به گزارش نما به نقل از ایرنا، حجت الاسلام حجت الاسلام محمد علی نکونام ،در این نامه خطاب به حجت الاسلام حسن روحانی ،رئیس جمهوری تاکید کرده است: حضرتعالی گاهی در فرمایشات خود بر تکریم جایگاه رهبری و اینکه همه قوا تحت نظر ولی امر مسلمین هستند اشاره داشته و تأکید مینمائید امید است در عمل و در همه مواضعی که در جامعه بروز و ظهور پیدا میکند، راه و روزنهای برای آنچه دشمن در پی آن است ایجاد نکرده و قطب بندیها در عمل مسدود شود.
متن کامل پیام نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهرکرد به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دامت افاضاته
با سلام و تحیّت اجازه میخواهم از باب الَنّصیحه لاٌئمهِ المسلمین چند مطلب محضرتان عرض کنم، اطمینان دارم با سعه صدر و تحمّل مؤمنانهای که اقتضای مسئولیتهای در آن سطح است مطالب را با نگاه ناصحانه پذیرا و یا رد خواهید کرد و در هر صورت انجام وظیفه از یک خادم کوچک صورت گرفته است.
الف: ازاسلام عزیز آموختهایم که مشروعیت همه امور در نظام اسلامی با امضای ولایت است و غیر از آن فإنّما یأخُذُ سُحتٌاً و إن کان حقُّهُ ثابتاًله بر همین اساس تنفیذ صورت میگیرد.
ب: آنکه در جایگاه مشروعیت بخشیدن قرار گرفته مقام تشریفاتی نیست به تعبیر حضرت امام راحل رضوان الله علیه بخشی از وظایف او در قانون اساسی رقم خورده و آنچه در مقام عمل و اعمال ولایت باید ظهور و بروز نماید بسی مبسوط و گسترده است.
ج: این جایگاه است که آحاد جامعه را که صفرهائی بیش نیستند به هم پیوند داده و اعداد معتبرو معتنابه شکل داده و یک جامعه منسجم و متشکل بوجود میآورد.
د: این جایگاه است که با یک کلام (حرام است)،(واجب است) و امثال آن امّت اسلامی را در راستای عمل بوظیفه دینی و الهی انسجام میبخشد.
ه: این جایگاه بلند معنوی و مرتبط با دلهای مؤمنین است که هشت سال دفاع مقدس و مقاومت مثالزدنی آن را رقم زد و همین جایگاه و پیوند ولائی او با امّت است که توطئههای 37 ساله علیه انقلاب اسلامی را نقش برآب نموده و از انقلاب اسلامی اسطورهای خیره کننده در جهان امروز ساخته است.
و: عقد قلبی اهل ایمان با این جایگاه است که انتخاباتهای کمنظیر رقم خورده و پرورش یافتگان مکتب ولائی در این کشور آنهمه حماسه پای صندوقهای رأی آفریدند تکلیفگرائی مردم از جایگاه تکلیفساز ولایت نشأت گرفته و اوست که توصیههایش را توصیه پیامبر و ائمه هدی علیهم السلام میدانند و خود را موظّف به اطاعت از او میدانند.
ز: ولایتفقیه و شخص مهذّب و خودساخته ولیفقیه است که دلبریش از نسل جوان امروز شباهت به دلبریهای اولیاء الهی و حضرات معصومین علیهمالسلام دارد و آهنگ کلام و گفتار حکیمانه او آنقدر شیرین و جاذب است که اگر چند روز فاصله افتاده و آن آهنگ دلنشین را نشنوند سراسر جامعه و دلهای منتظر را دغدغه فرا گرفته و از یکدیگر پرسوجو و چون و چرایش دارند.
