دکتر اسدالله بادامچیان- شهید آیت الله مطهری مظهر فرهنگ مستقل و هویتبخش ایران و فرهنگ نبوی و علوی و عاشورایی اسلام و ایران متمدن اسلامی است.
فرهنگ ایرانی که حداقل 7 هزار سال در این سرزمین کهن سابقه درخشان دارد و نمونههایش را در شوش، لرستان، فارس، آذربایجان، هرات، جیحون و در هند و پاکستان و در شهر سوخته زابل و تپه سی یلک کاشان ودر قله دماوند و در اصفهان و شیراز و جزایر خلیج فارس میتوان دید و تحسین داشت.
فرهنگی که داستانی هندی را به کلیله و دمنه و بعد هزار و یک شب «هزاران ساله» میسازد و داستان سیاوش و رستم را با ادب و فرهنگ بلند ایرانی به ادبیات جهان تقدیم میکند و بجای داستانهای خدایانی و هرکولی و ژوپیتری و فرهنگ برهنگی و بیارزشی یونانی و رومی تمدنی کهن بنام تمدن ایران را به جهان عرضه میدارد.
و این تمدن آنگاه که با اسلام آشنا میشود. اسلام ناب و خالص پیامبر و زهرا(س) و علی(ع) و ائمه اطهار را پیروی میکند و تمدن نوین نظام اسلامی را در بهترین شکل حمایت مینماید و جهانیان خسته از نظامهای امپراطوری و ستمشاهی و حاکمان مستبد و فاسد را با مدینهالنبی و دارالخلافه علوی و کربلای حماسهآفرین حسینی و زینبی آشنا میسازد تا خود به پا خیزد و نظام متمدن و فرهنگساز اسلام خالص را حاکمیت بخشند و زمینه را برای برقراری حکومت عدل و قسط جهانی با نظام امامت و ولایت مهدوی آماده نمایند.
و اراده الهی را متحقق کنند که اراده فرموده است؛ «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
مطهری مظهر این فرهنگ است که در دورانی که استعمار غرب و استکبار سرخ و سیاه بر ایران و ایرانیان و اسلام و اسلامیان، شبیخون نظامی و حکومتی و سلطهگری و شبیخون فرهنگی و سیاسی و اجتماعی زدهاند. با آموزش امام(ره) و سیاست مرحوم آیت الله العظمی بروجردی در کنار شهدایی چون بهشتی، باهنر، قدوسی و یاران دیگرش چون طالقانی، مهدوی کنی و عسگراولادی قیام میکند و با نهایت قوا و دین باوری و رعایت صحیح تقیه به معنای کامل و انقلابی آن میکوشد هر آنچه فرهنگ فراماسونری انگلیسی و غربی از زمان فتحعلیشاه خائن بافتهاند که با تحقیر ایران و ایرانی و اسلام و زشت دانستن سنتهای عمیقاً فرهنگی ملل مشرق خواستهاند فرهنگ مبتذل غربی و مادیگرا و منفعتمحور را بدور از معنویت خدایی و تفکر مستقل الهی و اسلامی جایگزین کنند. برای مردم توضیح دهد و بیداری اسلامی را برای خفتگان این دیار به یادگار بیاورد.
او «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مینویسد تا به همگان بفهماند که تمدن اسلامی مکمل تمدنهای خردمندانه بشری است و با تبیین عرفان و فلسفه و جامعهشناسی و تاریخ تلاش میکند تا زنگارهای پشمینهپوشی بنیامیهای و بنیالعباس و عرفان انزوایی و گوشهگیرانه را باطل کند و عرفان علوی و حسینی را جایگزین سازد.
او فرهنگ غرب را به فرهنگ استعماری و فرهنگ علمی تقسیم میکند و دعوت مینماید که مردم، فرهنگیان، دانشگاهیان، دانشجویان، دانشآموزان، اساتید و معلمان از آن فرهنگ استعماری غرب دوری گزینند و از فرهنگ علمی و صنعتی غرب استفاده کنند لکن اخلاق وتمدن ایرانی و اسلامی را بر این علوم حاکم نمایند او میکوشد فرهنگ چپ و کمونیستی را که به غلط مقابل فرهنگ غرب قرار داده بودند افشا نماید تا ستمدیدگان از فرهنگ استکباری و استعماری غرب که تصور به خیال باطل میکردند که راه نجات از سلطه غربیهای ستمگر و غارتگر و ضد حقوق ملتها و انسانها فقط دست زدن به ریسمان پوسیده مارکسیسم – کمونیسم است، نجات یابند.
شهید مطهری با «روش رئالیسم» توانست فلسفه غرب و مارکسیم را با زبانی همه کس فهم نقد کند و اصول فلسفه اسلامی را به انسانهای معاصر بشناساند.
مطهری با نفی جمود و تحجر و روشنفکری وارداتی غربزده و روشنفکری چپ و راست ملت ما را به فرهنگ استقلالآور و آزادیبخش والای اسلام راهنمایی کرد.
او حتی در حماسه حسینی خرافات را که ساخته و پرداخته فراماسونری انگلیس در دوران قاجار بود بباد داد و حماسه حسینی به رهبری خمینی را جایگزین نمود.
او «قضا و قدری» که بنی امیه و بنیالعباس و همه حاکمان سلطهگر فاسد، با همراهی علمای خودفروخته به صورت ابزار سلطهپذیری و ذلت در برابر شاهان زورگو در آورده بودند با کتاب «انسان و سرنوشت» تبدیل به فرهنگ استقلالسازی کرد که همه انسانها و ملتها، بفهمند که فهمیدند که خدا انسان را توانمند برای تسخیر آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست آفریده و به او اراده و عزم داده تا سرنوشتش را خود تعیین کند که اگر راه عزت حسنی را پیمود به افتخار شهادت و فروپاشی نظام یزیدی بیانجامد و اگر راه نبوی و علوی را بپیماید به حکومت مردمسالار و ولایتمدار اسلامی برسد که عزت و شکوفایی و اقتدار وآزادی و استقلال ملتها را تامین مینماید و بالاخره نهایت کمال و ساختن جامعه نمونه اسلامی و دولت کریمه ا سلامی را در نظام تمدن نوین اسلامی در حکومت عدل و قسط محور امام زمان(عج) هدف نهایی خود قرار دهند.
مطهری مظهر این فرهنگ بود و در این راه مجاهدی بزرگ و خستگیناپذیر و جامعالاطراف و انسانی چند بعدی بود.
از اینرو استکبار و خطوط انحرافی و متحجران و انقلابی نمایان وابسته به آمریکا همچون فرقان و منافقین، لیبرالها، افراطیها و محافظهکارها و همه دشمنان اسلام و ایران و انقلاب اسلامی علیه او آشکار و نهان کار کردند. و چون دیدند او تسلیم شدنی نیست. او را در نیمه شب شهید کردند به خیال آنکه مطهری را حذف کردهاند.
ولی او مانند همه شهدا به عنایت الهی جاودانه شد و افکار و تفکرات و نوشتههایش و همه سخنان و شور و حالش برای ملت ما و ملل دیگر اسلام و به ویژه برای فرهنگیان الگو و مظهر و سرمشقی زیبا و شورآفرین گردید.
به روح بلند و پاکش درود میفرستیم و از خدای متعال میخواهیم به ما توفیق دهد هر کدام یک مطهری باشیم، بهشتی باشیم، باهنر باشیم، رجایی باشیم، پرورش باشیم و بتوانیم راه سعادتبخش دنیا و آخرتی که مطهری ها رفتند، تکامل ببخشیم. انشاءالله