اگر از فضای ملتهب آغاز انقلاب بگذریم؛ اول بار که انتخابات دوقطبی شد، خردادماه 76 بود. 84 هم نشریات زنجیره ای و ستادهای جنگ روانی با ادعاهایی غیر واقعی، قصد تکرار مدل دیو و دلبر را داشتند اما احمدی نژاد هم این روش را خوب می شناخت و نتیجه مطلوب آنها نشد. شکاف اجتماعی حاصل از این مدل، مورد طمع انتخابات 88 قرار گرفت و به فتنه منتهی شد.
فتنه 88 اگرچه پدیده ای سیاسی بود، اما بیشترین آسیب را در حوزه سرمایه اجتماعی ایجاد کرد و مرز گسل پدید آمده حتی به داخل خانواده ها کشید. 4 سال تلاش امام خامنه ای برای ترمیم از یک سو و یاس و ناامیدی اردوگاه مقابل منجر به کاهش تنش ها در آستانه انتخابات 92 شد.
اگرچه انتخابات 92 چندان خالی از قطب بندی نبود، اما میزان قطب بندی فضای سیاسی با پس از انتخابات 92 نیز قابل مقایسه نبود. باردیگر دوقطبی سازی جامعه در دستور قرار گرفت که بیش از هر چیز حول موافقان و مخالفان برجام بود.
اراده متأثر ساختن انتخابات مجلس از نتیجه برجام، از میانه سال 93 مشخص بود و در میان نقل قولهای جسته و گریخته در اخبار داخلی و خارجی شنیده میشد. صدق و کذب این ادعا، واقعیت اثربخشی برجام بر انتخابات را تغییر نخواهد داد. برجام البته در نقاط جغرافیایی گوناگون و در میان مشاغل مختلف اثر متفاوتی داشت که میتواند موضوع پژوهش جامعهشناسی شهری قرار گیرد. به عنوان نمونه باغداری که میوههایش مقهور واردات پسابرجامی شده و به فروش نرفت، درک متفاوتی از شهروندی داشت که تجارت پیشه بود و به رفت و آمد دیپلماتیک پسابرجامی دل خوش کرده است یا جوانی که میشنید قرار است برند مطلوبش در ایران نمایندگی فروش بزند.
با چنین انگارهای باخت اصولگرایان در تهران محتملترین گزاره منطقی بود. حتی در شرایطی که اصولگرایان پس از چند دوره واگرایی نهایت همگرایی را نشان دادند. البته این تنها دلیل نبود. فقدان گفتمان نو و اعتمادساز هم در مصاف با شعارهایی همچون «گام دوم» و «برجام2» بی اثر نبود. «یک فهرست، یک صدا» یا شعار کلی «امنیت، معیشت، پیشرفت» حرفهای تازه اصولگرایان پس از 12 سال حضور در مجلس را نشان نداد. طبیعی است که یک شهروند گرفتار معیشت را با بیان لغت «معیشت» در شعار نمیتوان متقاعد کرد که فهرست ما برای بهبود زندگی او کارآمد است. این فقدان توضیح شعار، در حوزههای انتخابیه کوچکتر به واسطه امکان مواجهه چهره به چهره بیشتر و شکل متفاوت تبلیغات جبران شد و اثر متفاوت بروز داد.
انتخابات مجلس دهم به ویژه در تهران، الگوی جدیدی برای جنگ روانی را به نمایش گذاشت که امید آنها را برای تکرار مدل دیو و دلبر افزایش داده است. حضور فردی که توان دوقطبی را تشدید کند، بهترین گزینه برای آنها است. مدلی که مردم بیشتر از آنکه کارنامه 4 ساله روحانی را بسنجند، از بازگشت افراطی گرایانی که کاریکاتورگونه ترسیم می شود، بترسند.
تجربه نشان داده است که رقابت های انتخابات ریاست جمهوری، از اردیبهشت یا خرداد یکسال زودتر کلید خواهد خورد. شکل گیری چنین دوقطبی در دستور برخی گروه ها خواهد بود. خاصه آنکه انتخابات 94 بار دیگر نشان داد که دوقطبی سازی با شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید میسرتر است. اگر دلسوزان ایران اسلامی برای این ضایعه اجتماعی به موقع تدبیر نکنند، کشیده شدن فضای سیاسی به خشونت تا درون خانواده ها دور از انتظار نیست. حفظ سرمایه اجتماعی – که در گرو کاهش منازعات حاصل از دوقطبی شدن است- قطعا به بسیاری منافع کوتاه مدت دیگر رجحان خواهد داشت.