نوع شناسی انتظار

محمد مهدی وكیلی

انسان همواره در انتظار است.
چه بخواهد، چه نخواهد.
چه بداند، چه نداند.
فرقی نمی کند بانشاط باشد یا افسرده،
تاثیر پذیر باشد یا تاثیرگذار و یا حتی بی تفاوت.
در هر حال، منتظر است.
در هر لحظه از زندگی اش هم منتظر است.
جنین که هست منتظر است.
به دنیا که قدم می گذارد منتظر است.
نوزادی اش را با انتظار بسر می برد،
همانگونه که کودکی اش را،
نوجوانی اش را،
جوانی اش را،
میانسالی اش و کهنسالی اش را.
حتی با مردن هم باز در دام انتظار است.
اصلا، گل انسان را با انتظار درآمیخته اند.
روزش را به انتظار شب و شبش را به انتظار روزی دیگر سپری می کند.
انتظار، نیروی پیش برنده ی انسان است.
انتظار، معنای انسان بودن است.
انتظار، خود انسان بودن است.

با این همه، همه ی انتظارها از یک جنس نیستند.
جنس انتظار هر انسان با دیگری فرق می کند.
یکی منتظر رفتن است.
یکی منتظر رسیدن است.
یکی منتظر ایستادن است.
یکی منتظر دیگری است.
حتی جنس انتظار هر زمان با زمان دیگر فرق می کند.
روزی منتظر چیزی است و روزی دیگر منتظر چیز دیگر.
و این شلوغی و نابسامانی دنیا، نتیجه ی شلوغی و نابسامانی انتظارهاست...

کار آشفته ی جهان آن روز به سامان می نشیند که همه منتظر یک چیز باشند، منتظر یک اتفاق، یک اتفاق فراگیر.
هم سویی انتظارها، چاره ی تمام بیچارگی های انسان هاست.
انتظار یک رویداد خوش
انتظار فرج...

۱۳۹۵/۳/۱

اخبار مرتبط