تدریس زبان عربی توسط معلمینی که خود نیز به خوبی قادر به تکلم به این زبان نیستند مشکلی نیست که نتوان آن را حل کرد .
حال که بحث زبان و نحوه تدریس زبان در مدارس کشور مورد توجه قرار گرفته است فرصت را غنیمت می شماریم و به نکاتی در این زمینه که تا کنون مغفول واقع شده است اشاره میکنیم.
در ابتدا خاطر نشان میکنیم که ارتباط خیلی ظریف و مهمی میان نحوه تدریس زبان عربی با آموزش مفاهیم دینی و معرفتی وجود دارد که به دلیل بی توجهی به این ارتباط هم اکنون شاهد هستیم که معلمین و مربیان از میزان تاثیر گذاری دروس دینی بر دانش اموزان و دانشجویان رضایت نداشته باشند .
وقتی فرزندان ما به دلیل کوتاهی و نواقص موجود در سیستم آموزش و پرورش و حتی آموزش عالی نسبت به زبان عربی عشق و علاقه ای ندارند چگونه انتظار داریم بتوانند با مفاهیمی که توسط این زبان منتقل میشود ارتباط خوب و موثری برقرار کنند .
باید قبول کنیم وقتی دانش آموزان مدارس و حتی دانشجویان دانشگاه مجبور میشوند 14 صیغه فعل ماضی و مضارع را در شب امتحان حفظ کنند و نهایتا با هر سختی و برای گذراندن این واحد درسی این استرس و دشواری را تحمل میکنند نباید انتظار داشته باشیم که این دانش اموزان و دانشجویان دل خوشی از این زبان داشته باشند و نتیجه این میشود که بعد از اتمام درس و پاس کردن واحد درسی برای همیشه با این زبان خداحافظی میکنند و به دلیل خاطرات بدی که از این درس دارند هر نوشته ای را که به زبان عربی ببینند موجب یاداوری این خاطرات تلخ میشود .
به عبارت ساده تر تاکید بیش از اندازه بر تدریس قواعد به جای آموزش مکالمه باعث شده است که فارغ التحصیلان مدارس و مراکز آموزشی و حتی حوزه های علمیه ما از عهده یک احوال پرسی ساده به زبان عربی نیز بر نیایند .
حال اگر میزان وقت و منابع مالی که در طول عمر تحصیلی این دانش اموزان برای آموزش این زبان هزینه میشود را محاسبه کنیم درمی یابیم که یک فاجعه غم انگیز و یک شکست آموزشی سنگین در کشور در جریان است و کسی در این زمینه پاسخگو نیست .
این مصیبت در حالی دامنگیر سیستم آموزشی ما شده است که زبان عربی زبان دین و زبان قران ماست و بی بهره بودن از این زبان موجب اخلال در فرایند آموزش های دینی و معرفتی ما میشود و نتیجه این میشود که هم اکنون در جامعه مشاهده میکنیم .
از منظر سیاسی و استراتژیک نیز لازم است به این نکته توجه شود که کشورما در منطقه ای واقع شده است که بسیاری از همسایگان ما عرب زبان هستند و نا آشنایی ما نسبت به زبان عربی باعث شده است که ما در برقراری ارتباط مفید و موثر با این همسایگان دچار مشکلات جدی و عدیده شویم و نتوانیم آنطور که باید و شاید در حوزه های مختلف فرهنگی و اقتصادی ارتباط خوب و سازنده ای را با این کشور ها داشته باشیم .
از سوی دیگر شاهد هستیم که هیچ گونه تشویق و ترغیبی برای آموزش مکالمه عربی در کشور وجود ندارد و به سختی میتوان آموزشگاهی را پیدا کرد که به آموزش مکالمه زبان عربی میپردازد و در عوض شاهد هستیم که در هر کوچه و خیابانی یک موسسه و آموزشگاه زبان انگلیسی وجود دارد .
تدریس زبان عربی توسط معلمینی که خود نیز به خوبی قادر به تکلم به این زبان نیستند مشکلی نیست که نتوان آن را حل کرد . برقراری ارتباط میان وزارت آموزش و پرورش با کشورهای عرب زبان و دعوت از اساتید و معلمین عرب زبان و همچنین استفاده از معلمین ایرانی عرب زبان میتواند گام بسیار مهمی در مسیر حل این مشکل باشد .
خلاصه این که زبان عربی زبانی شیرین و سرشار از ظرافت های ادبی است که اگر با استفاده از روش ها و متد های نوین تدریس شود مورد استقبال دانش اموزان و دانشجویان قرار میگیرد و تنها کافی است مسئولین امر این موضوع را در کانون توجه خود قرار دهند .