به گزارش
نما، حسين شيخ الاسلام، سفير سابق ايران در سوريه در گفت و گويي تفصيلي به بررسي
30 سال روابط تنگا تنگ جمهوري اسلامي ايران و سوريه پرداخت. وي بر اين باور است كه
روابط دو كشور از ابتدا به دليل تهديد رژيم صهيونيستي روابط حسنه اي بود. چرا كه
پس از انقلاب، اسرائيل جولان را اشغال كرده بود و اسد نيز با كشوري مواجه شد كه
كاملا عليه اين رژيم است، به همين دليل از ابتداي امر روابط ميان دو كشور در ضديت
با اسرائيل به خوبي شكل گرفت. از جمله اقدامات مهمي كه حافظ اسد به عنوان يك رهبر
عرب در قبال ايران انجام داد دفاع از جمهوري اسلامي ايران در اتحاديه عرب بود. در
رابطه با جنگ تحميلي تمام كشورهاي اتحاديه عرب يك طرف بودند و حافظ اسد يك طرف
ديگر. در واقع آنها ميخواستند جنگ عراق را تبديل به جنگ تمامي اعراب عليه فاسر
بكنند، اما حافظ اسد اين امكان را از آنها گرفت و در مقابل شان ايستاد. سفير سابق
ايران در سوريه توضيح داد كه بشار اسد از همان ابتداي روي كار آمدنش نشان داد كه
رويه پدرش را در پيش خواهد گرفت، به همين خاطر نيز جمهوري اسلامي ايران در تمامي
زمينهها جهت ثبات حكومت وي تلاش كرد.
در
ابتدا كمي پيرامون پيشينه روابط ايران و سوريه به ويژه در زمان حافظ اسد توضيح
دهيد؟
سوريه،
تنها كشور عربي در خاورميانه است كه همواره روابط حسنه اي با جمهوري اسلامي ايران
داشته و حتي ميتوان روابط ايران و سوريه را كهنترين روابط سياسي، اقتصادي و
نظامي بين ايران و يكي از كشورهاي عربي منطقه خاورميانه دانست.
البته
با وجودي كه اين روابط پس از انقلاب اسلامي ايران شكل جدي به خود گرفت، اما پيش از
انقلاب نيز حافظ اسد در سوريه با كساني كه ضد رژيم شاه بودند همكاري ميكرد. در
واقع پيش ازانقلاب اسلامي ايران، سوريه پايگاهي براي افراد ضد شاه به شمار ميرفت؛
به خصوص براي كساني كه ميخواستند به لبنان يا كشورهاي ديگر بروند و با فلسطينيها
درتماس باشند. در آن زمان سازمان امنيتي سوريه به دليل مشكلاتي كه رژيم شاه درست
كرده بود با مبارزان ايراني همكاري ميكرد. در حقيقت رژيم شاه هم پيمان اسرائيل
بود و حكومت اسد به دليل اين كه خاكش توسط ايرائيليها اشغال شده بود با اين رژيم
ضديت داشت.
بنابر
اين رابطه حسنه بين سوريه و ايران از پيش از انقلاب وجود داشت و مبارزان ايراني دراين
كشور احساس آرامش ميكردند. پس از انقلاب اسلامي، حافظ اسد در حالي كه خاك جولان
را اشغال شده ميديد با كشوري مواجه شدكه رژيم شاه و هم پيمان اسرائيل را ساقط
كرده بودند و از ابتداي امر نيز شعارهايي در حمايت از فلسطين سر ميدهند. در واقع
انقلاب ايران به محض پيروزي پرچم رژيم صهيونيستي را پايين كشيد و پرچم فلسطين را
برافراشت. در اين شرايط سوريه دريافت كه هم پيمان محكمي پيدا كرده چرا كه دولت ضد
اسد تبديل شده به دولت جديد هم پيمان طرفدار سوريه. پس از قضيه لانه جاسوسي نيز
اطمينان حافظ اسد به ايران افزايش يافت و از نظر مواضع سياسي به پشتيباني از ايران
پرداخت.
