به گزارش نما له نقل از تسنیم، شیخ احمد یاسین در سال 1936م در روستای «الجوره» فلسطین به دنیا آمد. پدر شیخ فرد محترمی بود که نمایندگی روستاییان را در گروههای سیاسی ــ اجتماعی بهعهده داشت. زمانی که پدر زندگی را بهدرود گفت، شیخ احمد سه سال بیشتر نداشت، ولی با این حال برای امرار معاش خانواده به برادرانش کمک میکرد و در فروختن میوه و شیرینی آنها را یاری میداد. شیخ احمد یاسین هنگامی که به سن مدرسه رسید، در مدرسه ابتدایی «الجوره» ثبت نام کرد. او در مقطع ابتدایی همیشه جزو پنج نفر اول کلاس بود.
آغاز درگیریها و مهاجرت به غزه
خانواده شیخ احمد یاسین با شروع درگیری در سال 1946، بهاجبار به شهر غزه در مجاورت الجوره مهاجرت کردند و برادران او هر کدام در حرفههای مختلف مشغول به کار شدند. احمد هم با وجود سن کم، در رستورانی شروع به کار کرد. او پس از گذشت شش ماه، از برادرانش خواست رستورانی برای او احداث کنند. آنها این کار را انجام دادند و شیخ احمد چند ماه در آنجا مشغول به کار شد، ولی پس از مدتی، تصمیم گرفت دوباره به مدرسه بازگردد. از این رو، برادرش ابونسیم او را در مدرسه راهنمایی ثبت نام کرد و او به تحصیل ادامه داد.
آغاز حیات سیاسی از دبیرستان
شیخ احمد یاسین پس از گذراندن دوره راهنمایی، وارد دبیرستان فلسطین شد که در فاصله یککیلومتری منزلش قرار داشت. در آن زمان، طرحهای اسکان آوارگان و حل مشکل مسئله همه جا مطرح بود و دبیرستانها نیز درگیر این مسائل بودند. در میان جنبشهای فعال، جنبش «اخوان المسلمین» از فعالترین جنبشهای نوار غزه به شمار میآمد که تعداد زیادی از دانش آموزان عضو آن بودند. این جنبش، برنامههای سازمان یافته تربیتی، فرهنگی و ورزشی برای جوانان داشت که توجه شیخ احمد یاسین را نیز به خود جلب کرد. از این رو، به این جنبش پیوست و سالهای نخستین جوانی خود را در این فعالیتهای شدید فکری و سیاسی گذراند. او همواره برای حضور در جلسات اجتماعات اخوان المسلمین، به مسجد «ابوخضره» میرفت.
معلولیت و آغاز به کار در حرفه معلمی
شیخ احمد یاسین، در نوجوانی بر اثر تمرین یک حرکت ورزشی، دچار معلولیت شد، اما معلولیت نتوانست جلوی اراده آهنین او را بگیرد.
شیخ احمد با اعتماد به نفس به تحصیلات خود ادامه داد و در سال 1958 دبیرستان را به پایان رساند و پس از آن تصمیم گرفت به معلمی بپردازد. از این رو، درخواستی به رئیس آموزش و پرورش تقدیم کرد، ولی با توجه به وضعیت جسمیاش، خیلی بعید بود او را بپذیرند. شیخ در بین متقاضیان تدریس زبان عربی جزو ده نفر اول بود. اعضای کمیته اگرچه به تواناییهای ممتاز و درجات علمی او آگاه بودند، ولی بهعلت معلولیتش، نامهای به فرماندارکل نوشتند و مسئله را متذکر شدند، ولی فرماندار، بهخلاف انتظار همگان، با تدریس شیخ موافقت کرد. به این ترتیب، شیخ احمد یاسین در دبستان «الرمال» بهعنوان معلم مشغول به کار شد.
تشکیل حلقههای تدریس قرآن
شیخ احمد یاسین بهدلیل معلولیتی که داشت، چندان مورد توجه دستگاههای امنیتی نبود. بر این اساس، از این فضا بهخوبی بهره برداری و فعالیت خود را در میان جوانان آغاز کرد. او حلقههای تدریس قرآن را در اردوگاه الشاطی روی ماسهها کنار مسجد شمالی تشکیل داد؛ مسجدی که با کمک خود شیخ و همت اهالی الشاطی بهصورت بسیار سادهای ساخته شد.
البته فعالیتهای شیخ در مدرسه و مسجد خلاصه نمیشد، بلکه او در خانه هم مشغول فعالیت بود. همفکران شیخ میگویند: خانه شیخ مانند کندوی زنبوری بود که پیوسته مردم به آنجا رفت و آمد داشتند.
فعالیتهای فرهنگی و سیاسی
شیخ احمد یاسین با ظرافت و درایت و همچنین قدرت سخنوری بسیار بالا، مردم را مجذوب میکرد. بعدها شیخ در کنار مسجد شمالی، مساجد دیگری چون غربی، الوحده و الابیض را به پایگاههای دیگری برای خود تبدیل کرد. شیخ به ورزش هم بهعنوان یکی از راههای تبلیغ دین اهمیت ویژهای میداد؛ از این رو، باشگاه کوچکی بنا نهاد. شیخ جوانانی را برای تبلیغ اسلام پرورش داد و آنان را به مساجد مناطق نوار غزه فرستاد تا نسلهای دیگری را تربیت کنند.
