به گزارش نما به نقل از فارس از شهرستان تنکابن، عصر یک روز آخرین ماه سال، در جمع زنانه همکلاسیها، گوشه حیاط مقدار زیادی وسیله روی هم انباشته شده خودنمائی میکرد، دوستیگفت: «شما هم مثل من تو خونهتکونی آخر سال کلی لباس وسیله اضافی دارین که نمیدونیم چکارش کنید؟!»
صاحبخانه با تکان دادن سر، تأیید کرد و دوست دیگری گفت: «حتی من به کمیته امداد و بهزیستی زنگ زدم و حضوری هم رفتم، گفتن: لباس و وسایل دست دوم و کهنه قبول نمیکنند.»
یکی از جمع همکلاسیهای حاضر گفت: «پس با این همه وسیله که رو دستمان مونده چهکار کنیم؟!»
صاحبخانه گفت: «بهتر نیست هر کدام از ما توی کوچه خودمون روی دیوار خانههامون دیوار مهربونی درست کنیم و این وسایل رو بذاریم اونجا؟»
مردم کشورمان همواره در نیکاندیشی و یاری رساندن به همنوعان شهره خاص و عام بودند و این حقیقت بر کسی پوشیده نیست، در تاریخ و ادبیات این مرز و بوم نیز شواهد و نمونههای بسیار بارز و شناختهشدهای از این ادعا وجود دارد که غیر قابل انکار هستند.
این مهم به حدی در اعمال و آداب ایرانیان نمایان است که در ادبیات کهن و امروزی ما نیز بهعنوان بخشی از فرهنگ ویژه مردم این سامان نهادینه شده است و امروزه این حقیقت را میتوان از سرایش شعر معروف شاعر بزرگ و بلندآوازه ایران سعدی بر سر در سازمان ملل متحد به عینه دید که در آن آمده است: «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماد قرار، تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی... .»
منظور از عنوان مطالب فوق که حقیقت آن بر هیچ ایرانی و ایرانیشناسی پوشیده نیست نگاهی اجمالی به یک پدیده اجتماعی نوظهور در دنیای امروز است که با هدف جلب رضایت خدا و خلق او و نیز کمک به افرادی که در شرایط بد زندگی قرار دارند پدیدار شده و با یک حرکت خودجوش از قاره آمریکای جنوبی در کشور برزیل آغاز و با در نوردیدن مرزهای آن قاره از اوایل امسال به کشورمان رسیده است.
هرچند در کشورمان برای این منظور نهادهای مردمی کم نیستند اما این طرح با یک ویژگیهایی در خود به شکل خاص و در حجم گستردهای مورد استقبال ایرانیان قرار گرفته و بر دیوار شهرهای کوچک نیز خیزش و تثبیت آن دیده میشود.
در ظهور هر پدیدهای یکسری مسائل، مقدمات و الزاماتی وجود دارد که در صورت انتقال آن به سایر نقاط دنیا باید این موارد را به نحوی درنظر گرفت تا در اجرا و انجام، همگام و همسو با فرهنگ بومی آن سرزمین باشد تا احیاناً مورد سوء تعبیر و سوء استفادهها قرار نگیرند و نفس عمل در انجام و اجرا برآورده شود.
دیوار مهربانی طرحی مقطعی و نوین بود که بهصورت ضربتی و توسط بخشی از مردم دوستدار کمک به جامعه محروم برای گذر از تنگناهای موجود اجرا شد و در کشورمان هم امروزه از تهران به سایر شهرهای کشور وارد شده است اما آنچه که در این میان اهمیت اساسی دارد آن است که اجرای چنین طرحی آیا برای این جغرافیا و فرهنگ یا خردهفرهنگهای موجود در آن کاربردی است یا نه باید بومیسازی شود؟! یا احیاناً در اجرای این طرح بهجای حصول به نتایج درست و اثرگذار مسیر به بیراهه نرود.
آنچه در این میان حائز اهمیت است اصل موضوع و مسأله است نه حرکتهای احساسی و تحریک مقطعی و برای انجام کار باید اندیشه و برای حل موضوع راهحل اساسی تدبیر شود.
باید دید در بحث دیوار مهربانی هم منظور از اجرای آن چه بوده و به چه هدفی فکر شده است، آیا همه این اقدامات صرفاً جهت انجام یک کار احساسی و یا احیاناً تبلیغاتی بوده یا خیر؟!
هرچند در بررسیهای اولیه این طرح در کشورمان نقطه نظرات متفاوتند اما در ابتدا و اجرای طرح دیوار مهربانی آنچه که بیش از هر موضوعی مدنظر بوده است یک حرکت خودجوش، مقطعی، برای گذر از یک بحران و جلوگیری از تبعات منفی آن بوده نه حل ریشهای یک معضل اجتماعی.
آنچه واضح است دیوار مهربانی متعلق به قشر خاصی نیست و هرکسی نیاز دارد میتواند از آن بردارد اما این حرکت خودجوش، مهرآمیز اجتماعی میتواند محل مناسبی برای سودجوییهای برخی برای رسیدن به مقاصد خاص شخص یا گروهی کوچک از اجتماع هم شود و یک نکته مهمتر اینکه در اجرای این حرکت آن است که زمان اجرا و پایان آن نیز مشخص نیست و همین مسأله موجب میشود تا در برخی از موارد اهداکنندگان گاه بدون مدنظر دادن قرار اصل موضوع به بیراهه رفته و به نحوی که خود صلاح میدانند عمل کنند.