در
زمان جنگ تحميلي عراق، سوريه به رياست جمهوري حافظ اسد همواره در كنار ايران بود.
كمي هم در رابطه با همكاريهاي وي در آن دوران صحبت كنيد؟
وقتي
آمريكاييها جنگ عراق را به ما تحميل كردند تا انقلاب را ساقط بكنند حافظ اسد به
طرفداري از ايران پرداخت و تلاش كرد كه با ايران همكاري بكند. جنگ عراق چند واسطه
داشت؛ در وهله نخست طراحي آن از سوي امريكاييها بود، پول وامكانات مالي اش از
جانب كشورهاي عربي تامين ميشد و در نهايت نيز دليل اصلياش جاه طلبيهاي صدام
بود. وقتي اين مجموعه نتوانست در برابر ايران به اهدافش برسد، در اين مرحله حافظ
اسد كه تا پيش از اين كشورش يك مكان امن براي مخالفان مسلح بود ديگر آنه را
نپذيرفت و نشان داد كه با امام و انقلاب است.
اين
در حالي است كه صدام پس از جنگ به مأمن امني براي منافقين تبديل شد ولي اسد اين
رويه را در پيش نگرفت. پس از اينكه در جنگ تحميل نتوانستند ايران را ساقط كنند
تصميم گرفتند جنگ را عربي و فارس كنند؛ در اينجا نيز حافظ اسد با ايستادن در كنار
ايران اجازه نداد كه اين جنگ، جنگ تمامي اعراب عليه فارسها باشد، اسد نشان داد كه
با ايران است و اعلام كرد كه جنگ من با ايران نيست، بلكه با رژيم صهيونيستي است.
بنابر
اين اجازه نداد جنگي را كه شاهان عرب و آمريكاييها در پي ايجاد آن بودند به مرحله
تكامل برسد. همچنين اسد نفت را روي صدام بست و اجازه نداد عراق نفت صادر كند.
از
طرف ديگر ايران نيز راه صادرات نفت از خليج فارس را بسته بود؛ بنابر اين كار
صادرات نفت براي عراق خيلي دشوار شد.
باتوجه
به اينكه سوريه همواره دركنار ايران حضور داشته جبههبنديهايي كه پس از انقلاب در
منطقه صورت گرفت به چه شكل بود؟
منطقه
در زمان اسد به اين صورت تقسيم شده بود؛ يك جبهه صهيونيستها، آمريكا و شاهان عرب و
يك جبهه ديگر مسلمانان، انقلابيون ، ملتهاي آزاده، فلسطينيان و مبارزين؛ اين دو
جبهه همواره در حال درگيري هستند.
وقتي
انقلاب به پيروزي رسيد اين به نفع جبهه اسلام بود و آنها قرارداد كمپ ديويد را
تحميل كردند و دجنگ عليه ما را به راه انداختند كه پاتك بزنند. انقلاب ايران كه
شكل گرفت صحنه تغيير كرد.
آنها
مجبور شدند خلاء نيروي نظامي شاه را در تامين جريان نفت از خليج فاس با تشكيل
فرماندهي جديد تحت عنوان فرماندهي مركزي جايگزين نمايند.
آنها
جنگ را تحميل كردند تا صحنه باز به نفع آنها برگردد. بر اثر پيروزي انقلاب، اشغال
لانه جاسوسي، كمك خداوند در حمله طبس و جلوگيري از پيروزي آنها در جنگ تحميلي مادر
منطقه پيشرفت كرديم.
با
توجه به مخالفت صريح حضرت امام با طرح فهد واكنش حافظ اسد نسبت به اين مساله چگونه
بود؟
در
واقع فهد طرحي را ارائه كرده بود كه طي آن امنيت براي همه كشورهاي منطقه را
درخواست كرد. يعني براي اولين بار از سوي يكي از كشورهاي منطقه كه ادعاي رهبري
اعراب را داشت، امنيت رژيم صهيونيستي به رسميت شناخته شد؛ حضرت امام هم به شدت با
اين طرح مخالفت كردند.
