به گزارش نما به نقل از میزان، سعودی ها خود را یکی از قدرت های تأثیر گذار در منطقه غرب آسیا به ویژه در میان کشورهای اسلامی میدانند، نفوذ و تأثیری که آنها ادعا دارند و تصور می کنند، تا اندازه ای واقعی است چرا که در میان حکومت های مشابه خود دارای محبوبیت هستند.
با نگاهی کوتاه به نوع حکومت هایی که در منطقه خلیج فارس وجود دارد، نمونه کوچکتری از حکومت سعودی هاست. قطر، بحرین، کویت، امارات کشورهای کوچکی هستند که حکومت پادشاهی خودکامه را در کشورهای خود حاکم کرده اند. در میان آنها عربستان سعودی وجود دارد که به خاطر وسعت و نفت بیشتر، فعلاً برای آمریکا سوگلی است، سران کشورهای کوچک خلیج فارس از آل سعود تبعیت می کنند.
تبعیت آنها فقط در میان خاندان سلطنتی است و در میان افکار عمومی این کشورها، سعودی ها جایگاه و پایگاه مردمی آنچنانی ندارند. چنین حکومت ها و خاندان های سلطنتی نه تنها درمیان مردم خود از محبوبیت برخوردار نیستند، بلکه در میان مردمان دیگر کشورهای دنیا هم منفور هستند.
برخی اعتقاد دارند، به رفتارهایی که سعودی ها و دیگر نوچه های آن در منطقه علیه ایران انجام می دهند باید بی توجه بود و پاسخی به آنها نداد. بی محلی به آنها بهترین تحقیر است. شأن و جایگاه ایران بسیار بالاتر از آنها است که بخواهد خود را درگیر این کشورهای عربی کند.
اما برخی دیگر اعتقاد دارند، آل سعود نیازمند پاسخ قاطع و تنبیه سخت است، چرا که اگر تنبیه نشود نه تنها دشمنی های شرارت بار دیوانه وار آنها ادامه پیدا می کند بلکه افزایش هم می باید و آنگاه کار به جاهای باریک هم می کشد.
استدلال دوم، منطقی و درست تر است. محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم چنین عقیده ای دارد. او می گوید، «رفتار عربستان سعودی از مرز شرارت به مرز دیوانگی رسیده است و اگر این دیوانه شرور تنبیه نشود، این اهانت ها ادامه خواهد داشت.»
اگر سران سعودی تصور می کنند که با پشتوانه آمریکا می توانند هر غلطی را در منطقه انجام دهند، آنها را به این نکته توجه می دهیم که آمریکا خود در مقابل اقتدار و قدرت انقلاب اسلامی مستأصل مانده است و توان رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را ندارد. اکنون هم که سران این کشور خود را وارد کارزار دشمنی با ایران کرده اند، مصداق این بیت شعر از حافظ هستند که سروده؛ «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ----- عرض خود میبری و زحمت ما میداری»
در هر صورت سعودی ها دست بردار نیستند و به نظر می رسد که ما هم نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و منتظر اقدامی از سوی آنها باشیم تا ما هم پاسخی به آنها بدهیم. البته در برخی مسائل واکنش هایی هم علیه شرارت های دیوانه وار آنها اقداماتی هم انجام شده است اما به نظر می رسد که کافی نباشد و نیازمند یک پاسخ قاطع تر است.
همه به این امر واقف هستند که درگیری میان ایران و عربستان، از سوی سران سعودی آغاز شد و ایران هیچ نقشی در آغاز آن و حتی ادامه آن هم نداشته است. که اگر ایران قصد داشت این درگیری را ادامه دهد اکنون وضعیت عربستان بسیار وخیم تر از حال حاضر بود.
سعه صدر و مدارایی که ایران در قبال سعودی ها از خود نشان می دهد، به خاطر آن است که فرمانده کل قوا در نوشهر و در مراسم دانش آموختگی نیروی دریایی ارتش درباره رفتارهای آل سعود با حجاج و جانباختگان فاجعه منا فرمودند؛ «دولت عربستان در انتقال ابدان مطهر جانباختگان به وظایف خود عمل نمیکند و جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون با خویشتنداری و ادب اسلامی، حرمت برادری را در دنیای اسلام نگه داشته است، اما این را بدانند که اندک بیاحترامی به دهها هزار نفر از حجاج ایرانی در مکه و مدینه و عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکسالعمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت.» 8/7/1394
این هشدار در آن زمان باعث شد تا سران سعودی را وادار سازد پیکر جانباختگان ایران از عربستان به کشور بازگردانده شود. سعودی ها تمایلی به شناسایی و بازگرداند پیکر کشته شدگان فاجعه منا نداشتند اما در قبال ایران مجبور شدند تا تن به خواسته ما بدهند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در تاریخ 20/1/1394 یکبار دیگر هشدار جدی به سران سعودی داده بودند این هشدار، در همان زمان، محاسبات و معادلاتی که سعودی ها برای خود تدارک دیده بودند، به هم ریخت.
