به گزارش نما به نقل از روزنامه شرق: تحقیقات قضائی از پسری جوان که متهم است دختری دوساله را به قتل رسانده، در جریان است و این فرد در زندان به سر میبرد.
رسیدگی به این پرونده زمانی آغاز شد که کسبه محلهای با پلیس استان خراسان رضوی تماس گرفتند و خبر دادند زن و مردی را در حال دفن جنازه یک کودک دیدهاند. مأموران بعد از دریافت این خبر بهسرعت در محل حاضر شدند و دو مظنون را بازداشت کردند. زن جوان در همان اظهارات اولیهاش به دفن جسد کودک اقرار کرد و گفت: «دخترم فوت شده بود به همین دلیل جسد را دفن کردیم».
مأموران با راهنمایی این زن به محل دفن جسد که گوشهای از قبرستانی قدیمی بود، رفتند و جنازه را از زیر خاک بیرون کشیدند. پس از آنکه پیکر بیجان دختر دوساله به پزشکی قانونی منتقل شد، متخصصان به بررسی علت مرگ پرداختند و فهمیدند این کودک به مرگ طبیعی فوت نشده بلکه بر اثر انسداد مجاری تنفسی جان باخته و در واقع او را خفه کرده و به قتل رساندهاند. دو مظنون بعد از اعلام نظریه پزشکی قانونی تحت بازجوییهای فنی قرار گرفتند.
مادر کودک که یاسمن نام دارد در اعترافاتش گفت: «من اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارم. شوهرم نیز در زمینه خرید و فروش مواد فعالیت میکرد، اما هنوز دو ماه از تولد بچهمان نگذشته بود که همسرم را دستگیر کردند و او به زندان افتاد. از آن به بعد برای تهیه مواد با مشکل مواجه شدم به همین دلیل سراغ احسان رفتم که در همسایگی ما زندگی میکرد او نیز اعتیاد داشت، از آن به بعد احسان مواد را تهیه میکرد و با هم در خانه من مصرف میکردیم».
این زن ادامه داد: «روز حادثه دخترم کمی بدحال بود و مرتب گریه میکرد، احسان برای مصرف مواد به خانه من آمده بود، او از گریههای دخترم کلافه شد و به من گفت او را خوب تربیت نکردهام. احسان سپس به دخترم سیلی زد، بلکه او را آرام کند، اما گریههای بچه قطع نشد. احسان او را پشت پرده برد تا بخواباند چند لحظه بعد صدای دخترم قطع شد و من فکر کردم او خوابیده است، بعد از آن دو نفری مشغول مصرف مواد شدیم تا اینکه حدود نیم ساعت بعد احسان از من خواست به دخترم سری بزنم او گفت نگران شده است.
وقتی پشت پرده رفتم دیدم صورت دخترم کبود شده است. وقتی دقت کردم فهمیدم نفس نمیکشد. خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم با جسد چه کار کنم. آن را سه روز در خانه نگه داشتم تا اینکه بالاخره با احسان تصمیم گرفتیم جنازه را دفن کنیم. به همین دلیل آن را در ملحفهای سفید پیچیدیم و به گورستانی قدیمی بردیم، اما در راه بازگشت از آنجا دستگیر شدیم».
وقتی احسان تحت بازجویی قرار گرفت ابتدا ادعا کرد از علت مرگ کودک بیاطلاع است، اما در تحقیقات تخصصی مسئولیت این اتفاق را برعهده گرفت و جزئیات جنایت را شرح داد. او گفت: «آن روز صدای دختربچه من را به شدت کلافه کرده بود. به همین دلیل بچه را پشت پرده بردم و شالی را دور دهانش پیچیدم و فشار دادم البته فکر نمیکردم بمیرد به همین دلیل نیز بعد از نیمساعت از یاسمن خواستم سری به دخترش بزند». بنا بر این گزارش، متهم اصلی اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.