به گزارش نما به نقل از خبرگزاری صداوسیما، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا این هفته برای چهارمین بار به عربستان سفر میکند. اهدافی همچون شرکت در نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس جهت مذاکره در خصوص بحران یمن، بحران سوریه و چگونگی مقابله با داعش، برای این سفر اعلام شده است . با این حال این سفر نیز در امتداد تاکیدات مکرر مقامات آمریکا بر حمایت از کشورهای منطقه در مقابل ایران به شمار میآید. در مدت نه ماهی که از توافق هستهای میان ایران و کشورهای 5+ 1 میگذرد، عربستان به نام کشورهای منطقه، تلاشهای بسیاری را برای مقابله با قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران انجام داده است. این کشور همچنین به پشتوانه کمکهای مالی خود به برخی کشورهای اسلامی، کوشیده است حتی از طریق سازمان کنفرانس اسلامی اهداف ضد ایرانی خود را پیگیری نماید. در این مدت مقامات آمریکا نیز برای آرام کردن سران عربستان به دفعات بر حمایت آمریکا از این کشور و سایر شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس تاکید کردهاند. تقابل سیاستهای عربستان و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران موضوعی واضح است؛ اما آیا این موضوع به تنهایی میتواند وحدت سیاست خارجی دو کشور را در منطقه تداوم بخشد؟ آیا سفر اوباما به عربستان تاکیدی بر تداوم اتحاد استراتژیک این دو کشور به شمار میآید یا اینکه اهداف دیگری پشت پرده قرار دارد؟
آمریکا متحد استراتژیک گذشته و متحد خاموش امروز
پیشینه اتحاد ایالات متحده و عربستان سعودی به سال 1943 باز میگردد؛ زمانیکه شاهزادگان فیصل و خالد در دیدار با فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا، کمکهای امنیتی را در ازای دسترسی شرکتهای آمریکایی به منابع نفتی این کشور پذیرفتند. اگرچه تحریم نفتی حامیان غربی اسرائیل در سال 1973 وقفهای در روابط دو کشور ایجاد کرد، اما از آن پس عربستان در دایره متحدان آمریکا قرار گرفت و دو کشور در روند صلح اعراب و اسرائیل، مبارزه با شوروی در افغانستان و آزادسازی کویت همکاریهای گستردهای داشتند. حتی 11 سپتامبر که مخالفت گسترده افکار عمومی آمریکا را علیه عربستان سعودی برانگیخت، نتوانست روابط مستحکم دو کشور را از هم بگسلاند. مخالفت عربستان با حمله به عراق در سال 2003 هم تأثیر زیادی بر روابط دوجانبه این دو کشور نداشت.
به رغم تداوم سیاست مبادله نفت با امنیت در روابط آمریکا و عربستان، عدم حمایت آمریکا از دیکتاتور مصر در جریان بیداری اسلامی و نیز امضای توافق هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 موجبات نگرانی عربستان سعودی را از سیاستهای آمریکا فراهم کرد. در این هنگام، درگذشت پادشاه عربستان و بر سرکار آمدن گروهی جدید از شاهزادگان سعودی اتخاذ رویکرد تهاجمی را در سیاست خارجی عربستان سرعت بخشید.
حمایت مالی از تروریستها در سوریه و عراق، مداخله نظامی در یمن، اعدام شهروندان شیعی به بهانه نزدیکی آنان به ایران و تلاش برای ایجاد اتحاد علیه ایران در منطقه از جمله اقداماتی است که عربستان برای حفظ وضع موجود در داخل و خارج از سرزمین خود انجام داده است. هر چند مقامات واشنگتن کماکان عربستان را متحد استراتژیک خود در منطقه به شمار میآورند، اما طبیعتا ماجراجوییهای عربستان دردسرهایی را برای سیاست اوباما در منطقه پدید آورده است و اکنون آمریکا به «شریک خاموش» عربستان مبدل شده است.
اهداف سفر در پرتو اختلافات آمریکا و عربستان
سوریه
با وجود اینکه ایالات متحده و عربستان هر دو خواهان سرنگونی دولت سوریه هستند؛ عدم مداخله نظامی آمریکا در سوریه، مقامات عربستان دلخور کرد. اوباما هفته گذشته در مصاحبه با فاکس نیوز مهمترین اشتباه سیاست خارجی خود را نداشتن طرحی برای لیبیِ بعد از قذافی عنوان کرد. بنابراین اوباما احتمالا نخواسته است اشتباه خود را در سوریه تکرار نماید. سیاست کج دار و مریز آمریکا در قبال اوضاع سوریه حاکی از این است که این کشور نمیخواهد وضعِ بد سوریه را به نفع آیندهای بدتر و خطرناکتر تغییر یابد. این در حالی است که عربستان و برخی کشورهای منطقه سرنگونی بشار اسد را در اولویت میدانند. از منظر آل سعود، اوباما سوریه را به ایران و روسیه واگذار کرده است. بنابراین پیدا کردن یک راه حل مشترک در سوریه محور مهمی در این سفر است.
