به گزارش نما، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
خروج از حاكميت و تحريم انتخابات خبطي بود كه دير فهميديم
تحريم انتخابات مجلس ناكام ماند و اصلاح طلبان اين بار مي خواهند به صحنه انتخابات بازگردند.
پايگاه اينترنتي روزآن لاين در تحليل وضعيت آشفته مخالفان جمهوري اسلامي نوشت: «بعد از بحران سال 88 بهترين عرصه اي كه مي توانست روياي اثربخشي تحريم انتخابات را تحقق ببخشد، انتخابات مجلس نهم بود. چه آنكه عموما انتخابات مجلس از شور و هيجان كمتري نسبت به انتخابات رياست جمهوري برخوردار است، بويژه با وجود فيلتر نظارت استصوابي كه هركس را توان عبور از آن نيست. گروه پشتيبان تحريم كه طلايي ترين فرصت ممكن براي اثبات عدم مقبوليت نظام را بدست آورده بودند، با تمام توان وارد عرصه شدند. از داخل نيز برخي گروه هايي كه همواره خود را در چهارچوب نظام تعريف مي كردند و مي كنند، دم از عدم مشاركت در انتخابات زدند. اينها همه دست به دست هم داد تا بهترين زمينه براي به ثمر نشستن سياست تحريم انتخابات فراهم شود. اما حالا بعد از بهترين شرايط براي اثربخشي تحريم، سؤال از مدافعان سرسخت تحريم اين است كه بعد از انتخابات مجلس چه دستاوردي را توانستند حاصل كنند؟ آيا توانستند عدم مقبوليت جريان حاكم را اثبات كنند؟ آيا حاكميت در برابر اين سياست مجبور به عقب نشيني شد؟ آيا گشايشي در فضاي سياسي و وضعيت حصر و حبس ها حاصل شد؟ مسلما هيچ جواب قانع كننده اي براي اين سؤال ها وجود ندارد. ضمن اينكه همه كساني كه شركت نكردند، الزاما به نيت تحريم به عنوان يك كنش سياسي، نبود. اكنون شرايط به گونه اي است كه تحريم انتخابات به منزله بار كجي مي ماند كه هيچ گاه به منزل نمي رسد. بر همين اساس كمتر در ميان سياسيون ديده مي شود كه حتي صحبت از عدم مشاركت در انتخابات بكنند.
اين پايگاه وابسته به اپوزيسيون مقيم فرانسه در ادامه نوشت: اصلاح طلبان در انفعالي ترين شرايط ممكن به سر مي برند. از آنها به اندازه انگشتان دو دست در مجلس حضور دارند. در چند ماهه اخير، اسامي زيادي از ميان اصلاح طلبان براي نامزدي در انتخابات بيان شده است. اما سيدحسن خميني توسط مجموعه اش، اين موضوع را تكذيب كرد. محمد خاتمي نيز توسط نهادهاي انتصابي به شدت تخريب شده و بعيد به نظر مي رسد، بتواند با اين مجموعه كار كند. بنابراين احتمال نامزديش ضعيف است. انصاري و اسحاق جهانگيري نيز از جذابيت لازم براي رقابت در انتخابات بي بهره اند. مي ماند دومين معاون اول خاتمي، يعني محمدرضاي عارف. اولين نكته در مورد وي اين است كه نگراني از بابت رد صلاحيت او وجود ندارد. چه آنكه جزو معدود افراد از جريان اصلاحات است كه در مجمع تشخيص مصلحت توسط رهبري ابقا شده اما در سوي ديگر ماجرا او راه سختي در جلب حمايت بدنه اصلاح طلبان دارد. چرا كه وي حاضر به همراهي با جنبش سبز نشد و حتي در برهه اي به تقبيح آن پرداخت كه با واكنش موسوي خوئيني ها روبرو شد مبني بر آنكه اصلاح طلبان شديدترين فشارها را تحمل مي كنند، وي در نهادي انتصابي، منصوب مي شود.
روزآن لاين درپايان اين تحليل نوشت: اين دسته از منتقدان و معترضان همانطور كه با عقلانيت و واقع گرايي به اين نتيجه رسيده اند كه فعاليت تنها در چهارچوب فعلي ثمربخش است، بايد به اين واقعيت نيز برسند كه بدون همكاري و رضايت جريان حاكم، فعاليتي درازمدت، امكان پذير نيست. همانطور كه روزگاري عده اي پروژه خروج از حاكميت را تجويز مي كردند، امروز نه تنها از اصلاح طلبي دولت گرا گذشته اند بلكه به اصلاح طلبي منهاي حضور اصلاح طلبان روي آورده اند. يعني مواجهه با واقعيت آنها را به اين سياست رسانده است. مسلما نامزدي كه منطبق بر تمام خواسته هاي معترضان باشد، اساسا اجازه حضور در انتخابات را نخواهد يافت و رد صلاحيت خواهد شد و بر فرض محال در صورت حضور و پيروزي، بعد از آن، با هجمه هاي فلج كننده روبرو خواهد شد.