در راستاي
طرح فهد كشورهاي عربي در مراكش جمع شدند كه اين اقدامي مهم براي به رسميت شناختن
اسرائيل بود، اما حافظ اسد به اين اجلاس نرفت تا اين طرح ناكام بماند. اين در حالي
است كه آنها در پي آن بودند با اين طرح ثابت كنند همه كشورهاي عربي موجوديت
اسرائيل را به رسميت شناختهاند.
آيا
اين اقدام اسد با واكنش اعراب مواجه نميشود؟
به
دنبال اين اقدام وي اعراب نيز در سوريه براي اسد مساله حماء را به وجود ميآورند.
يعني عربستان باتحريك سلفيها و وهابي هاي حماء براي دولت حافظ اسد يك مشكل داخلي
به وجود ميآورد و اسد نيز مجبور به سركوي اين شورش ميشود.
ابتداي
انقلاب برخي انقلابيون در ايران خيلي تحت تاثير اخوان قرار ميگيرند و حتي برخي از
آثار آنها را نيز به فارسي ترجمه ميكنند. اما با راه افتادن جنگ عراق عليه ايران
و سپس شورش حماء در سوريه قطببنديها عوض ميشود و ايران در كنار حافظ اسد و در
جبهه مخالف اخوان قرار ميگيرد. به نظر شما دليل اين تغيير موضع چيست؟
اگر
ايران به گونهاي اخوان را ناديده ميگيرد به اين دليل است كه اخوان نيز در جنگ
تحميلي عراق با ايران كنار صدام ميايستد. در ضمن بايد توجه داشت حافظ اسد از پيش
از انقلاب با انقلابيون ايراني روابط خوبي داشت و به دليل اينكه ايان هم ضد
اسرائيل بود اين روابط روز به روز بهتر ميشد.
خاك
سوريه در اشغال رژيم صهيونيستي بود و چون حافظ اسد يك عرب مليگرا بود و هواي
فلسطين را نيز داشت به همين دليل همواره
همراه ايران بود. اشتباهي كه اخوان مرتكب شد اين بود كه در جنگ صدام عليه ايران
كنار صدام ايستاد؛ به خصوص اخوان اردن و سوريه.
به جز حوزه لبنان، ايران وسوريه در چه حوزههاي ديگري با هم
همكاري و همگرايي دارند؟
يكي از مهمترين محورهاي مشترك ميان ايران و سوريه مساله
فلسطين و فعاليتهاي ضد اسرائيلي است. همچنين دو كشور در رابطه با ثبات و آرامش در
خليج فارس نيز تا كنون همكاريهايي داشتهاند.
سوريها به عنوان كشور دوست ايران در اتحاديه عرب تا كنون
چه مواضعي در قبال ايران اتخاذ كردهاند؟
از آنجايي كه دو كشور همواره پشتيبانو حامي هم بودند در
اتحاديه عرب نيز سوريه همواره به دفاع از جمهوري اسلامي ايران ميپرداخت از جمله
اينكه در رابطه با جنگ تحميلي عراق تمام كشورهاي اتحاديه عرب يك طرف بودند و حافظ
اسد يك طرف ديگر. در واقع آنها ميخواستند جنگ عراق را تبديل به جنگ تمامي اعراف
عليه فارس بكنند، اما حافظ اسد اين امكان را از آنها گرفت و در مقابلشان ايستاد.
نقش حافظ اسد پيرامون ناپديد شدن امام موسي صدر با توجه به
دوستي كه با صدر داشت چگونه بود؟
در رابطه با مساله امام موسي صدر بايد خاطر نشان كنم حضرت
امام، حافظ اسد را مامور كردتا سرنوشت امام موسي صدر را از قذافي جويا شود. چرا كه
امام موسي صدر از نزديك با حافظ اسد همكاري ميكرد. به همين دليل حضرت امام پس از
انقلاب براي حافظ اسد پيام فرستادند كه جوياي احوال حافظ اسد از ديكتاتور معلوم
ليبي شود. حافظ اسد هم به دليل دوستي ديرينه اش با امام موسي صدر و همچنين حرف
امام تمام تلاشش را به كار گرفت، اما به خاطرعدم همكاريهاي قذافي نتوانست به نتيجهاي
برسد.
