در خصوص وظايف و مسئوليتهاي حكومت در قبال مسائل دنيايي و زندگي روزمره مردم و تأمين نيازمنديهاي اساسي مانند رفاه، امنيت و آزادي، هيچ اختلاف نظري در ميان عالمان علم سياست و صاحبان انديشه سياسي وجود ندارد. اساساً فلسفه شكلگيري دولت در هر جامعه، پاسخ به چنين نيازهاي اوليه ميباشد. براساس همين نگاه در جمهوري اسلامي، مسئولان و خصوصاً دولتمردان در قوه مجريه، همواره در تلاش براي رونقبخشي به سفره مردم، تأمين امنيت، فراهم كردن امكانات براي رفاه و آسايش و تأمين ديگر حقوق شهروندي هستند. اكنون كارآمدي و موفقيت هر دولت، هر رئيسجمهور، هر وزير و يا هر مسئول ديگري در دولت، بر اساس همين ملاك پاسخگويي به نيازها و پيشبرد امور مورد سنجش قرار ميگيرد.
اما در اين ميان، يك موضوع مهم و اساسي مورد غفلت واقع شده است و آن مسئوليت دولت و دولتمردان و كارگزاران نظام در قبال سعادت و آخرت مردم و تكتك افراد جامعه است.
به عبارت صريحتر، آنچه امروز مورد غفلت واقع شده، مسئوليت دولتمردان در قبال بهشت و جهنم مردم است. براي روشن شدن اين موضوع، بايد اول به اين پرسش مهم پاسخ داد كه آيا حكومت و دولت به معناي عام و قوه مجريه و دولت به معناي خاص، در قبال سعادت، كمال و آخرت مردم، مسئوليتي دارند يا در اين خصوص فاقد مسئوليت ميباشند؟ اين سؤال و موضوع، يكي از مهمترين مباحث در انديشه سياسي از ديرباز بوده و پاسخهاي متفاوت، مكتبهاي سياسي متفاوت را شكل داده است. در دنياي امروز، نظامهاي سكولار و لائيك، هيچ نوع مسئوليتي را در قبال آخرت مردم و سعادت اخروي نميپذيرند و خود را تنها عهدهدار پاسخگويي به نيازهاي شهروندان در امور دنيايي ميدانند. امروز دولتهاي مدرن، فقط براي زندگي دنيايي مردم جامعه خود، سياستگذاري، طرحريزي راهبردي بلندمدت، ميانمدت، كوتاهمدت و برنامهريزي براي اجراي اين سياستها و طرحها مينمايند. در اين دولتها، از ابتدا پذيرفته شده است كه خدا، آخرت، دين، بهشت و جهنم را نبايد در حيطه سياست وارد ساخت و اين امور، نبايد در سياستگذاريها و برنامهريزيها دخالت داده شوند. آيا دولت و دولتمردان در جمهوري اسلامي، بايد به همين سبك عمل نمايند؟ آيا هم و غم رئيسجمهور كشور اسلامي و تكتك وزراي دولت و ديگر مسئولان كشور، بايد بر تهيه آب، نان، امنيت، رفاه، آسايش و اموري از اين جنس متمركز گردد و بگويند آخرت مردم به ما ارتباطی ندارد؟ بگويند: ما در قبال بهشت رفتن يا جهنم رفتن مردم هيچ مسئوليتي نداريم؟ بگويند، ما در قبال سعادت و كمال اخروي مردم وظيفهاي نداريم؟
بايد گفت، متاسفانه امروز بخش قابل توجهي از دولتمردان و كارگزاران نظام اسلامي، در عمل هيچكاري به آخرت مردم ندارند و در خصوص بهشتي شدن يا جهنمي شدن مردم هم هيچ دغدغهاي ندارند. اين مسئولان در نظام اسلامي، اساساً فراموش كردهاند كه با انقلاب اسلامي كه داراي ماهيت ديني بود، يك نظام و حكومت با ماهيت ديني در ايران تأسيس شد و اكنون آنان، كارگزاران و مسئولان در يك نظام سياسي ديني هستند. اكنون در اين كشور، رئيسجمهور و رئيس دولت رئيس يك دولت اسلامي و رئيس يك دولت ديني است. در نظام سياسي مبتني بر دين، حكومت و دولت، هم بايد پاسخگوي نيازهاي دنيايي مردم به بهترين شكل ممكن باشد و هم بايد نهايت تلاش را براي تأمين سعادت و كمال اخروي آحاد جامعه به عمل آورد. در حكومت اسلامي و دولت مبتني بر دين، مسئولان و كارگزاران، همانطور كه به فكر آب و نان، امنيت و رفاه، آزاديهاي مدني و ديگر حقوق شهروندي هستند، بايد فكر هموار كردن مسير مردم براي رفتن به بهشت و مسدود كردن راههاي جهنم باشند. چگونه است كه با ريزش كوه، پليسراه بسيج ميشود، راه را براي حفظ امنيت شهروندان ميبندد و براي تردد مردم مسيرهاي فرعي باز ميكند؛ لكن اگر انتظار بود كه پليس در خصوص راههاي منتهي به بهشت و جهنم هم ايفاي نقش كند، عدهاي به مخالفت برميخيزند و بحث قانون را مطرح ميكنند. آيا در اين خصوص ما مشكل قانون داريم؟ رئيسجمهوري سوگند ياد كرده پاسدار قانون اساسي باشد. قانون اساسي در اين خصوص چه ميگويد؟ در اصل سوم قانون اساسي، بخشي از وظايف دولت جمهوري اسلامي برشمرده شده است. طبق بند اول اين اصل، دولت جمهوري اسلامي موظف است همه امكانات خود را براي ايجاد محيط مساعد براي رشد فضائل اخلاقي براساس ايمان و تقوي و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي به كار گيرد. آيا امروز دولت جمهوري اسلامي طبق اين اصل عمل ميكند. اكنون رشد فساد و بيبند و باري در جامعه كه در پشت آن، باندهاي سازمانيافته قرار دارند و دستهاي بيگانه هم در كار است، آينده جامعه ديني و كشور اسلامي را به صورت جدي تهديد ميكند، آيا دولتمردان ما نسبت به اين روندهاي مخاطرهآميز، دغدغهاي دارند؟ آيا احزاب و گروههاي سياسي و كساني كه هم و غم آنان رسيدن به اين صندلي يا آن صندلي قدرت است، نگران آخرت مردم هم هستند؟
به نظر ميرسد در اين خصوص، خيليها دچار غفلت و گرفتار بازيهاي سياسي و جنگ قدرت براساس همان معادلات در نظامهاي سكولار شدهاند. اين مسئولان بايد بدانند مردم ايران دست به يك انقلاب ديني زدند و يك نظام ديني را برگزيدند و براي تأسيس و تحكيم پايههاي اين نظام اسلامي، بهاي سنگيني پرداختند. مردم انقلاب كردند تا در پرتو جمهوري اسلامي، هم دنياي آنان و هم آخرت آنان تأمين شود. بنابراين مسئولان در جمهوري اسلامي، بايد بدانند در قبال سعادت و آخرت تكتك مردم و خصوصاً جوانان اين مملكت، مسئوليت دارند و روزي از آنان سؤال خواهد شد كه در قبال اين مسئوليت چه كردند.