فيگارو: كاخ سفيد تقصير شكست در سوريه را گردن سيا مي اندازد
با شكست تلاش 16 ماهه آمريكا براي براندازي نظام سوريه، كاخ سفيد قصد دارد مسئوليت اين شكست را به گردن سازمان سيا بياندازد.
روزنامه فرانسوي فيگارو ضمن انتشار اين خبر نوشت: كاخ سفيد، تلاش مي كند عامل بي تحركي در سوريه را از زمين خود خارج و در دامان «سيا» بياندازد تا بلكه بتواند خود را از گرداب سوريه نجات دهد.
اين روزنامه نوشت: نبود يك طرح منسجم از سوي آمريكا و همچنين ناخرسندي مخالفان بشار اسد از مواضع آمريكا سبب شد تا سياستمداران ساكن كاخ سفيد درصدد توجيه برآيند. وتوي قطعنامه هاي سازمان ملل متحد توسط روس ها و چيني ها از پويايي بخش ديپلماتيك در اوضاع سوريه كاسته است. اين نشريه فرانسوي نوشت: آمريكا در بحث سوريه دائما با اسرائيل، تركيه و اردن مشورت مي كند اما هنوز رهبراني كه بتوانند در آينده سوريه نقش قابل ملاحظه داشته باشند يافت نشده است.
فيگارو با بيان اين كه كاخ سفيد، سازمان سيا را در فقدان تحليل كافي از وضعيت داخلي سوريه مقصر مي داند، خاطرنشان كرد: به نظر كاخ سفيد، سيا هنوز نتوانسته است ارزيابي درستي از خواسته و چارچوب هاي مورد نظر شورشيان سوري پيدا كند.
اين نشريه نوشت: بسته شدن سفارت آمريكا در دمشق و نداشتن نيروي انساني مفيد براي اهداف اطلاعاتي موضوعي است كه برنامه هاي آمريكا را در سوريه با مشكل مواجه كرده است.
مجله آمريكايي تايم نيز در گزارش مشابهي به قلم توني كارن تصريح كرد: مخالفان حاكميت سوريه فاقد رهبري معتبر سياسي هستند كه از سوي آنان سخن بگويد و اين فقدان رهبري طي 16 ماه قبل در سوريه ادامه داشته است.
قدرت هاي عربي و غربي بيش از يك سال وقت صرف كرده اند تا شوراي ملي سوريه در تبعيد را به رهبري ملي جايگزين و مشروع اين كشور تبديل كنند اما اين تلاش ها همچنان در خلأ انجام شده است. اين شورا متفرق و ناكارآمد است و بين سازمان هاي مخالف محلي از مشروعيت برخوردار نيست. اين شورا همچنين نفوذي بر ارتش آزاد سوريه ندارد.
در همين حال به گزارش پرس تي وي همزمان با اوج گيري اختلافات در ميان گروه هاي اپوزيسيون، موفق مصطفي السباعي از اعضاي اخوان المسلمين سوريه درباره سفر مناف طلاس(نظامي اخراجي ارتش سوريه) به عربستان در پوشش حج عمره گفت: تلاش براي پاك كردن چهره او بي فايده است او فردي شرابخوار و فاسق است و حتي اگر هفت بار با آب زمزم غسل كند، پاك نمي شود.
از سوي ديگر روزنامه نيويورك تايمز در تحليلي خاطرنشان كرد: هيچ راه آساني براي خروج از بن بست در بحران سوريه وجود ندارد. بنابراين آمريكا و متحدانش بايد خواستار همكاري متحدان سوريه(روسيه و به ويژه ايران) شوند گرچه اين كار هم چندان ساده و آسان نيست. دولت آمريكا تصور مي كند شركت دادن ايران در حل بحران سوريه، كمك به ايران در چالش هسته اي است. اما بايد توجه داشت دورنماي تيره تحولات سوريه و زنجيره اي از اتفاقات كه اين امر به طور اجتناب ناپذيري به دنبال خواهد داشت، تهديدي به مراتب خطرناك تر از برنامه هسته اي ايران را متوجه خاورميانه و منافع درازمدت آمريكا در منطقه خواهد كرد و ايران نسبت به روسيه از نفوذ بيشتري بر بشار اسد برخوردار است.
