به گزارش نما به نقل از فردا؛ دکترفرشاد مهدیپور: تحلیل یک ابزار جدید شبکههای همراه گوشیهای لمسی نسل نوین تلفنهای همراه، دیگر در انحصار انگشت «شستی»ها نیست و به واسطه گسترش رسانهها و شبکههای مجازی، «نشانه» در حال جایگزینی با آن است.
شبكههاي اجتماعي مجازي تلفنهاي همراه (كه به اختصار آنها را شبكههاي همراه ميناميم)، يكي از مهمترين دلايل اين تغييرند و معناي ضمنياش، درگيرشدن هر دو دست كاربر در زمان استفاده و در نتيجه، تمركز و صرف وقت بيشتر است. در اين ميانه كانالهاي تلگرامي، از آن پديدههاي خارقالعادهاياند كه گرچه ايجادشان بيسابقه نيست اما استقبال و توجه به آنها چنين هست. پيش از تلگرام، برخي شبكههاي اجتماعي همراه، خدماتي را ارائه ميدادند كه بدان سخنپراكن- منتشركننده (broadcast ) ميگفتند. در اين شبكهها، يك پيام براي مجموعهاي محدود از مخاطبان ارسال ميشد و همانگونه كه از عنوان سخنپراكني برميآيد، يكسويه بود؛ برخلاف گروهها كه امكان تبادلنظر و اضافه كردن مخاطب توسط اعضا و... را داشت و نميشد متنها را به شكل نشاندارشده به عرصههاي ديگر رسانهاي ارسال كرد. اما تلگرام كه پيش از اين تجربه ابزارهاي خودكار (روباتها) را نيز داشت، اينبار ظرفيت اعضاي كانال را بسيار افزايش داد، براي كاربر و كانال، نشاني اختصاصي ( URL ) ايجاد كرد و در موج اقبال فراهمشده به سمت اين شبكه همراه، توانست خدمت جديدش را همهگير كند.
چرا تلگرام؟
ممكن است اين سؤال پيش آيد كه چرا «تلگرام» تا اين اندازه در ميان فارسيزبانانِ ايراني شهرت و نفوذ پيدا كرده است. البته پاسخ چندان واضح نيست اما تقريبا در مناطق مختلف جهان، از ميان سازههاي ارتباطي در فضاي مجازي (شبكهها، اشتراكگذاران، انتشاردهندگان، بازيها و گفتوگوكنندگان)، يك يا 2 واسطه- رسانه سايبري بيشتر مورد اقبال نيستند؛ مثلا ممكن است در ژاپن به لاين توجه بيشتري شود و در عربستان به تانگو و شبيه آن. در ايران، همزمان با طرح بحثهايي مربوط به بستهشدن برخي شبكههاي اجتماعي، اخبار مغشوشي در باب تلگرام منتشر شد كه آنرا امنتر و غيرمرتبط با رژيم صهيونيستي معرفي ميكرد. اين زمينهسازي تبليغي، به علاوه خدمات مشتريپسند اين شبكه همراه مانند داشتن نسخههاي مختلف وب، اندرويد وآي.او.اس، ارسال فايل و تصوير به صورت مجزا و سهولت كاربري، جايگاه آن را ارتقا داد.
بعد هم بحثهايي كه در باب فيلترينگ كردن يا نكردن خودِ تلگرام در سطوح ملي مطرح شد، توجهات گستردهتري را به سمت آن بهوجود آورد. كانال و روبات، 2 ابزار خاصي بودند كه توسط تلگرام مورد استفاده قرار گرفت و دومي به دلايلي نوعا فني و بعضا سياسي از سوي خود آن، محدود شد. روباتها، به محتواهاي پرحجم بيروني لينك ميشدند (نظير فيلم) و اين اتفاق سرورهاي تلگرام را تحت فشار قرار داده بود. از سوي ديگر گروههاي تروريستياي همچون داعش در مقياسي وسيع از آنها استفاده ميكردند. اخيرا (آبان 94 ) تلگرام اعلام كرده كه تعدادي از آنها را مسدود كرده است. البته روباتها از جهت مخرببودن و برهمزدن نظم و آرامش گروهها نيز با انتقادهاي شديد كاربران مواجه شدند و اينهم عاملي ديگر براي كاهش استفاده از آنها بود.
