احساس میکنی تیتر خبر را اشتباه خواندهای؛ دوباره از اول. نه، باز هم همان است. فکر میکنی حتماً آن رسانه در درج خبر اشتباه کرده است، اما رسانه ملی نیز همان خبر را به همان شکل تکرار میکند!؟
گیج میشوی، چطور ممکن است؟ چگونه میشود دولتی که از کارزارهای انتخاباتی تا همین ماههای پایانی سال ۱۳۹۴ به دنبال حذف یارانه نقدی بود و حتی به امید انصراف عده زیادی از مردم همراه با تبلیغات انبوه و گسترده ریسک نامنویسی دوباره از مردم را به جان خرید(!)، حالا میگوید حاضر نیست یارانههای نقدی را قطع کند؟ مگر علی طیبنیا، وزیر همین دولت نگفته بود، روزی که قرار است یارانههای نقدی واریز شود، آن روز برای ما «مصیبت عظما» است؛ زیرا با این اوضاع درآمدی باید پرداختهای نقدی یارانهها را انجام دهیم و این از مشکلات جدی ما در این دولت بوده و هست، یا مگر وزیر نفت نبود که با عذابآور خواندن این مسئله، گفته بود که جمع کردن پول هدفمندی و رساندن بهموقع آنها واقعاً «عذاب الیمی» است. مگر درست یک سال پیش نبود که علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفته بود، آقای دکتر روحانی به من گفتند بیسروصدا حذف یارانهها را شروع کنید. من هم از پیش از عید برنامهریزی کردم؛ چون این پروژهای اجتماعی است و اجرای آن سخت است. چیزی را که به مردم بدهید، گرفتن آن سخت است؛ چون مردم آن را حق خودشان تلقی میکنند. حالا سخنگوی دولت و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور پس از تصویب مجلس برای حذف یارانه پردرآمدها، با این موضوع مخالفت کرده و رسانههای نزدیک به دولت نیز حذف یارانهها با وجود مخالفت دولت را تیتر میکنند! به راستی راز این مخالفت دولت با حذف یارانه پردرآمدها و این چرخش ناگهانی در سال پایانی دولت یازدهم چیست؟