فرهنگ اساس کار و روح کالبد جامعه است به گونهای که اساس استقلال در گرو استقلال فرهنگی است، اهمیت این استقلال فرهنگی تا به آن حد است که اگر ملتی به استقلال سیاسی و اقتصادی رسیده باشد ولی در مقوله فرهنگی وابسته باشد نمیتوان به آنان ملت مستقل گفت؛ لذا در رأس تلاش و کوشش برای استقلال در همه امور میبایست به صورت ویژه بر استقلال فرهنگی تکیه کرد. در حقیقت مسائل فرهنگی دارای اعتبار و اهمیت ویژهای هستند، چرا که فرهنگ بطن زندگی مردم است. اما درهیاهوی رفع مشکلات و مسائل اقتصادی و معیشت مردم، عدم توجه به مسائل فرهنگی جامعه از سوی متولیان امر وهمچنین بیمهری وغفلت دولتها در رابطه با اعتبارو بودجه مکفی در امر فرهنگ، و با بررسی مشکلات ومعضلات درسطح جامعه، این موضوع را به ذهن میرساند که گویا متولیان امر فرهنگ در کشور به هر دلیلی این مقوله را به فراموشی سپرده و یا سیل تهاجمات فرهنگی آنها را با خود بردهاست، به گونهای که دشمن با شبیهخون فرهنگی عزم جدی در استحاله فرهنگ انقلابی و اسلامی کشور را دارد. بیژن نوباوهوطن عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، یکی از دغدغهمندان عرصه فرهنگ و اجتماع در گفتگویی ؛ به بیان مشکلات و معضلات فرهنگی جامعه پرداخت.
مطابق آخرین گزارشات واصله وضعیت اجتماعی جامعه را چگونه ارزیابی می کنید؟
معاون اجتماعی وزارت کشور حدود سهماه پیش، گزارشی را مبنی بر وضعیت اجتماعی کشور با ذکر آمار ارائه داد. البته خود بنده از سوی مجلس شورای اسلامی در تدوین این گزارش حضور داشتم. مجموع این گزارشات که تقریبا حدود دوسال بر روی آنها کار تحقیقاتی شده است، مسائل مختلفی را در حوزه اجتماعی و فرهنگی بررسی شده که در جمعآوری آن بخشهای فرهنگی همه نهادها و سازمانها زحمات زیادی کشیدند.
این گزارش، حاکی است که وضعیت اجتماعی ما به دلایل گوناگون از جمله بیکاری و نیاز اقتصادی که خانوادهها با آن مواجه هستند، به یک چالش بزرگ تبدیل شدهاست. بخش مواد مخدر که به نوعی به شرایط اقتصادی، مربوط میشود؛ به طوری که برخی افراد برای رفع نیازهای روزانه خود مجبور به خرید و فروش مواد مخدرمی شوند. همچنین به خاطرعدم انسداد و کنترل مرزها، ورود مشروبات الکلی و مواد مخدر در کشور زیاد شدهاست؛ متأسفانه مطابق آمار استفاده از توسعه موادمخدر صنعتی در بین جوانان که این مواد خیلی هم وارداتی نیست و در داخل تولید میشود، مشکلات عدیده و عمدهای را در جامعه ایجاد کرده، که نباید از نظر دور داشت.
مشکلات فرهنگی جامعه در این گزارش، چگونه دیده شده است؟
از دیگر مسائل مطروحه در این گزارش، مشکلات فرهنگی، میزان استفاده و تأثیرگذاری ماهوارهها، شبکههای مجازی، ترویج فساد و فحشائی که در جهت سست کردن نهاد خانواده صورت میگیرد، اذعان داشته و مطابق آمارهای موجود در کشور این وضعیت منجر به طلاقهای بیش ازاندازه شدهاست؛ در حقیقت اساس ترویج فساد، موجب سستشدن نهاد خانواده می شود و اگر نهاد خانواده در جامعهای سست شد، قطعا تأثیرات اجتماعی آن در جامعه منتشر خواهد شد.
افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج چه در دختران و چه در پسران، که ارتباط زیادی با مسائل اقتصادی ومسائل فرهنگی دارد، آسان شدن روابط و مسائل جنسی در کشور که خودش آسیبهای عدم تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده را به دنبال دارد، مسائلی را در جامعه کنونی ما ایجاد کرده که اولین عنصر و عضو از جامعه یعنی خانواده مورد تهاجم قرارگرفته است. متأسفانه این موضوع باعث شده تا در کشور چیزی حدود 10 الی 11 میلیون حاشیهنشین داشتهباشیم. حاشیهنشینها که خود مسائل و مشکلاتشان بسیار جدی است، زیرا آنها به دلیل شرایطی که دارند، مروج فساد وفقر و ...هستند. این مجموعه تحقیقات باعث شد که این گزارش یک گزارش تکاندهنده باشد و از این جهت که این مشکلات بسیارجدی و درآینده آسیبزااست.
