مقایسه سعدی و كنفوسیوس

دومین روز همایش سعدی و كنفوسیوس 30 فروردین در مركز فرهنگی شهر كتاب برگزار شد. در این همایش دكتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور، شا زونگ پینگ، دكتر محمد دهقانی، دكتر غلامرضا خاكی و دكتر مهدی محبتی سخنرانی كردند.

به گزارش نما به نقل از ایسنا، دکتر اسماعیل‌پور، اسطوره‌شناس که چند سالی هم در چین به تدریس ادبیات فارسی اشتغال داشته است، با تصریح بر اینکه در آثار کنفوسیوس برجسته‌ترین جنبه، وجه تعلیمی و اخلاقی است که با مفاهیم و معانی گلستان هم‌سنخ هستند و هم‌سان، به تفاوت‌های آن دو پرداخت: سعدی مرد عرفان و متافیزیک و عشق است، اما در آثار کنفوسیوس از تغزل و غنا اثری نمی‌بینیم. تعالیم او مدنی و اخلاقی است و نسبتی با روز پاداش و جزا ندارد. البته کنفوسیوس به زیبایی‌ها بی‌اعتنا نیست و جایگاهی را که موسیقی در ذهن او دارد با هیچ چیز دیگر نمی‌توان قیاس کرد.

اسماعیل‌پور با اشاره به اصول اخلاقی و انسانی کنفوسیوس پایه‌های اخلاق وی را به این شرح برشمرد: مهربانی، تواضع و نظم و اطاعت. البته اطاعت کنفوسیوسی توأم با خردورزی است. در باور او زبردستان باید با زیردستان با تواضع و علاقه‌مندی رفتار کنند و زیردستان هم مطیع زبردستان باشند. در آرمانشهر کنفوسیوس که در کتاب مکالمات بازتاب یافته، انسان این شرایط را دارد: عزت‌ نفس، علو همت، خلوص نیت، شوق به‌عمل و خوش‌رفتاری. آیین کنفوسیوس سرانجام تبدیل به کیش شد و امروز در چین معبد کنفوسیوس هست. کیش کنفوسیوسی منبعث از آیین او بوده و ملت چین را تحت تأثیر خود قرار داده است.

این نویسنده در پایان به مضامین مشترک کنفوسیوس و سعدی پرداخت و آنها را به این شرح برشمرد: ۱. خرد و خردورزی، ۲. اخلاق و سیاستِ ملت و دولت؛ با این تفاوت که کنفوسیوس وارد سیاست عملی شد، اما سعدی به ارائه راهکار بسنده کرد. ۳. امور دنیوی و هوای نفسانی ۴. اطاعت و فرمانبری؛ با این تفاوت که در جامعه چین اطاعت اصل است و در ایران نسبی ۵. آزادگی، نجابت و شرافت ۶. صاحبدلی ۷. هنردوستی؛ خاصه علاقه به موسیقی ۸. نصیحت پادشاهان ۹. فضیلت دانستن قناعت و ساده‌زیستی ۱۰. بهره‌مندی از میراث تعلمی و اندرزی نیاکان.

همایش سعدی و کنفوسیوس

همچنین شا زونگ پینگ، عضو گروه مطالعات ادیان دانشکده فلسفه دانشگاه پکن در توضیح مضامین مشترک بین سعدی و کنفوسیوس گفت: در باب اول «گلستان» آمده است: «چنانکه خردمندان گفته‌اند دروغ مصلحت‌آمیز به از راست فتنه‌انگیز.» و در کتاب «لون یو» داستانی به این شرح آمده است: مردی به نام یی گوانگ به کنفوسیوس گفت: «در محل ما آدمی راستگو و صریح زندگی می‌کند، پدرش یک گوسفند دزدیده و او پدر خودش را لو داده است.» کنفوسیوس گفت: آدم‌های راستگو و صریح سرزمین ما با شماها فرق دارند، اگر پدر کار بدی کرده پسرش حتما پنهان می‌کند؛ راستی در اینجا است. بنابراین، در مقررات قانونی باستان چین که «پدر بدی پسرش را و پسر بدی پدرش را پنهان می کند» مطابق مقررات اخلاقی حساب می‌شود.

