تحولات عظيمي در جهان رخ داده است. اگر آن را ادراك نكنيم فرزند زمان خود نخواهيم بود. آن روز كه امام پرچم مبارزه با طواغيت شرق و غرب را بر دوش كشيد و موحدان عالم را براي مبارزه با كفر، الحاد و نفاق دعوت كرد آمريكا و شوروي دو نماد اصلي از طواغيت زمان بودند. امام (ره) از يك سو با امت خود با اين دو قدرت در جنگ بودند و از سوي ديگر با نمايندگان اين دو تفكر در داخل، جدالي تاريخي به قدمت يكصد سال را نمايندگي ميكردند. ماركسيسم لنينيسم يك مكتب فكري بود كه در دهه 20 و 30 در كشور، كيا بيايي داشت. حتي طمع كرده بودند وزير به كابينه ميفرستادند. در دهه 40 بسياري از جوانان اين مرز و بوم براي اين تفكر از جان خود هزينه مي كردند اما انقلاب اسلامي رنگ از رخ اين مكتب برداشت و تمام شعارها و آرمانهاي آن را بيرنگ كرد. تا جايي كه امام(ره) اواخر عمر خود خبر از شكستن استخوانهاي ماركسيسم داد و رهبران شوروي را از اين خبر تاريخي مطلع ساخت و باب گفتگوي فكري را با آنها باز كرد.
امام (ره) از گورباچف خواست با آثار فلسفي فارابي، بوعلي سينا و نيز سهروردي و صدرالمتالهين آشنا شود و هستيشناسي خود را از دريچه فلسفه اسلامي اصلاح كند. حتي از او خواست تني چند از خبرگان تيزهوش خود را راهي قم كند تا "از عمق لطيف باريكتر از موي منازل معرفت آگاه گردند كه بدون اين سفر آگاهي از آن امكان ندارد." (1)
الكساندر گلييويچ دوگين يك فيلسوف روسي است. او استاد فلسفه و علوم سياسي دانشگاه مسكو است. او سال 91 به ايران سفر كرد و با متفكران و فيلسوفان ايراني به گفتگو نشست. شايد او اولين كسي باشد كه به وصيت امام (ره) در گفتگو با فيلسوفان و حكماي ايراني عمل كرده است.
دوگين يك استراتژيست و يك نظريه پرداز است. جايگاه او در نظام تصميمگيري و تصميمسازي روسيه يك جايگاه كليدي است. او معتقد است روسيه به لحاظ فرهنگي به شرق تعلق دارد و بايد در برابر غرب بايستد. دوگين ميگويد بايد در برابر جهان تك قطبي ايستاد. او به دنبال ايجاد يك "روسيه جديد" است و مختصات روسيه جديد را با نظريه "اروپا ـ آسياي نو" ترسيم ميكند.
او بر اساس تئوري اوراسياييگرايي، حزب اوراسيا را پايهگذاري كرد و سپس آن را تبديل به يك جنبش نمود. اين جنبش از سوي روشنفكران روسي و بويژه پوتين حمايت ميشود. از ديدگاه دوگين ايران يكي از متحدين روسيه عليه جهان "تك قطبي غربي ـ آمريكايي" است. او نقش ايران را كليدي ميداند. او ميگويد؛ ايران در حوزه همگرايي اوراسياگرايي نيست بلكه ايران شريك روسيه در جهان چند قطبي است.
او معتقد است اقدام نظامي عليه ايران امنيت مرزهاي روسيه را تهديد ميكند. لذا روسيه بايد با هر گونه حمله نظامي غرب به ايران مقابله كند.
به نظر ميرسد فيلسوفان سياسي روسيه پس از فروپاشي شوروي سابق بر اساس رهنمودهاي امام خميني(ره) در نامه به گورباچف مسير فكري زيادي را طي كردهاند. روسها اكنون يك تهديد ايدئولوژيك براي ايران نيستند. كسي در تهران بساط حزب توده و ماركسيسم و ترويج لنينيسم مستظهر به پشتيباني مسكو ندارد. برعكس حكام روسيه به دنبال روابط استراتژيك با تهران هستند و پوتين با آنكه در سفر به تهران توسط يك مقام درجه 3 در فرودگاه مهرآباد مورد استقبال قرار گرفت از آنجا يك راست به بيت رهبري معظم انقلاب رفت و نزديك به 2 ساعت به گفتگو نشست. او با خود "مانيفست كمونيست" نياورده بود. او يك جلد كلام الله مجيد آورده بود. اين قرآن يك اثر ارزشمند بود كه قدمت آن به بيش از 10 قرن ميرسد.