مثلاً هرچه لباس کهنه و رنگ و رو رفته یا نشسته و مندرس دارند را هم بر روی دیوار مذکور میآویزند، این یک ایراد اساسی است و این سوال مطرح میشود که لباس کهنه و یا مندرس اصولاً چه کاربری میتواند داشته باشد؟! یا در مواردی گروهی در حین انجام این کار با پوشش شاخص خود و گرفتن عکس یادگاری به تبلیغات از این محل برای مقاصد خودشان بپردازند و همه مسائل بهواسطه ایراداتی است که در اجرای این طرح به مرور به آن اضافه شده و آن را با معضلاتی گوناگون مواجه کرده است.
کارتنخوابها یا طردشدگان از کانونهای خانوادگی و اجتماع که بیسرپناه هستند یکی از مهمترین افراد مدنظر و مورد هدف دیوار مهربانی و برای گذر از یک مقطع زمانی کوتاه در کشور مبدأ و از ابتدا بودهاند و اگر این دیوار دائمی شود آیا تداوم آن، نهادینه کردن این نوع زندگی که در شرایط بد بهداشتی، جسمی و روحی و نیز در بدترین وضعیت شخصیتی و فارغ از هر مسئولیت و بلاتکلیفی قراردارند، نخواهد بود؟!
و یا با پرسه زدن برخی از معتادان و متکدیان در مکانهای عمومی و پر رفت و آمد شهر که دیوارهای مهربانی معمولاً در آن مکانها قرار دارند چهره شهر مخدوش نخواهد شد؟! در حالیکه اهم برنامههای سازمانهای متولی ساماندهی و جمعآوری این افراد است.
دوست دیگری که تا این لحظه سکوت کرده بود، گفت: شبی دیر وقت از مهمانی برمیگشتیم از کنار یکی از دیوارهای مهربانی رد میشدیم دیدم افرادی با پارک کردن یک خودرو و ظاهری که نشان میداد نیازمند نیستند در حال جمعآوری هر چی که پای این دیوار بود هستند، در حالی که فکر نمیکنم کسی به خودش اجازه بدهد به آنها آن هم در آن وقت شب چیزی بگوید یا مانعشان شود.
صحبت دوستان که به اینجا رسید من رو کردم به آنها گفتم: «اگر قرار باشد هر کسی میخواهد کار خیری بکند، برود رأساً و خودجوش عمل کند پس نهادهای مردمی رسمی و یا متولیان اموری که باید به این مسائل بپردازند برای چه ایجاد شدهاند؟! در حالی که آن نهادهای مردمی و یا دولتی با کار کارشناسیشده و شناخت دقیق و درست از نیازمند واقعی و اشرف بر نیازهای آنها عمل میکنند و ما نباید با حرکت احساسی و اتلاف وقت یا موازیکاری بهجای رسیدن به نتیجه مطلوب کاری بکنیم که در آن شرایط سوء و استفاده زیاد است.»
در بررسیهای اولیه بهسادگی میتوان دریافت نهادهای متولی امور خیریه و ساماندهی معضلات اجتماعی از این دست از پذیرش لباس یا وسایل دست دوم امتناع میکنند و این دلیل مهم و منطقی دارد زیرا اصل اول در کمک به جامعه هدف، حفظ شأن و منزلت اجتماعی افراد است. آیا در اجرای دیوار مهربانی کسی که واقعاً نیاز دارد به خود این اجازه را میدهد تا از این بخشش و مهربانی همشهریانش در انظار عمومی بهرهمند شود؟! یا خیر کرامت انسانی به او این اجازه را نخواهد داد.
این که مردم مهربانی داریم و در همه رویدادهای تلخ یا حوزه آسیبهای اجتماعی با اولین بازتاب حضوری گسترده و مشارکتی مثالزدنی دارند بر کسی پوشیده نیست اما باید خاطرنشان کنیم در این روال باید بهگونهای عمل کنیم که دریافتکننده کمک علاوه بر حس خوب از این حمایتها رو به جلو و در مسیری قرار گیرد که مشکلاتش ریشهای حل شود، بهنحوی که بتواند روی پای خود بایستد و از مشکل یا معضلات و نابهسامانیهایی که به هر عنوانی گریبانگیر او شده است، رهایی یابد.
چند دقیقهای همه به فکر فرو رفتند... .
دقایقی بعد جمع دوستان به کمک هم، وسایل کهنه و غیرقابل مصرف گوشه حیاط را جمع کردند داخل کیسههای زباله ریختند، لباسهای نو و استفادهنشده بستهبندی شدند تا بخشی به مراکز یا نهادهای مرتبط تحویل داده، بسته و بخش دیگری از آنها با افزودن مقداری مواد غذایی بهصورت بستههای هدیه درآمدند تا به نیازمندان ساکن محل تحویل داده بشود.
در این حال و هوا با نگاهی به چهره دوستان که هر کدام نظری برای موضوع طرحشده داشتند با خودم فکر کردم به سال نو نزدیکیم خیلی از همشهریانمان دستشان خالیست و از آن آدمهایی هم نیستند که برای حل مشکلشان پای این دیوارها بروند، چون آبرومندند.
ای کاش بهجای بازی روی این دیوارها که جلوی چشم همه هستند، کمکهای خودمان را به شکلی آبرومندانه و با حفظ شأن و تخفیف محرومان مثل قدیمها به آنها برسانیم، در همین افکار به این نکته مهم رسیدیم و دریافتیم که مهربانی دیواری ندارد بلکه آنچه که دیوار دارد حیثیت و شخصیت مردم است.