مهدی دنگچی- با ظهور انقلاب اسلامي نسل جديدي از جوانان پرشور ظهور يافت که تا بدان روز کمتر مشابه آن قدم در کره خاکي نهاده بود. نسلي که با دفاع مقدس به اوج پر کشيد و تا مرز کمال و شهادت به پيش رفت. سيد مرتضي آويني نيز از خيل اين وارستگان بود که در مکتب حضرت روح الله خود را شناخت، تا خدا را بشناسد و از آنجا تا قله انسانيت اوج گرفت و آسماني شد.
سيد مرتضي در شهريور ۲۶ در شهرري متولد گرديد و بعد از گذران دوران نوجواني به عنوان دانشجوي معماري وارد دانشکدهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شد. مرتضي خود سير گذران زندگيش را چنين ترسيم مي کند:
«حقير داراي فوق ليسانس معماري از دانشکدهي هنرهاي زيبا هستم اما کاري را که اکنون انجام ميدهم نبايد به تحصيلاتم مربوط دانست حقير هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است بنده با يقين کامل ميگويم که تخصص حقيقي در سايهي تعهد اسلامي به دست ميآيد و لاغير. قبل از انقلاب بنده فيلم نميساختهام اگرچه با سينما آشنايي داشتهام. اشتغال اساسي حقير قبل از انقلاب در ادبيات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههاي خويش را - اعم از تراوشات فلسفي، داستانهاي کوتاه، اشعار و... - در چند گوني ريختم و سوزاندم و تصميم گرفتم که ديگر چيزي که "حديث نفس" باشد ننويسم و ديگر از "خودم" سخني به ميان نياورم... سعي کردم که "خودم" را از ميان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر اين تصميم وفادار ماندهام.»
شهيد آويني فيلمسازي را در اوايل پيروزي انقلاب با ساختن چند مجموعه دربارهي غائلهي گنبد (مجموعهي شش روز در ترکمن صحرا)، سيل خوزستان و ظلم خوانين (مجموعهي مستند خان گزيدهها) آغاز کرد,
با آغاز تجاوز عراق به کشور آويني صحنه دفاع مقدس ملت ايران را براي به تصوير کشيدن برگزيد و مجموعه فتح خون, حقيقت، روايت فتح از جمله مجموعه هايي بود که سيد مرتضي آويني درباره دفاع مقدس توليد نمود که بيشک بي نظيرترين محصولات در باب روايت مستند جنگ هشت ساله مي باشد.
اواخر سال ۱۳۷۰ "موسسهي فرهنگي روايت فتح" به فرمان مقام معظم رهبري تاسيس شد تا به کار فيلمسازي مستند و سينمايي دربارهي دفاع مقدس بپردازد و تهيه مجموعهي روايت فتح را که بعد از پذيرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد.
شهيد آويني و گروه فيلمبرداران روايت فتح سفر به مناطق جنگي را از سر گرفتند و طي مدتي کمتر از يک سال کار تهيهي شش برنامه از مجموعهي ده قسمتي "شهري در آسمان" را به پايان رساندند و مقدمات تهيهي مجموعههاي ديگري را دربارهي آبادان، سوسنگرد، هويزه و فکه تدارک ديدند. شهري در آسمان که به واقعهي محاصره، سقوط و باز پسگيري خرمشهر ميپرداخت در ماههاي آخر حيات زميني شهيد آويني از تلويزيون پخش شد، اما برنامهي وي براي تکميل اين مجموعه و ساختن مجموعه هاي ديگر با شهادتش در روز جمعه بيسم فروردين ۱۳۷۲ در قتلگاه فکه ناتمام ماند.
حضرت آيت الله خامنه اي در توصيف شاهکار ماندگار شهيد آويني - روايت فتح – چنين مي گويند: «در مستندسازي، نقش كلام همان كاري كه خود مرحوم شهيد آويني ميكرد خيلي مهم است. هم نوشتار و هم بيان آن نوشتار، بسيار بسيار مهم است. اگر نكته گوييهاي او نبود، خيلي از منظرهها اصلاً معني نداشت. من تا مدّتها كه روايت فتح پخش ميشد، اصلاً شهيد آويني را نميشناختم؛ ولي از مشتريهاي هميشگي روايت فتح بودم. يعني هر شب جمعه، حتماً مينشستم و اين برنامه را نگاه ميكردم. روي من تأثير زيادي ميگذاشت و ميديدم كه اين كلام چقدر اثر دارد. يك وقت همان جوانان آمدند پيش من (به نظرم مال جهاد بودند) من در همان جلسه گفتم: «اين صداي نجيبي كه اينها را بيان ميكند، چيز خيلي جالبي است؛ اين را نگهداريد.» خودش هم قاعدتاً در آن جلسه بود. كسي هم به من نگفت كه «اين آقاست.» اما بعدها خودِ ايشان به من نوشت: «آن كسي كه اينها را تهيه ميكند، من هستم.» كسي كه ميخواهد چنين برنامههايي بسازد، بايد آن نجابت و معصوميت و استحكام و اطمينان به سخن را داشته باشد.
گاهي حرفي را كسي ميزند و حرف بزرگي است؛ اما پيداست كه خودش اعتقادي به اين حرف ندارد. امّا اين صدا، آن صدايي است كه بزرگترين حرفها را ميزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً ميگفت: «اين جوانان ما، به راههاي آسمان آشناترند تا به راههاي زمين.» اين را چنان ميگفت كه گويا راههاي آسمان را خودش رفته، ديده و ميداند كه اينها آشناتر هستند! ما خيال ميكنيم صداي جنگي بايد صداي كلفت و نخراشيدهاي باشد. امّا ايشان آنطور صدايي نداشت. صدايي بود معصوم و نجيب و در عينحال استحكامي ويژه داشت؛ در قالب نوشتاري قوي و هنرمندانه.»
مصاحبه توسط تهيه كنندگان مجموعهي «روايت فتح»,۱۱/۶/۷۲
آنچه به اختصار اشاره گرديد تنها جلوه سيد مرتضي آويني در عرصه دفاع مقدس بود. آويني روشنفکري دينداري و پردغدغه بود که در حوزه قلم و نوشتن نيز وي را ميتوان از جمله نسل چهارم روشنفکران ديني ناميد که با شناخت گوهر اسلام و انقلاب اسلامي به هماوردي با انديشه هاي انحرافي غرب رفت و در حوزههاي فکري چون هنر, فرهنگ, تمدن, توسعه, دموکراسي و ... به نقد مفاهيم غربي پرداخت که تبيين اين وجه مهم سيد مرتضي را در مقالي ديگر بايد مورد بررسي قرار داد.