ح: کدام حارس و نگاهبانی را سراغ دارید که همانند ولیفقیه حافظ همه ارزشهای ناب انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی و همه دستآوردهای امام بزرگوار و راحلمان و شهدای عالیقدرمان باشند و با جامعیتی اینچنین که هم مدافع رابطه با جهان و مذاکرات قهرمانانه و هم مدافع استقلال و عزّت کشور باشند و آنچنان چشم تیزبین و قلب بیدار داشته باشد که اجازه کوچکترین نفوذ به دشمن نداده و چهره خبیث و مکار دشمن را بیواهمه ترسیم نموده و مستمر پرده از نقشههای شوم و حیلهگرانه آنها بردارد.
ط: حضرتعالی بخوبی واقفید که اگر ایستادگی ایثارگونه ولیفقیه نبود و اگر جهتدهیهای مستمر و روشنگرانه از این ناحیه صورت نمیگرفت و اگر حتی مختصر مسامحه صورت گرفته و افشاگری از چهره خبیث آمریکا انجام نمیشد و اگر از ناحیه آن بزرگوار مختصر لبخندی به استکبار زده میشد فقط همین مذاکرات یکی دوسال اخیر کافی بود تا شاهد استحاله ای فاحش دربخشهائی از نظام اسلامی باشیم.
ی: اگر مذاکرات با دغدغه فوقالعاده توسط مقام معظم ولیفقیه دنبال میشد و اگر شما با دغدغه و حتی انتقاد تند جمعی از خانواده نظام مواجه بودید قطعاً بحساب بدخواهی برای نظام نمیگذارید آنچه میگفتند و هشدار میدادند همان بود که در صحنه عمل با آن مواجه شدند از مذاکرات هراس نبوده و نیست از کمّ و کیف و از چندوچون و از نتایج مطلوب در برابر آنهمه بهائی که داده شد نگرانی وجود داشت و دارد امّاهمه باید شاکر باشیم نعمت عظیم ولایت را که مانع خسارتهای بزرگ شدند و انقلاب از این گردنه هم با صلابت عبور کرد.
ک: امثال بنده و حضرتعالی و عالمان آگاه و متعهد بخوبی میدانند که سیاستگذار و جهتدهنده در تمامی امور کشور و انقلاب اسلامی ولیفقیه است، همه مسئولان نظام در همه جایگاههای اجرائی، مقننه، قضائی و غیره موظّف به پیگیری همان جهتگیریها هستند و این امر جدّیت عملی را میطلبد، همه باید در قول و فعل و نه تنها در قول، پیگیر عملی آن مواضع باشند.
کسی نگوید این استبداد است، مستبد کسی است که در دام نفس گرفتار باشد، ولیّفقیه چهرهای است عادل، متّقی، مهذّب، صیانتکننده نفس، حافظ دین، مخالف هوا، چنین فردی با چنین ویژگی هرگز درپی استبداد نمیتواند باشد اگر خدای نکرده کسی در این جایگاه از آن شرایط عدول کند منعزل است و دیگر ولیفقیه نیست اما تا دارای شرایط هست ولایتش محرز، تبعیتش واجب، مواضع و جهتگیریهایش لازم الاطاعه، مخالفت و زاویه پیدا کردن با او حرام میباشد.
ل: تمام امور فوقالذکر و تمام وظایف سنگینی که ولیفقیه عهدهدار آن است وقتی بطور مطلوب در جامعه عملیاتی میشود که شئوون مربوط به این جایگاه حفظ و حراست شود این جایگاه رکین حریم و حرمت ویژه خود را دارد بر آحاد جامعه و بویژه بر متولیان امر است که حافظ حریم و حرمت جایگاه ولیفقیه باشند آنچه او در اظهارات و در مواضع مطرح میکند باید با تکریم دیگران به ویژه خواص و متولیان مواجه شود هر گونه زاویه علنی در مواضع، نوعی شکستن این جایگاه کلیدی و نوعی تضعیف است که دود آن قبل از هر چیز به چشم خودشان خواهد رفت، درشأن و اندازه مسئولان بویژه عالیرتبهها نیست که خود را در عرض این جایگاه قرار دهند.