اين روزنامه نوشت: در حال حاضر دولت اسد آنقدر قدرت دارد كه اين جنگ را ادامه دهد و هيچ نشانه اي از تسليم در آن به چشم نمي خورد. اكثر اعضاي علويان سوريه، اقليت هاي مسيحي و كرد در كنار بخشي از جمعيت عرب سني اين كشور هنوز هم اسد را به آنچه منجر به سقوط وي شود، ترجيح مي دهند؛ اما مخالفان از حدود 100 گروه تشكيل شده اند كه هيچ رهبر سياسي ندارند. حتي اگر اسد قدرت را واگذار كند باز هم علوي هاي طرفدار وي و متحدان فرقه اي اسد همچنان به جنگ ادامه مي دهند و بخش عمده كشور را در دست خواهند داشت.
همزمان پاتريك سيل تحليلگر انگليسي در امور خاورميانه با اشاره به شكست اسرائيل در دو جنگ 2006 و 2008 گفت: اتفاقات سوريه فاز سوم جنگ هاي اسرائيل عليه محور مقاومت است اما در حقيقت چيزي تغيير نكرده است.
وي به پرس تي وي گفت: حاكميت سوريه برتري سياسي خود را حفظ كرده و گروه مخالفان نيز از هم گسيخته است آنها نه برنامه سياسي و نه رهبر مشخصي دارند.
همچنين روزنامه اينديپندنت در مقاله اي به قلم رابرت فيسك تاكيد كرد: هدف اصلي دشمني غرب با سوريه، زدن ضربه به ايران است. اما در اين ميان تناقضات آشكاري وجود دارد. كشورهايي چون عربستان و قطر در حالي از ادعاي دموكراسي در سوريه حمايت مي كنند كه هيچ نشاني در خود اين كشورها از دموكراسي ديده نمي شود. آنها نظام پادشاهي موروثي دارند اما آمريكا چشم بر اين تناقض ها بسته است. همچنين توجه داشته باشيم كه 15 نفر از 19 متهم عمليات تروريستي 11 سپتامبر، اتباع سعودي بودند.
يادآور مي شود برخي روزنامه هاي تركيه نيز به هم پيماني دولت اردوغان با رژيم آمريكا در جريان تحولات سوريه هشدار داده اند. روزنامه ملي گازته با هشدار به اردوغان نوشت: شورشيان سوريه وظيفه دارند منطقه را به جنگ بكشانند حتي بين ايران و تركيه و دوباره نظم نوين ظالمانه خود را بر جهان حاكم كنند. تو به خاطر مقاصد سرمايه داري جهانخوار، هواپيمايت را به سوريه مي فرستي و وقتي هواپيمايت را مورد هدف قرار مي دهند و سرنگون مي سازند، مي گويي «اعلان جنگ مي كنيم». اين يعني اين كه بازيچه دست سرمايه داري قرار گرفته اي.
كنفرانس ايران شناسي تركيه: حمايت ضدانقلاب و تحريم ايرانيان
با وجود حمايت هاي ضدانقلابيون فراري از «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» در تركيه (12 تا 14 مرداد) و تشويق اساتيد ايراني از سوي رسانه هاي غربي براي شركت در آن، با اعلام انصراف دانشگاه هاي تهران و اصفهان تعداد تحريم كنندگان اين كنفرانس صهيونيستي به بيش از 30 استاد ايراني و 7 مركز علمي رسيد.
«مهرانگيز كار»، از فعالان رسانه هاي ضدانقلاب كه در ماجراي خيانت بار «كنفرانس برلين» حضور داشت، ديروز با انتشار مطلبي با عنوان «كهريزك به علاوه حسين شريعتمداري» در سايت «روز آنلاين» (وابسته به سرويس اطلاعات و امنيت هلند) عصبانيت شديد خود را از افشاگري روزنامه «كيهان» درباره نيمه پنهان «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايراني» در تركيه ابراز كرد. او در مقاله اش از اينكه اساتيد دانشگاه هاي معتبر ايران پس از افشاگري «كيهان» از حضور در آن اعلام انصراف كرده اند و خود را تابع مصالح ملي كشور ناميده اند، ابراز تأسف نمود! همسر سيامك پورزند پس از فحاشي هاي مكرر به مدير مسئول كيهان نوشت: «اخيراً نمونه اي از تاكتيك حسين شريعتمداري با هدف پيشگيري از حضور دانشگاهيان ايراني در كنفرانس دوسالانه ايران شناسي كه در روزهاي 12 تا 14 مرداد ماه قرار است در تركيه برگزار بشود به صورت وقيحانه اي اجرائي شد... خبرهاي ويژه كيهان از موج تازه سركوب خبر مي دهد. خبرهاي ويژه كيهان گاهي فرماني است به نيروهاي امنيتي تا كار دستگيري را شروع كنند و در مواردي از نوع اخير تهديدي است جدي كه هرگاه به آن بي اعتنايي بشود، دودمان آنها كه راهي مي شوند برباد مي رود.»(!)
