تهران امروز نوشت:
ابتدای دهه 80 مراکزی در کشور به راه افتاد که نام مراکز همسریابی را یدک میکشیدند. این مراکز قرار بود جایی برای آشنایی دختران و پسران و نهایتا ازدواج بین دو نفر باشند اما عملکرد نامناسب این مراکز که اکثرشان دارای مجوز نیز نبودند باعث شد تا دیدگاه خوبی نسبت به فعالیتشان در بین شهروندان وجود نداشته باشد. کارشناسان نیز با عملکرد مراکز همسریابی موافق نبودند چرا که آشناییهایی که در این مراکز صورت میگرفت در اکثر مواقع به ازدواج منجر نمیشد و یا در صورت ازدواج، دوام چندانی نداشت.
بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از فعالیت این مراکز غیر قانونی که به صورت رسمی هم در شبکههای مجازی و با ذکر شماره تلفن و آدرس تبلیغ میکردند، وزارت ورزش و جوانان به فکر قانونی کردن این مراکز افتاد و طرح راهاندازی مراکز همسر یابی مجوز دار را ارائه کرد، طرحی که هنوز اجرا نشده با مخالفتهای بسیاری روبهرو شده است. قرار است که مراکز همسر یابی که در چند سال گذشته کارکردشان به شدت کانون خانوادههای ایرانی را تهدید کرده و با ساختارهای اجتماعی ما ناسازگارند، رنگ دولتی و رسمی به خود بگیرند.
سید باقر پیشنمازی، معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان چندی پیش از راهاندازی 200 مرکز رسمی همسریابی در کشور با مجوز این وزارتخانه خبر داده بود.
اما رسانهای شدن این تصمیم، واکنشهای متفاوتی را در جامعه در پی داشت.
مراکز همسر یابی کنترل نمیشوند
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی در خصوص فعالیت مراکز همسر یابی میگوید: «بررسیها نشان میدهد که فقط یک تا دو درصد موسسات همسر یابی مجوز قانونی دارند و تحت نظارت سازمانهای مختلف فعالیت میکنند، اما هیچ کنترل و نظارتی از سوی سازمانها و نهادهای مرتبط در مورد صلاحیت علمی و تخصصی افرادی که به عنوان مجری در اینگونه موسسات فعال هستند، وجود ندارد.» به گفته وی: «برخی از این موسسات با در اختیار داشتن یک یا دو اتاق، تشکیلاتی شبه اداری به راه انداختهاند و اطلاعات داوطلبان را در اختیار مراجعه کنندگان قرار میدهند.»
مراکز همسریابی باید تخصصی باشد
دکتر سیما فردوسی پور، روانشناس نیز میگوید: «راهاندازی این مراکز باید در سطح تخصصی باشد، در غیر این صورت میتواند پیامدهای بدی برای جامعه و خانواده به همراه داشته باشد.»
به عقیده وی: «مراجعه افراد سودجو و فرصت طلب به این مراکز و انجام رفتارهای نا بجا در این مراکز میتواند مشکلاتی را در جامعه به وجود بیاورد.» این روانشناس با اشاره به این نکته که مسئولانی که این طرحها را ارائه میدهند باید برای ثبتنام در این مراکز شرط بگذارند و یکی از این شرطها میتواند مراجعه فرد به این مراکز همراه با خانواده و حضور خانواده در همه مراحل از آشنایی تا ازدواج باشد.
وی با تاکید به حضور خانواده به همراه جوانان در این مراکز میگوید: «اگر خانواده در همه مراحل حضور داشته باشد مشکلی به وجود نمیآید، در غیر این صورت خانمها و دخترانی که در این مراکز ثبتنام میکنند دچار مشکلات متعددی میشوند.»
حضور مشاوران و روانشناسان موضوع دیگری است که فردوسی پور به آن اشاره کرده و میگوید: «در این مراکز باید مشاوران و روانشناسان وجود داشته باشند که از لحاظ علمی موضوع را بررسی کنند و ببینند دو نفری که قرار است با هم ازدواج کنند صلاحیت ازدواج با هم را دارند یا نه؟»
مخالفت خانوادهها با مراکز همسریابی
دکتر غلامرضا استیفا، آسیبشناس اجتماعی نیز ضمن مخالفت با ایجاد مراکز همسر یابی میگوید: «همسر گزینی از طریق مراکز همسر یابی بر خلاف سنتهای خانواده ایرانی است و مراکز همسر یابی نیز هیچ گاه در این زمینه موفق عمل نکردهاند.
وی در عین حال تاکید میکند: «این مراکز میتوانند برای خانمهای مطلقه و بیوه که در سنین میانسالی هستند و یا مردان میانسال که دنبال شخص مناسبی برای ازدواج میگردند مناسب باشند. اما برای پسران و دختران جوان محل مناسبی برای پیدا کردن همسر نیست.»