با توجه به مشکلات بیان شده، چه کسانی و یا چه موضوعاتی را میتوان مسبب این مشکلات دانست؟
البته باید بگویم، برخی از آمار و ارقام در این گزارش محصول شرایط است؛ مثلا افزایش طلاق، محصول شرایط ناامنی محیط خانوادگی و یا افزایش سن ازدواج محصول ترویج فساد و یا مشکلات اقتصادی است؛ متأسفانه این معضلات وجود دارد و تلاشهایی در این راستا شده، ولی بنده به عنوان کسی که درعرصه فرهنگی فعالیت میکنم، تأکید دارم این تلاشها کافی نبوده و همه در به وجود آمدن این شرایط مقصرهستند. مسبب اول دولتها و بعد مجلس مقصراست؛ باید قبول کنیم، ما در اصلاح قوانین و دادن بودجههای کافی به بخش فرهنگی کم گذاشتهایم و مسئله فرهنگ را در درجه دوم قرار دادهایم. این در حالی است که مقام معظم رهبری در بیاناتشان مکرر با عناوین مختلف تهاجمفرهنگی، شبیهخون فرهنگی و ناتوفرهنگی هشدارهایی دادند که نشان از نابسامان بودن وضعیت فرهنگی کشور بود ولی ما مورد توجه قرار ندادیم.
روشن است وقتی بودجه فرهنگی کشور حداقلی بسته شود که به سختی به 3 الی 5/3 درصد برسد ؛نمیتوان انتظار داشت که در عرصه فرهنگ موفق خواهیم شد. این درحالی است که میزان بودجه فرهنگی کشورها در دنیا 7 درصد است. حتی کشوری مانند آمریکا 11 درصد بودجه خود را به غیر از بودجه پنهان به مسائل فرهنگی اختصاص میدهد. در حقیقت این بی توجهی به مقوله فرهنگ و بی توجهی به رسانهها این مسائل را ایجاد می کند. به طور مثال رسانه صدا و سیما که باید مهد برنامه-سازی و تربیت باشد؛ با کمبود بودجه برنامهسازی مواجهه است. سؤال این است که اگر این سازمان را حمایت نکنیم چگونه دولت در رسیدن به اهدافش در زمینهها و مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موفق بشود؟
شما به عنوان یک کارشناس فرهنگی ریشه این دیدگاه را چه میدانید؟
به نظر میرسد در مسئله فرهنگ یک نوع بیسوادی و عدم فهم صحیح حاکم است؛ همچنین نگاه سیاسی حاکم بر مسائل فرهنگی باعث میشود که اجازه ندهد فرهنگ کار خودش را انجام دهد. از سوی دیگر عدم برخورد با پدیدههای مخرب اجتماعی از جمله حجاب و ... باعث شده تا این مسائل به تدریج ترویج پیدا کند و اثرات این نگاه همین مسائلی است که عنوان شد. دولتها چون به رأی مردم نیاز دارند، نسبت بهناهنجاریهای اخلاقی و دینی بی توجهند.
برای رفع این معضل چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
راهکاری که به نظر من میرسد، این است که عزم نظام باید در رفع این مشکلات راسخ باشد. باید بگویم ما در بخش رهنمود و ارائه راهکار هیچ چیزی کم نداریم. مقاممعظمرهبری هر ساله در سخنانشان در عرصه فرهنگ فرمایشاتی را داشتهاند. حتی دراصلاح اقتصاد، فرهنگ اهمیت دارد، اما عزمی در این راستا وجود ندارد. قوانین نقص دارد، به طور مثال اکنون همه گمان
میکنند که پلیس باید همه این اصلاحات را انجام بدهد، در صورتی که پلیس نوک حمله است؛ چنانچه وقتی قانونی نیست پلیس بعد گرفتن معتاد آن را رها میکند. در حالی معتاد گوشه خیابان ریشه کار نیست مشکل آن فردی که هزاران میلیارد را از توزیع مواد مخدر بدست میآورد و برای خارج کردن پولحاصله، پولشویی می کند. و نظام اقتصادی ما در قبال این پدیده حرفی برای گفتن ندارد. قوه قضائیه، نیز قوانین ناقصی دارد ، چنانچه یکسری افراد بد حجاب و هنجار شکن و یا مفسد را در خیابان میگیرد! قانونی برای نگهداری این افراد وجود ندارد، تنها پلیس با یک تعهد آنها را آزاد میکند. بنابراین برای رفع این مشکلات تمام قوا اعم از قضائیه ، مجلس و دولت باید عزم خود را جزم کنند والا موفق نخواهیم بود.