نخستین درگیری با رژیم غاصب
هنگامی که نیروهای اشغالگر قدس بهعلت بروز مشکل امنیتی در اردوگاه الشاطی، آن را بهمدت یک ماه محاصره کردند، وحشیانهترین اقدامات را بر ضد ساکنان آن مرتکب شدند. آنها به جوانان حمله میکردند، مردم را گرسنه نگاه میداشتند و آنان را تحقیر مینمودند، ولی با وجود این، مردم هیچ اقدامی در مقابل آنان انجام نمیدادند و صرفاً ابراز تأسف میکردند، تا اینکه یک روز جمعه، شیخ احمد یاسین بالای منبر مسجد العباس رفت و خطبهای حماسی برای مردم ایراد کرد که جانهای بیدار را تحریک نمود و تظاهراتی در محکومیت اقدامات صهیونیستها برگزار شد که اثر مستقیمی از خود به جا گذاشت.
هنوز سه روز از تظاهرات نگذشته بود که اشغالگران برای جلوگیری از گسترش اعتراضها و حفظ آرامش به محاصره اردوگاه پایان دادند. در مقابل، شیخ را فراخواندند و به او هشدار دادند که «زبان سرخ سرِ سبز میدهد بر باد»، ولی شیخ در پاسخ به آنان گفت: خودم این را بهخوبی میدانم.
ویژگیهای شخصیتی شیخ شهید
در شخصیت شیخ احمد یاسین، ویژگیهایی جمع شده بود که میتوانست عده زیادی را با خود همراه سازد و آنان را با گفتار و رفتار خود قانع کند. او همیشه آرام و باوقار بود و برای واکنش نشان دادن در برابر هیچ مسئلهای عجله نمیکرد. اگر از شیخ چیزی پرسیده میشد، پس از مدتی اندیشیدن، بسیار آرام به آن پاسخ میداد. کسی نیست که شیخ را شناخته باشد، ولی با او به تفاهم فکری نرسیده باشد. او مردی بود که هیچ کس در صلاحیت و تقوایش تردیدی نداشت. شیخ احمد نمونه، شکیبا، هوشیار و آیندهنگر بود.
جهاد تنها راه تغییر وضعیت مسلمانان
شیخ احمد یاسین، جهاد را تنها راه تغییر وضعیت اعراب و مسلمانان میدانست، ولی برای انجام تصمیمش با دو مسئله روبهرو بود؛ آغاز عملیات جهادی و فراهم آوردن زمینههای ایمانی لازم برای آن. شیخ همزمان در هر دو مسیر گام برداشت. او کمیتهای سهنفره تشکیل داد تا روشهایی را که بهوسیله آن میتوان به سلاح دست یافت و از آن استفاده کرد مشخص کنند. این سه نفر تلاش زیادی کردند، ولی نیروهای امنیتی اسرائیل متوجه شدند که قرار است عملیاتی انجام شود و با دستگیری بعضی از افراد، اطلاعات فراوانی به دست آوردند. در این زمان، شیخ احمد یاسین بههمراه پنج نفر متهم شناخته شدند.
اولین انتفاضه فلسطین و تشکیل حماس
انتفاضه مردمی که در دسامبر سال 1987 پدید آمد، از ثمرات فکری شیخ احمد یاسین بود. او در همه دیدارها، میگفت "باید انتفاضه را ادامه دهیم تا آنکه صهیونیستها، نوار غزه و کرانه باختری را ترک کنند". تصمیم برای آغاز انتفاضه، همزمان با تشکیل حرکت مقاومت اسلامی گرفته شد که با نام اختصاری «حماس» شناخته میشود.
احمد یاسین و دولت فلسطین
شیخ احمد یاسین در مصاحبهای تصریح کرد: «دولت فلسطینی میخواهد مرزهای آن، مرزهای معروف فلسطین باشد، به همین دلیل تا اتمام مرحله آزاد سازی فلسطین، به وظیفه خود ادامه میدهیم». او در جای دیگری گفت: «وجود دو دولت در فلسطین محال است؛ راه حل، فقط تأسیس یک دولت اسلامی فلسطینی بهرهبری مسلمانان در همه خاک فلسطین است که عرب و یهود و مسیحی در آن زندگی کنند». او معتقد بود اگر دو دولت اسلامی و یهودی در فلسطین تأسیس شود، هیچ فایدهای ندارد؛ زیرا پس از مدتی، درگیری دوباره بهصورت گستردهتری آغاز میشود. راه حل، فقط زندگی مسالمت آمیز در زیر سایه یک دولت است.
شهادت شیخ انتفاضه
شیخ احمد یاسین، رهبر روحانی مردم فلسطین و بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی «حماس»، در روز دوشنبه بیست و دوم مارس 2004، برابر با دوم فروردین 1383 بههنگام ترک مسجد، در حمله هوایی بالگردهای رژیم صهیونیستی به غزه به شهادت رسید. در این حمله، 9 تن دیگر، از جمله یکی از فرزندان شیخ و دو تن از محافظان او شهید شدند. خبرگزاری فرانسه بهنقل از رادیو اسرائیل اعلام کرد: «آریل شارون» نخست وزیر این رژیم، شخصاً بر عملیات ترور شیخ احمد یاسین نظارت داشته است. بیشتر کشورها و مجامع بین المللی، از جمله سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، سازمان جهانی حقوق بشر، واتیکان و حتی مجامع مختلف یهودیان، رژیم صهیونیستی را بهدلیل این ترور محکوم کردند.