دست به دست شدن آن حكاياتي دارد. آخرين بار اين قرآن توسط عباس ميرزا به دليل مقاومت حاكم گنجه در برابر تجاوز روسها به او هديه داده شد. پس از قرارداد تركمانچاي و عهدنامه گلستان كه سرزمينهاي وسيعي از ايران توسط روسها جدا شد، اين قرآن هم به موزه مسكو ميرود. برخي ميگويند پوتين با هديه آن به رهبر انقلاب اين پيام را آورده كه دوران روسيه تزاري گذشته است و نگاه بدبينانه تهران به مسكو را ميشود اصلاح كرد. اما يك پيام ديگر هم اين هديه دارد و آن اينكه روسها دست از مبارزه با قرآن برداشتهاند و ديگر ماترياليسم ديالكتيك جزء مباني فلسفي آنان نيست.
سال گذشته پوتين در نطق ساليانه خود سياستهاي فرهنگي غرب را مورد انتقاد قرار داد. او گفت روسيه به ارزشهاي سنتي خانواده متعهد است و اين ارزشها را اساس عظمت روسيه و سنگري در برابر اباحيگري ميداند. او گفت: نابودي ارزشهاي اخلاقي اقدامي غيردموكراتيك است، با اراده اكثريت مغايرت دارد. ديدگاههاي دوگين در اين رويكرد به خوبي قابل مشاهده است.
براي درك سياست نه شرقي و نه غربي امام (ره) بايد روسيه جديد را شناخت. روسيهاي كه پس از پيام امام (ره) به گورباچف تغييرات زيادي يافته است و بايد از آن به عنوان "روسيه جديد" ياد كرد. آنها در ايام تحريم با غربيها خيلي همگرايي نكردند. ما در نگاه به چين هم بايد با تفكر مائوئيسم وداع كنيم. مائوئيسم ديگر براي متفكران ما يك تهديد نيست. آنها از مائو عبور كردند. متفكران چيني هم نگاه راهبردي به تهران دارند. در سفر رئيس جمهور چين اين تغييرات راهبردي را به خوبي ميشود درك كرد.
دولت در نگاه به شرق بايد فعالانه عمل كند. ما غرب را در دوران قاجار و پهلوي و پس از انقلاب تجربه كرديم، جز غارت، فساد و رسوايي براي سياستمداران ما ارمغاني ندارند. خطر ليبراليسم براي ما اگر بيشتر از ماركسيسم نباشد، كمتر نيست. تهران در پسابرجام در علائم و نشانههاي ديپلماتيك كه از خود بروز ميدهد نبايد بر مبناي 10، 20 و 30 و حتي 50 سال قبل روابط خود را با شرق تنظيم كند. تنظيم روابط بايد بر مبناي واقعيات و اطلاعات به روز و بهنگام باشد.
سفر دكتر ولايتي مشاور امور بين الملل مقام معظم رهبري به مسكو از اين زاويه اهميت فوق العادهاي دارد. اميدواريم دولت در اين ارتباط اين سفر را گام بزرگ و تكميلي در توفيقات ديپلماسي خارجي خود تلقي نمايد.
امروز روز انقلاب اسلامي، معنويتگرايي، حاكميت ارزشها و تمدن نوين اسلامي است. بايد ديد در روسيه جديد با اظهارات سال گذشته پوتين چه ارزيابياي از عمق نفوذ انقلاب اسلامي و گفتمان امام خميني(ره) در اين كشور داريم؟
فردا روز انقلاب اسلامي، آمادگي دفاعي، امنيت همه جانبه، اقتدار و عزت منطقهاي و بين المللي است. بايد ديد در روابط راهبردي با چين و روسيه چه تصوري از مقوله امنيت و آمادگي دفاعي در دنياي پرآشوب كنوني و بويژه حوادث تلخ امنيتي منطقه داريم؟ ايران و روسيه در كنار هم در سوريه با تروريستها در خط مقدم مقاومت ميجنگند. اين درك درستي از صيانت نظام و انقلاب و مقولات راهبردي در حوزه امنيت ملي است.
پينوشت:
1- صحيفه نور، نامه امام به گورباچف ج 21ـ صفحه 225 و 224.