حضرت آیتالله خامنهای در جریان سخنانشان در دیدار مداحان اهل بیت علیهمالسلام به حملات غیرانسانی دولت عربستان سعودی به کشور و ملت یمن واکنش نشان دادند.
ایشان در آن دیدار فرمودند؛«مسئلهی یمن. سعودیها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیستها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسلکشی است، قابل تعقیبِ بینالمللی است، بچّهها را میکشند، خانهها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودیها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و بههیچوجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که تواناییهای نظامی صهیونیستها چندین برابر توانایی نظامی این سعودیهای کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّهی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور دهها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودیها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهی توحّش را غلبه میدهند بر جنبهی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودیها، از این حرکت جنایتآمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست.»
واکنش های به جا و پاسخ های قاطع به این شرور دشمن پیشه همانگونه که رژیمی چون اسرائیل را سر جای خود نشانده و جرأت دست از پا خطا کردن را از او گرفته است، باعث شده است تا سران سعودی هم دست و پای خود را کمی جمع کنند.
فرمانده کل سپاه در نخستین جلسه شورای عالی فرماندهان سپاه در سال 95 گفته بود؛«رژیمهایی نظیر عربستان، بحرین و مانند آنها، مظهر عقبماندگی سیاسی مدرن هستند و سپاه برای پاسخ به گستاخیها و رفتار سفیهانه آنها، که ناشی از تکیه به قدرت آمریکاست با طراحی و برنامهریزی، آمادگیهای لازم را ایجاد کرده و منتظر دستور میباشد.»
هشدارهایی که به رفتارهای دیوانه وار آل سعود داده شده، بازدارنده بوده و آنها را از مواضع خود عقب رانده است. اما هنوز دست بردار نیست. پشت آل سعود به آمریکا گرم است و همین پشتوانه آنها را جری تر کرده است. عقده حقارت همراه با خود بزرگی بینی کاذب درون سران سعودی آنها را به دشمنی با ایران وادار کرده است.
شرارت های آل سعود علیه ایران در هر زمینه ای شکست را برای آنها به همراه داشته است. نشست دوحه یک نمونه تازه از شکستی که سعودی ها متحمل شدند چون نتوانستند ایران را راضی به شرکت در این نشست نفتی کنند. به همین خاطر طرح فریز نفتی عربستان شکست خورد.
سیاست های نفتی آل سعود، نشان از درگیری این کشور با ایران است. این رژیم حتی منازعه خود با ایران را به مسائل ورزشی هم کشانده و برای انجام مسابقات ورزشی به ویژه فوتبال شرط گذاشته که در تهران بازی نخواهد کرد.
سردارسرلشکر رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران هم در تحلیلی درباره رفتارهای عربستان در منطقه علیه ایران گفته است؛ «دیپلماسی ایرانی: سعودی ها با درک ضعف نظام سیاسی قدرت مطلقه پادشاهی و چالش های درونی طیف شاهزادگان جوان و ماجراجو و تهدیدهای جمعیتی خود از فقر و فلاکت قسمت عمده ای از مردم عربستان، می خواهند فرار به جلو انجام دهند در حالی که ذات نظام سیاسی آنها فاقد مشروعیت و دموکراسی است. هدف از ورود جدی عربستان به بحران های منطقه ای و ایجاد ائتلاف های متعدد، ایفای نقش رهبری در میان کشورهای اسلامی و تقابل با نقش منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است که درصدد دعوت کشورهای اسلامی به وحدت و تقویت محور مقاومت اسلامی در منطقه است.»
شرایط، تحولات منطقه و بحران هایی که ایجاد شده است، با تأثیر و نفوذ ایران پیش می رود. ضربه به عربستان، باید در تحولات منطقه باشد. این تحولات می تواند در سوریه، عراق، یمن و حتی بحرین ایجاد شود. با هشدارهایی که به آل سعود داده شده، اگر روند رفتاری سران این رژیم علیه ایران ادامه داشته باشد، آنها باید منتظر پاسخی قاطع باشند. ویژگی پاسخ ایران در این است که متوجه نخواهند شد از کجا خوردند!