كانالهاي روبهرشد
كانالها كه براي ارسال انبوه و دستهاي پيام به مخاطبان بهوجود آمدهاند، فعلا در مسير رشد قرار دارند. مشاهدات ميگويد كه برخي از آنها تا بيش از يكميليون عضو دارند و برخي از فيلمها يا تصاوير منتشر شده روي كانالها تا 3 برابر اين رقم نيز بازديد شدهاند (چون اگر محتواي مذكور »بازنشر « داده شده باشد، شمارنده مجموع تمام را محاسبه خواهد كرد). براي درج آگهي در برخي كانالها، نرخهايي اعلام شده و شايعه كسب و كارهايي با درآمدهاي چندميليوني نيز مطرح است.
برخي از كانالها براي استخدام مترجم آگهي دادهاند و خلاصه اينكه هياهوي نسبتا زيادي پيرامون و درون آنها جريان دارد. گذشته از كانالها با اعضايي بيش از 200 - 300 هزار، اغلب آنها در رده زير 50 هزار عضو قرار دارند و بيشتر كانالهاي موفق در آن گروهي قرار ميگيرند كه بر ديگران سبقت تاسيسشدن داشته و جزو اولينها بهشمار ميرفتهاند. البته در اين بين تفاوت چنداني بين مضامين جدي- خبري با سرگرمي- فانتزي وجود ندارد.
رشد كانالها معمولا از 3 مسير اتفاق ميافتد؛ ارجاعات فراشبكهاي مانند معرفي كانال در سايتها يا اپليكيشنها، تبادل لينك ميان كانالها و تلاش مستقيم ادمينهاي كانال براي افزايش مخاطب. سومين مجرا دچار محدوديتهايي در زمينه تعداد است، درباره دومين مجرا هماكنون سازوكارهاي ابتدايي درونشبكه همراه بهوجود آمده و نخستين مجرا تا حدي كارآمدي خود را تثبيت كرده است. در زمينه محتواهاي جذابتر هم برآوردهاي اوليه اين است كه فيلم، عكس و تصوير، برچسب الصاقشده (استيكر) و متنهاي كوتاه خبري از اقبال برخوردارند و بيشتر ديده و بازنشر ميشوند.
فواره چون بلند شود...
پيش بينيها اين است كه كانالها به زودي به سرنوشت ابزارهاي ديگر مبتلا خواهند شد، چرا كه مخاطبانشان دچار سرخوردگي و كلافگي ميشوند؛ آنها تعداد زيادي پيام توليدكرده و بازنشر ميدهند كه امكان خواندن همگيشان وجود ندارد، پيامهاي تكراري ميان كانالهاي مشابه بسيار زياد است، عضو معمولا نميتواند دريابد كه از چه مسيري به كانال دعوت شده و از همه مهمتر اينكه نميتواند با ديگران تبادل نظر و اطلاعات داشته باشد، آنها را بشناسد و خود را شريك رسانه بداند. احتمال دارد كه صاحبان اين شبكه همراه بتوانند براي مشكل يكسويگي كانالها چارهاي بينديشند. معضل ناهمساني شمارندههاي كانالها در دستگاههاي مختلف (ديوايس) را برطرف كرده و قواعد روشنتري براي به كارگيري گروهها، كانالها و روباتها وضع كنند و خلاصه اينكه خطاها و اشتباهات آن را تا حدودي كاهش دهند اما همه اين اقدامات ميتواند امكان بالاي نزول كانالها را از ميان ببرد؟
كانالهاي فاقد هويت احتمالا در فهرست نخستين حذفيات قرار دارند و اين تهديد، دقيقا فرصتي است كه پيشروي فعالان مجازي قرار دارد. علاوه بر اين شناسايي قالبهاي محتوايي و مقبول عرضه اطلاعات هم ميتواند زمينه حضور مؤثرتر در كانالها را فراهم آورد. دست آخر اينكه رفع ابتكاري مشكل يكسويهبودن كانالها، با ايجاد گروههاي پشتيبان نقد و نظر شدني است. اينها و مجموعهاي ديگر از راهبردها و تدابير كه همسو با نظارت و كنترل كاركردهاي مخرب و خطير كانالها در موج و جنبشسازيهاي فراگير (در مواقع مهمي نظير انتخابات يا اعتراضات خياباني) بايد صورت گيرد و بيشتر وجه حاكميتي دارد، ممكن است بتواند محيط امن مناسبتري براي كاربران شبكههاي همراه فراهم آورد كه هر روز بيش از ديروز، درگير محيط سايبر ميشوند.