توبه مخفیانه برای بازگشت به آغوش نظام
به گزارش نما به نقل از جوان آنلاین
چندی پیش تعدادی از اصلاحطلبان شاخص با محوریت محمد خاتمی گردهم آمدند تا درباره نحوه بازگشت به نظام چارهاندیشی کنند.
اعضای جلسه پیشنهاد دادهاند در این نامه محرمانه که به واسطه هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب تقدیم میشود اصلاحطلبان تلویحاً از فتنه 88 برائت بجویند. این پیشنهاد در حالی است که خاتمی به آن روی خوش نشان داده است. اما به راستی چه اتفاقی افتاده که پس از تمام فراز و نشیبهای جبهه اصلاحات در جریان حوادث تلخ پس از انتخابات، آنها تصمیم گرفتهاند که از موضع خود کوتاه بیایند و از این وقایع برائت بجویند؟ پاسخ به این سؤال را باید در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری جستوجو کرد.
واقعیت آن است که پس از آنکه طرح هماهنگ و مشترک اپوزیسیون و اصلاحطلبان در خصوص تحریم انتخابات مجلس نهم با حضور پرشور مردم شکست خورد و خاتمی به عنوان یکی از لیدرهای اصلاحات (که نقش وی در ترویج سناریوی تحریم، غیرقابل انکار است) مجبور به حضور در انتخابات شد، اصلاحطلبان تصمیم گرفتند که اگرچه تمام برنامهریزیهایشان با شکست روبهرو شد، اما از این شرایط به وجود آمده نیز به نحو احسن به نفع خود استفاده کنند.
آنها که از حضور خاتمی در انتخابات حسابی شوکه شده بودند، برنامهریزی خود را روی بازگشت خاتمی به درون نظام گذاشتند تا شاید بار دیگر بتوانند اهداف خود را از داخل نظام پیگیری کنند. به همین خاطر مشاوران خاص خاتمی، پیشنهادات خود را برای امتیازگیری از نظام به وی ارائه کردند. همین مشاورهها باعث شد که خاتمی در دیدار با همفکران خود سخن از وحدت ملی به میان آورد و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شود. زندانیان سیاسی که نه تنها در زمان آزادیشان علیه امنیت ملی اقدام کرده، بلکه در مدت حبس خود نیز آزادانه حملاتی را متوجه نظام و انقلاب میکردند و حتی از همان درون زندان نیز خواستار تحریم انتخابات شده بودند.
اما نظام که چندان دل خوشی از رفتار و کردار اصلاحطلبان در جریان حوادث تلخ پس از انتخابات نداشت، بار دیگر حرفهای خاتمی را جدی نگرفت تا وی و همفکرانش به دنبال راه حل دیگری برای سنجاق کردن خود به نظام باشند. از سوی دیگر وجود برخی نارضایتیها از سیاستهای اجرایی به ویژه در حوزه اقتصاد، اصلاحطلبان را بر آن داشت تا به هر ترتیب ممکن با بازگشت به درون نظام، خود را در انتخابات آتی در معرض آزمایش عمومی قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند بار دیگر سکان هدایت قوه مجریه کشور را بر عهده بگیرند، به همین دلیل اصلاحطلبان تصمیم گرفتهاند تا با محوریت خاتمی و کمک هاشمی رفسنجانی با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری مخفیانه توبه کنند.
نامهای که تازه نیست
اما ارسال نامه از سوی خاتمی به رهبر معظم انقلاب ماجرایی تازه نیست، چراکه پیشتر و در آذر ماه سال 88 و در روزهایی که التهاب ساخته اصلاحطلبان فضای کشور را در بر گرفته بود، خاتمی کوشید تا از طریق ارسال نامهای محرمانه به مقام معظم رهبری عملاً حساب اصلاحطلبان را از فتنهگران جدا کند. نکته مشترک میان هر دو نامه نیز این است که هاشمی رفسنجانی به عنوان واسط عمل کرده است. بر اساس آنچه که در آن دوران هفتهنامه ایراندخت وابسته به اصلاحطلبان ادعا کرد خاتمی در نامه خود به مقام معظم رهبری عنوان کرده که جریان اصلاحطلب و ما، دولت موجود را به رسمیت میشناسیم اما باید جلوی تندرویها را گرفت؛ تندروی هم در این سو وجود دارد هم در آن سو.
بر اساس این گزارش، خاتمی در نامه خود تأکید کرده که بهتر است از هاشمیرفسنجانی بخواهیم جریان حکمیت را رهبری کند. خاتمی به جریان اصلاحات و ریشههای خط امامی آن نیز اشاره و تصریح کرده که این جریان قابل حذف نیست. او از همین زاویه خواستار آزادی زندانیان سیاسی و گشودن فضای سیاسی شده است.
خاتمی و فرار از توبه علنی
واقعیت این است که بسیاری پس از حضور خاتمی در انتخابات، پذیرفتند که وی از رفتار و کردار گذشته خود دور شده است. گرچه وی هیچگاه حاضر به عذرخواهی رسمی از نظام و مردم به خاطر رفتارهای غیرمعمولش در طول حوادث تلخ پس از انتخاب نشد و جای این عذرخواهی رسمی همچنان خالی است، اما بازهم بسیاری این مشارکت خاتمی در انتخابات را به فال نیک گرفتند تا بر اساس سیاست نظام در خصوص جذب حداکثری و دفع حداقلی گام برداشته باشند. حال این عذرخواهی مخفیانه در حالی است که این رفتار خاتمی و اصلاحطلبان بر خلاف تمامی ادعاهای آنان در خصوص حق مردم برای دانستن و جریان آزاد اطلاعات است. لذا مردم همچنان منتظر عذرخواهی رسمی و علنی وی و همفکرانش از محضر نظام و مردم هستند.
خاتمی و مرزبندی با رادیکالهای اصلاحات
در عین حال نکتهای دیگر که شاید مهمترین بحث و خواسته عمومی از خاتمی است، لزوم مرزبندی شفاف و رسمی وی با مشاوران و اصلاحطلبان تندرو است؛ کسانی که همواره میکوشند تا از موجهای به وجود آمده به نفع خود استفاده و پروژه امتیازگیری از نظام را کلید بزنند و خاتمی را نیز به ابزاری برای امتیازگیری تبدیل کنند. این مسئلهای است که بسیاری از سیاسیون نیز به آن اشاره کردهاند و گفتهاند یکی از مهمترین دلایل بدنام شدن خاتمی و اقدامات نه چندان مناسب وی در گذشته وجود همین مشاورانی است که اطلاعات نادرست به خاتمی میدهند؛ اطلاعات غلطی که این الزام را به وجود میآورد که خاتمی بازنگری جدی در به کارگیری مشاوران خود انجام دهد.