فرقه ضاله بهائیت که مورخان و اندیشمندان حوزه دینی آن را شاخهای از صهیونیسم میدانند و مرکز تشکیلات آن امروز در شهر «حیفا» رژیم صهیونیستی قرار دارد، در سال ۱۲۶۰ ق. از سوی «علیمحمد باب» که خود را «باب» امام زمان(ع) و وسیله تماس مردم با آن حضرت معرفی میکند، به وجود آمد. او پس از آنکه دعوی «مهدویت» کرد، گفت: در آینده از میان بابیها پیامبری قیام خواهد کرد و دین تازهای خواهد آورد. اعضای این فرقه که به فتوای بیشتر مراجع مرتد هستند و همنشینی و مراوده با آنها جایز نیست، در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس، با وجود ادعای غیرسیاسی بودن، برای تثبیت سیاستهای موردنظر دیکتاتوری دستنشانده از هیچ تلاشی دریغ نکردند و همکاری نزدیکی با ساواک داشتند. آنها پس از انقلاب نیز هیچگاه از ضربه زدن به انقلاب اسلامی دست نکشیدند، به ویژه در جریان فتنه ۸۸ که با حمایت ویژه شبکه سلطنتی انگلیس برای دامن زدن به اغتشاشات خیابانی بیشترین تلاش را کردند و بیحرمتی و هتاکی در عاشورای ۸۸، از جمله اقدامات آنها بود. درباره اعتقادات این فرقه نیز باید گفت: میرزا حسینعلی معروف به «بهاءالله» که پس از علیمحمد باب، رهبر این فرقه شد، تلاش کرد تا خود را خدا بخواند و به تقلید از قرآن عباراتی عربی به عنوان معجزه و کتاب خود بیان کند!
در حالی با فرقهای با این ویژگیها در ایران روبهرو هستیم که اخبار و تصاویری از همنشینی و دوستی فائزه هاشمی با اعضا و پیروان این فرقه منتشر میشود! شاید این اقدام از کسی که سابقه اقدامات سیاسی و امنیتی در جریان فتنه سال ۸۸ دارد و به دلیل آن محاکمه و زندانی هم شده است، خیلی دور از نظر نباشد؛ اما مشخص نیست با وجود توصیه و تأکید بزرگان، آقای هاشمی بر اساس کدام مصلحت سکوت کرده است! البته شاید وی آنقدر درگیر دفاع از برجام است که فرصت پرداختن به چنین اموری را ندارد!