م: هر یک از مسئولان و هر کسی متولی هر امری در نظام اسلامی شد یک دوره آزمون بزرگ الهی است که باید با هوشیاری و ایمان و بصیرت این فرصت را به بهشت جاودان تبدیل نموده و خوشنودی و رضایت پروردگار را برای خود رقم زند قطعا تمام فعل و انفعال ما در این مقطع و در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت و ضبط و ماندنی است و اضافه بر عالم قیامت و محضر حضرت حق، در عرصه تاریخ هم در معرض قضاوت خواهیم بود .
ن: آخرین فراز هم آنکه ماندگاری انقلاب اسلامی به تحکیم جایگاه ولایت است این سخن امام راحل عظیم الشأنمان ریشه دینی دارد که( پشتیبان ولایت فقیه باشید تا کشور آسیب نبیند ) تجربه 37ساله همین را اثبات کرده مردم مؤمن و انقلابی هر جا لازم شد به صحنه آمدند و همراهی و حمایت بی دریغ خود را از نظام اسلامی و ولایت فقیه و ولی معظّم فقیه ابراز کردند و پیوند ناگسستنی خود را با ولایت در معرض دید جهانیان و بد خواهان و مستکبران قرار دادند و فتنه های شوم آنها را خنثی نمودند .
مبادا بعضی خواص به تحلیل اشتباه دچار شده و تصور کنند این راه بدون پیوند امام و امت تداوم یافتنی است .
مبادا به غفلت گرفتار شده و وعده و وعیدهای معدودی دل به دنیا بسته آنها را در دام اشراف گران و ماده پرستان انداخته و دل از نصرت الهی و وعده و وعیدهای قرآنی رسته و در مهلکه توجیه های فریبنده شیطانی غرق شوند.
مبادا حضور طولانی مدت در عرصه های انقلاب نوعی تبختر و خود اتکائی شیطانی به ما بخشیده و یادمان برود که همه چیز تحت اراده پروردگار ، و ما ذره ای ناچیز بیش نیستیم که فقط باید بوظیفه انقلابی و اسلامی و جهادی خود عمل کنیم .
یادمان نرود که ثُم لَتُسئلُنَ یومئذٍ عن النعیمنعمت ولایت که امروز در این کشور تبلور عملی یافته و می رود تا انشاءالله ولی مطلق حق پرچم جهانیش را بگستراند مصداق بارز نعیم است و باید پاسخگوی مواضعمان در این امر نورانی باشیم .
اجازه می خواهم در پایان یک نکته دیگر را یادآور شوم و آن اینکه ممکن است در مواردی صاحب دیدگاهی باشیم و نظرهای خاص در اداره امور داشته باشیم که مطلوب است و کاملا طبیعی است که اختلاف دیدگاه وجود داشته باشد ،اما اولا دیدگاه ها در جلسات خاص و در محضر باید طرح شود و به سطح جامعه که دو قطبی و چند قطبی از آن بروز نماید نباید کشانده شود.
ثانیاً به فرض طرح و عدم پذیرش ، ارائه به افکار عمومی آنهم مواضعی که بوضوح خلاف مواضع امام مسلمین است قطعا به مصلحت جامعه اسلامی و نظام دینی نیست، آنچه حجت الهی است درعمل مواضع ولی امر است نه مواضع این وآن ، نباید جامعه را در این امور دچار تحیّر و احیاناً انحراف نمود که تبعات گاه جبران ناپذیر در پی دارد.حضرتعالی گاهی در فرمایشات خود بر امور فوق و تکریم جایگاه رهبری و اینکه همه قوا تحت نظر ولی امر مسلمین هستند اشاره داشته و تأکید می نمائید امید است در عمل و در همه مواضعی که در جامعه بروز و ظهور پیدا می کند راه و روزنه ای برای آنچه دشمن در پی آن است ایجاد نکرده و قطب بندیها در عمل مسدود شود.
از خداوند تبارک وتعالی برای شما و برای همه مسئولان تلاشگر توفیق اخلاص و خدمت صادقانه مسألت دارم .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اردیبهشت ماه 1395
شهرکرد- محمّد علی نکونام