در دورهاي شاهد بوديم كه عدهاي سعي كردند بي حجابي تحميلي
را در سوريه دنبال كنند. رهبري اين سازمان امنيت را برادر حافظ اسد يعني رفعت اسد
بر عهده داشت و تلاش ميكرد بي حجابي را در سوريه عمومي كند. در اين رابطه امام
براي حافظ اسد پيغام فرستاد و وي نيز برادرش را از سمتي كه داشت خلع كرد و وي نيز
به فرانسه رفت و در آنجا مستقر شد.
در پايان حكومت حافظ اسد نيز برادرش قصد كودتا داشت كه توسط
بشار اسد و برخ ديگر خنثي شد. همين خاطره بيانگر آن است كه حافظ اسد براي سخنان
حضرت امام توجه ويژهاي قائل بود.
طي درگيري ميان جنبش امل و حزبالله شاهد اختلاف ميان سوريه
و ايران بوديم به گونه اي كه سوريه سمت جنبش امل رفت و ايران سمت حزب الله در روند
تاريخي چگونه اين اختلافات حل شد؟
در واقع در قضاياي درگيريهاي ميان جنبش امل و حزب الله نيز
حافظ اسد با ايران همكاري كرد. در واقع مدتي سوريه و به خصوص ارتش اينت كشور ونه
حافظ اسد از امل دفاع ميكرد و ايران از حزب الله طي درگيريهاي حزب الله با ارتش
سوريه آنها تعدادي از افسران سوري را گرفتند و حبس كردند.
به همين خاطر ارتش سوريه هم درصدد انتقام برآمد، اما در آن
زمان به واسطه پيامي كه حضرت آيت الله خامنهاي رئيس جمهوري وقت براي حافظ اسد
فرستادند، وي از اين اقدام صرف نظر كرد.
در زمان ترور رفيق حريري و ماجراهايي كه پس از آن پيش ميآيد
از جمله خروج ارتش سوريه از لبنانع ايران چه رويكردي را در پي گرفت؟
ايران همواره پشتيباني و هم پيمان سوريه بوده و هست و در آن
زمان نيز ما مطمئن بوديم كه سوريه در ترور رفيق حريري نقشي نداشته و كار اسرائيل
بودهاست در آن برهه نيز ما از سوريه پشتيباني كرديم.
وقتي بشار اسد روي كار آمد روابط دو كشور به چه صورت شد و
ايران در تثبيت حكومت بشار اسد چه نقشي ايفا كرد؟
بشار اسد در نطق ابتدايي كه در مجلس سوريه داشت وقتي به
قسمت مربوط به موضوع صلح درياچه طبريا رسيد بخشي از نطق را از خودش في البداهه
اضافه كرد و همه پارلمان بلند شدند براي او دست زدند. بشار گفت: برخي ميگويند صلح
مهم و خوب است و ما هم ميگوييم صلح خوب است. ما هم صلح ميخواهيم اما اگر قرار
است صلح بشود، چرا ما 9 متر از اين طرف درياچه عقب بنشينيم، آنها از آن طرف 9 متر
عقب بنشينند.
اين صحبتها به ما نشان داد كه او هم مانند پدرش جلوي
اسرائيل ميايستد و ما هم به اين باور رسيديم كه روي او براي حمايت از مقاومت
سرمايه گذاري كنيم. من هم به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران در جمع سفرا به آن
مراسم دعوت شده بودم و نطق ميان ما توزيع شده بود. در همان زمان ما تصميم گرفتيم
كه از بشار براي مستقر شدن نظامش حمايت كنيم تا وي بتواند جانشين پدرش شود. در
همين راستا ايران در تمامي زمينها از جمله سياسي، اقتصادي، تكنولوژيكي و... به كم
رئيس جمهوري سوريه آمد.
منبع: هفته نامه مثلث