او مورد مشترک دوم را، جست‌وجوی رفتار خوب به عنوان هدف اصلی دانست و افزود: در باب اول «گلستان» می‌خوانیم: «خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر/ زان پیشتر که بانگ برآید فلان نماند» و در آثار کلاسیک چین «جو یی» آمده است: «اگر خانواده‌ای کار خیر زیاد کرد، خوشبخت می‌شود و برکت حتما برای این خانواده خواهد آمد؛ اگر کار خیر انجام نداد، حتما بلا و مصیبت خواهد آمد. اگر وزیر، پادشاه را کشت و پسر، پدر خود را، این نتیجه یک زمان کوتاه نیست بلکه به خاطر دلایل زیاد و زمان طولانی بوده است.»

او در مورد مقوله سوم خاطرنشان کرد: «تنبیه آدم‌های بد و تحسین آدم‌های خوب» ابزاری است در دست سعدی و کنفوسیوس. در باب اول «گلستان» نوشته شده است: «پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است/ تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است» و نیز سعدی بر این باور است که بهتر این است که نسل این دزدان قطع و ریشه‌کن شود و همه‌ آنها نابود شوند؛ چراکه شعله آتش را فرو نشاندن ولی پاره آتش رخشنده را نگه داشتن و مار افعی را کشتن و بچه او را نگه داشتن، از خرد به دور است و هرگز خردمندان چنین نمی‌کنند. در فرهنگ سنتی چین گفته‌ای وجود دارد به این صورت: از اژدها اژدها زاییده می‌شود، از سیمرغ سیمرغ زاییده می شود. این نوع گفته را در کتاب «لون هینگ (سال ۸۶ میلادی)» وانگ چونگ سلسله هان می‌توان پیدا کرد.

شا زونگ پینگ چهارمین اشتراک سعدی با کنفوسیوس را در این دانست که این هر دو، در مواجهه با قدرت و نفوذ بد، به اصل مبارزه پایبند بودند.

همایش سعدی و کنفوسیوس

دکتر محمد دهقانی، پژوهشگر در حوزه زبان و ادبیات فارسی که یک سال نیز در دانشگاه پکن به تدریس زبان فارسی پرداخته است، به مقایسه‌ سعدی و کنفوسیوس در دو حوزه سیاست و اخلاق پرداخت و گفت: مقایسه این دو کار ساده‌ای نیست، زیرا تقریباً ۱۶۰۰ سال بین‌شان فاصله است و فاصله‌ زادگاه این دو به خط مستقیم هوایی شش‌هزار کیلومتر است. وقتی تفاوت دین، زبان، قومیت و دیگر موارد را نیز به این امر بیفزاییم، چنین به‌نظر خواهد رسید که مقایسه این دو کار نامعقولی است. اما به‌رغم تفاوت‌های بنیادینی که میان سعدی و کنفوسیوس دیده می‌شود، این دو دست‌کم از یک لحاظ شباهت عجیبی به هم دارند: هر دو بسیار اخلاق‌گرا هستند و می‌کوشند که فرمانروایان و سیاستمداران را به پیروی از اصول اخلاقی خود ترغیب کنند و معتقدند که برنامه اخلاقی آنها منوط به اصلاح حاکمان و رهبران جامعه است.

او در ادامه به انسجام درونی اندیشه‌های کنفوسیوس اشاره و تصریح کرد: آموزه‌های کنفوسیوس از هماهنگی و پیوستگی درونی خوبی برخوردارند و اگر عملی نمی‌شوند فقط از آن روست که فرمانروا یا شرایط مناسبی برای تحقق آنها وجود ندارد؛ اما علت ناکامی سعدی را باید تعارض یا تناقضی دانست که میان دیدگاه‌های اخلاقی و سیاسی او وجود دارد. زندگی اخلاقی و فضیلت‌مندانه از دیدگاه او ایجاب می‌کند که آدمی تا حد امکان از قدرت برکنار بماند؛ زیرا قدرت و حکومت به باور سعدی اصولاً میراث مستکبران و در نفس خود مایه زورگویی و مردم‌آزاری است.

