امير زينلي- رهبر معظم انقلاب پس از پذیرش استعفای محمد سرافراز در حکمی عبدالعلی علی عسکری را به سمت ریاست سازمان صدا و سیما منصوب کردند. آنچه در حکم علی عسکری به چشم آمد، توجهدادن رهبر انقلاب به موارد ذکر شده در حکم سرافراز بود که در این گزارش به بررسی آنها میپردازیم.
در تحلیل اولیه وقتی رهبر انقلاب ضمن تشکر از تلاشهای انقلابی و ارزشی دلسوزانه سرافراز تأکید میکنند که اینها هرگز نباید فراموش شود، نشان از رضایت نسبی ایشان از دوران مدیریت سرافراز است. مدیری که چابکسازی را اولویت اصلی عملکرد خود قرار داد و در این زمینه بسیاری از هزینههای سازمان را کاهش داد. تعدیل نیروهایی که نبودشان از وجودشان بیشتر میارزد و همچنین کاهش حقوقهایی که از نظر سرافراز زیاد بودند، کاهش و ادغام شبکههای تلویزیونی هم راستا، همگی از اقداماتی بودند که در زمینه چابکسازی صدا و سیما در زمان مدیریت او انجام شد.
شاید همین تلاشها و فشارهای وارد بر سرافراز یکی از دلایل استعفای چند باره او باشد. و چه بسا که بتوان فشار دولت از چند جهت بر رسانه ملی را هم جزو این دلایل برشمرد.اصغر پورمحمدي معاون نام آشناي وي در مراسم توديع و معارفه با اشاره به مشكلات بودجه اي سازمان گفت: ایشان علی رغم روحیه انقلابی نتوانستند به آنچه می خواستند برسند. ما هرچه حقوق می گیریم باید به برنامه سازان و بازنشستگان و ... بدهیم و بودجه ای برای برنامه سازی نمی ماند... هماهنگی در کشور ما کار بسیار سختی است و سرافراز نتوانست با دولت و مجلس هماهنگ باشد ولی گام های مهمی را برداشت و امیدوارم دکتر علی عسکری در این مسیر سخت و طولانی موفق باشد.
رهبری در حکم کوتاه علی عسکری آوردهاند: به برنامهریزی، رعایت راهبردهای کلان، جذب و حفظ و تربیت نیروهای انقلابی و کارآمد و حضور مؤثر در فضای مجازی اهتمام بورزید و به خدای متعال توکل و اعتماد کنید. جذب، حفظ و تربیت نیروهای انقلابی، به یکی از خواستههای مکرر مقام معظم رهبری در همه سازمانها و امور تشکیلاتی کشور تبدیل شده است که صدا و سیما بهعنوان یکی از نمادهای جمهوری اسلامی ایران باید بیش از همه به آن اهتمام ورزد.
مورد دیگر که بارها و بارها در سخنرانیهای مختلف رهبری بر آن تأکید شده است، حضور مؤثر در فضای مجازی است، تا آنجا که ایشان فرمودند که اگر در سمت فعلی نبودم، در سمتهای مرتبط با فضای مجازی مشغول میشدم. این اظهارنظر نه ناشی از علاقه ایشان که به دلیل اهمیت فراوان فضای مجازی در روزگار فعلی است که صدا و سیما بهعنوان جدیترین رقیب و بزرگترین تشکیلات رسانهای سنگینترین وظیفه را دارد. وظیفهای که هرچقدر هم در آن جلو برود، باز هم کم است و کار بیشتری میطلبد. حتی باید ستاد ویژهای در سازمان تشکیل شود تا رسیدگی به امور فضای مجازی و رقابت با آن تخصصیتر شود.
در حکم محمد سرافراز در آبان 93 آمده بود: «سازمان صدا و سیما با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی، با تکیه بر فعالیتها و برنامههای حرفهای پیشرفته و عمیق رسانهای، وظیفه گسترش دین و اخلاق و امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را برعهده دارد.» ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی که یکی از مهمترین وظایف بزرگترین رسانه ایرانی است، در دورانهای مختلف این نهاد مورد بیتوجهی قرار گرفت و کار به جایی رسید که برنامهسازان ما، رسما و بدون هیچ واهمهای صحبت از تقلید و حتی بالاتر از آن بازسازی برنامههای شبکههای ماهوارهای میکنند، به این بهانه که جذاب است و ما گونه دیگرش را بلد نیستیم. و شاید این نکته را بتوان از دیگر اولویتهای کاری علی عسکری نامید.
از نکات دیگری که در حکم سرافراز آمده بود، «عزم ملّی و ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» آحاد جامعه در مسیر اهداف بلند نظام اسلامی، در گرو آگاهی و معرفت عمیق و گسترده عمومی و نیازمند پیوند با سرچشمههای تولید فکر ناب دینی و خیل دلبستگان فرهیخته و پرانگیزه انقلاب اسلامی است.
نشاط انقلابی از آن نکاتی است که طی سالهایی که از انقلاب اسلامی ایران میگذرد کمتر مورد توجه مسئولین کشور قرار گرفته است و حالا که رهبری انقلاب در حکم خود بر آن تأکید کردهاند، جا دارد که صدا و سیما جلودار این مسیر باشد تا نشاط انقلابی(و نه هر نوع نشاطی) در جامعه ما رواج پیدا کند.
حال اين سازمان پرچالش در دستان مدير تازه نفسي است كه از جنس سازمان مي باشد. بايد اميد بست كه با قرباني شدن سرافراز در مسير چابك سازي و كاهش هزينه هاي ديوان سالارانه؛ او شانس موفقيت بيشتري خواهد داشت. جدي ترين چالش او، همان است كه خود اذعان كرد: «شما ببینید که چه حجمی از خصومت و موارد رسانه ای که برای تخریب ملت ایران و جوان ها و خانواده های ملت ایران تلاش می کنند که فرهنگ و هویت ملت ایران را تغییر بدهند که نوعی انتقام جویی از این ملت بزرگ و مقاوم است. پاسخگویی به این تخریب ها بر دوش صداوسیما و تک تک آحاد صداوسیماست.» اين بيان اما يك پرسش را ايجاد مي كند؛ او يك رسانه تهاجمي خواهد ساخت يا تدافعي؟