مقابله با تروریسم
اولویت مبارزه با تروریسم نزد آمریکا و عربستان متفاوت است. با توجه به هجوم بیسابقه پناهندگان سوری به اروپا و همچنین موجی از حملات تروریستی در پاریس، سان برناردینو، کالیفرنیا و بروکسل، آمریکا مبارزه با داعش را اولویت خود در منطقه میداند. در حالیکه عربستان و متحدانش در شورای همکاری خلیج فارس معتقدند برای حذف داعش ابتدا باید بشار اسد از حکومت سوریه حذف شود. از سوی دیگر مداخله نظامی عربستان در یمن موجب رشد افراطگرایی ضدآمریکایی و تقویت پایگاه القاعده شده است؛ بنابراین آمریکا خواستار آن است که عربستان با کاهش فعالیت نظامی در یمن، منابع مالی خود را به نبرد علیه داعش اختصاص دهد.
ایران
رویکرد آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران پرده دیگری از اختلافات آمریکا و عربستان را کنار زد. مقامات عربستان هر چند در مواضع اعلامی خود از حصول توافق جانبداری میکردند، اما در نهان تلاشهای بسیاری برای ممانعت از توافقی که منافع ایران را در پی داشته باشد، صورت دادند. در واقع توافق هستهای با ایران نقطه عطفی در روابط آمریکا و عربستان به شمار میآید. این توافق موجب شد تا عربستان درباره متحد استراتژیک خود دچار شک و تردید شود. به زعم آنان این توافق بیانگر آن بود که آمریکا نقش برتر ایران را در منطقه پذیرفته و درصدد بازسازی روابط خود با ایران است.
مصاحبه باراک اوباما با «جفری گلدبرگ» خبرنگار نشریه آتلانتیک، شاهد دیگری مبنی بر چرخش سیاست ایالات متحده در قبال عربستان است. اوباما در این مصاحبه که در ماه جاری منتشر شده، تاکید کرده است که سعودیها باید نقش و نفوذ ایران را در منطقه بپذیرند. رئیس جمهور آمریکا تلویحا ادعای عربستان را در خصوص اینکه ایران منبع همه مشکلات است، رد کرده و گفته است شرکای ما در خلیج فارس نمیتوانند به تنهایی شعلههای آتش را خاموش کنند و پیروز شوند . ولی نصر، استاد دانشگاه جانز هاپکینز معتقد است، یکی از اهداف احتمالی این سفر راضی کردن عربستان به پذیرش قدرت منطقهای ایران است. زیرا پذیرش این امر از سوی عربستان برای حل بحران سوریه، عراق و یمن موضوعی ضروری است .
با وجود این، اوباما قول داده که اگر کشورها منطقه از سوی ایران تهدید شدند، آمریکا از آنها حمایت کند. در همین راستا وزیر امور خارجه آمریکا نیز در سفر هفته گذشته خود به منطقه اظهار داشت پیشنهاد طرح "پیمان مشارکت و همکاری ناتو و شش کشور" در اجلاس آمریکا و شش کشور حوزه خلیج فارس در ریاض، مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
نتیجه اینکه چهارمین سفر اوباما به منطقه با سفرهای پیشین او متفاوت است. اکنون توافق هستهای با ایران امضا شده و مقامات آمریکا به این یقین دست یافتهاند که مشکل سوریه باید از مسیری دیپلماتیک حل و فصل شود. اما روند این تحولات برخلاف آمریکا، دولت سعودی را نگران کرده است. از سوی دیگر اختلاف نظر آمریکا و عربستان در اولویت مبارزه با تروریسم منجر به ناکامی این دولتها شده است. عربستان که تامین منافع خود را در ایجاد آشوبهای منطقهای میبیند اکنون با این درخواست آمریکا مواجه شده است که به جای درگیری در مناطقی مانند یمن، مقابله با داعش را در اولویت قرار دهد. در مقابل عربستان خواستار درگیر کردن هرچه بیشتر آمریکا در مسائل منطقهای و ادامه روند پیشین است. کاهش اهمیت نفت عربستان برای آمریکا نیز بر نگرانیهای دولت سعودی افزوده است.
توجه به این مسائل و ضرورت در پیش گرفتن رویهای مشترک برای حل آنها، هدف نشست مشترک اعضای شورای همکاری خلیج فارس و آمریکاست. با توجه به اختلافات ذکر شده به نظر میرسد آمریکا برای آرامش مقطعی کشورهای حاشیه خلیج فارس تضمینهای امنیتی بیشتری به آنها ارائه دهد، اما این تضمینها اوضاع را برای این کشورها تغییر نمیدهد و کماکان افزایش نفوذ منطقهای ایران بزرگترین کابوس آنها خواهد بود.