«مهرانگيز كار» كه خود از جيره خواران بودجه وزارت خارجه آمريكا است و با بنياد اشرف پهلوي از برگزار كنندگان كنفرانس اسلامبول ارتباط نزديكي دارد، به دفاع تمام قد از برگزاركنندگان اسرائيلي، بهايي و سلطنت طلب «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايراني» در تركيه پرداخته و مي نويسد كه افشاگري كيهان درباره اين دوسالانه «زهرا آگين» و برخاسته از سياستي «ضدملي» و «ضدانساني» شريعتمداري است! «مهرانگيز كار» توضيح نداده است كه از وزارت امور خارجه آمريكا پول گرفتن و در سايت هاي صهيونيستي از اسرائيلي هاي كودك كش دفاع كردن و لاف حقوق بشر زدن، كاري ضدملي و ضدانساني است يا درباره نقشه هاي اين رژيم هاي جنايتكار اطلاع رساني كردن؟!
در حالي كه عوامل تابلودار سرويس هاي اطلاعاتي غرب مانند «مهرانگيز كار» از اقدام «كيهان» براي به هم ريختن سناريوي صهيونيست ها براي «شكار اساتيد ايراني» در شوك و بهت به سر مي برند و دست به ساختن داستان هاي تبليغاتي در پوشش دلسوزي براي دانشگاهيان و علوم انساني مي زنند، عصر ديروز «دانشگاه تهران» و «دانشگاه اصفهان» نيز با ارسال نامه هاي جداگانه اي به كيهان خبر از انصراف اساتيد خود از حضور در كنفرانس اسلامبول دادند. «دانشگاه تهران» در نامه خود ضمن «قدرداني از اطلاع رساني هوشمندانه روزنامه كيهان» نوشت:
سلام عليكم
احتراماً، باعنايت به درج خبري با عنوان «دام صهيونيست ها براي اساتيد دانشگاههاي ايران» در روزنامه وزين كيهان، دانشگاه تهران ضمن قدرداني از اطلاع رساني هوشمندانه آن روزنامه، به استحضار مي رساند، استادان دانشگاه تهران پس از اطلاع از ماهيت كنفرانس از شركت در اين كنفرانس انصراف داده اند.
محمد صادق ضيايي
مشاور رئيس دانشگاه و مدير كل
حوزه رياست و روابط عمومي
همچنين «دانشگاه اصفهان» نيز در نامه به مدير مسئول كيهان خبر از انصراف 3 استاد ديگر از حضور در كنفرانس اسلامبول داد و نوشت:
مدير مسئول محترم روزنامه كيهان
احتراماً، به استحضار مي رساند اساتيد و دانشجويان تحصيلات تكميلي كه اسامي آنها در ذيل آمده و نام آنها به عنوان ارائه كننده مقاله و سخنراني در «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» آمده است، پيش از اين انصراف خود را از شركت در اين كنفرانس كه مركزي براي حضور ضدانقلابيون خارج نشين و عوامل وابسته اسرائيلي آنها مي باشد، اعلام نموده اند و بار ديگر تأكيد مي نمايند در اين همايش شركت نخواهند نمود و باقي ماندن نام آنها در سايت همايش از اهداف و برنامه سوء برگزار كنندگان آن است و نسبت به آن نيز اعتراض دارند.
1- دكتر عباس اسلامي راسخ، عضو هيأت علمي گروه زبان دانشگاه اصفهان
2- خانم مولود ستوده، دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه اصفهان
3- آقاي غفار عبداللهي، دانشجوي دكتري تاريخ دانشگاه اصفهان
دكتر علي اكبر جعفري
مدير روابط عمومي
پيش از اعلام انصراف اساتيد «دانشگاه اصفهان» نيز 5 دانشگاه و مؤسسه پژوهشي ديگر شامل دانشگاه هاي «آزاد اسلامي»، «الزهرا»، «تربيت مدرس»، «مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه» و «پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي» در نامه هاي جداگانه اي به كيهان ضمن تقدير از افشاگري به موقع روزنامه از حضور در «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايراني» اعلام انصراف كردند. در نتيجه بيش از 30 استاد ايراني تاكنون به جمع تحريم كنندگان اين كنفرانس صهيونيستي كه روزهاي 12 تا 14 مرداد در شهر اسلامبول تركيه برگزار مي شود، پرداختند. در عين حال، همچنان برخي از مراكز هنوز اعلام موضع رسمي در خصوص انصراف از اين كنفرانس صهيونيستي نكرده اند.