دهقانی خاطرنشان کرد: مجموع احوال و اقوال منسوب به کنفوسیوس، با اینکه بسیار دور از روزگار ماست، در قیاس با سخنان سعدی، از انسجام و یکدستی بیشتری برخوردار است و کمتر دچار ناهمگونی و پریشانی مضمونی است. این البته از ویژگی‌های فرهنگ ایرانی است که در طول تاریخ انگار خود را ناگزیر می‌دیده است شب‌رویی پیشه کند و نعل وارونه بزند تا شاید سرِ سالم به گور ببرد. سعدی هم یکی از بزرگ‌ترین سخنگویان این فرهنگ است و به حد اعلا از این خصیصه برخوردار است.

در ادامه همایش، دکتر غلامرضا خاکی، استاد دانشگاه، به معرفی کتاب‌های مطرح مدیریتی که بر اساس آرای کنفوسیوس نوشته شده پرداخت و گفت: دانش مدیریت ، امروز سمت مدیرانی می‌رود که فضیلت‌محور هستند. مدیریت امروز در پی پرهیز از پیامدگرایی است. فضای تحول پارادیمی اجازه می‌دهد که کنفوسیوس دوباره در عرصه مدیریت جهانی مطرح شود و در دانشگاهی مثل هاروارد به بررسی و واکاوی اندیشه‌های او بپردازند. ما نیز باید بتوانیم بر روی آرای سعدی از منظر مدیریتی کار پژوهشی انجام بدهیم.

خاکی در مورد دیدگاه‌های مدیریتی کنفوسیوس تصریح کرد: او معتقد است باید پنج خصلت را پرورش داد و اگر کسی به‌خاطر موردی که در آن آموزش ندیده، مرتکب خطا شود، نمی‌توان او را سرزنش کرد. پنج ویژگی مثبت مدیر از نظر کنفوسیوس به این شرح است: ۱. لطف می‌کند، بدون اینکه رشوه بپذیرد ۲. در کنار مردم کار می‌کند، بدون اینکه موجب رنجش آنها شود ۳. بلندپرواز است، اما آزمند نیست ۴. باعزت است، بدون اینکه غرور بی‌جا داشته باشد ۵. احترام برمی‌انگیزد، اما ستمگر نیست.

همچنین دکتر مهدی محبتی، استاد دانشگاه، به دشواری قیاس بین کنفوسیوس و سعدی اشاره کرد و یادآور شد: کنفوسیوس وجودمحور است و سعدی الهیات‌محور؛ اما واقعیت این است که آثار این دو در هر دو کشور و فرهنگ به منبع آموزشی یا کتاب آموختاری بدل شده است. از کنار این موضوع به‌سادگی نمی‌توان گذشت؛ زیرا وقتی جامعه کتابی را منبع آموزشی و معیار قرار می‌دهد، باید به آن فرد اعتماد بسیاری داشته باشد.

او تأکید کرد در زندگی این دو به مواردی مشابه می‌رسیم: سعدی و کنفوسیوس هر دو در کودکی یتیم می‌شوند. هر دو مجبور می‌شوند شهر دلخواه خود را ترک کنند و سال‌ها از زادگاه‌شان دور باشند. هر دو پس از چهل‌سالگی به فرهنگ‌سازی و فرهنگ‌پروری می‌پردازند. هر دو بر این باورند که کسی که خلوتی طولانی و هجرتی عظیم نداشته باشند به درکی نقادانه از خود و جامعه‌اش نخواهند رسید. سعدی و کنفوسیوس هر دو وعظ می‌کنند و ادعای ایجاد مکتب نو ندارند. هیچ یک زبان سنگین ادبی ندارند و زبان‌شان ساده و قابل فهم برای اکثریت است. هر دو هم در جامعه‌شان نفوذ بالایی پیدا می‌کنند و به اثرگذارترین شخصیت‌ها در فرهنگ خود بدل می‌شوند.

۱۳۹۵/۱/۳۱

اخبار مرتبط