به گزارش نما، «جبار آذین» منتقد پیشکسوت سینما در روزنامه «جوان » نوشت:
تمام جشنها، جشنوارهها و مراسم فرهنگی و هنری و سینمایی جهان از علمی تا بینالمللی با اهداف و برنامههای ویژه کشورهای برگزار کننده و در جهت تبلیغ و انتقال پیامهای منطبق با فرهنگ و سیاستهای آنها برگزار میشود و این معنا درباره جشنوارههای متعدد ریز و درشت داخلی و جهانی از جمله جشنوارههای فیلم مقاومت و فیلم فجر هم مصداق دارد. واضح است که سیاستگذاران و برنامهریزان و مجریان این جشنوارهها در اجرای آنها و گزینش فیلمها و محصولات فرهنگی از معیارها و فاکتورهایی بهره میبرند که در جهت اهداف برگزاری آنها باشد؛ وگرنه عاقلانه نیست که میلیونها دلار و ریال خرج کنند و در بوق و کرنای جهان بدمند و هزینههای سرسام آور تبلیغاتی برای ایجاد جنجال به راه اندازند، بدون آنکه چشمداشت و انتظار و توقعی داشته باشند. اینکه گفته شود برای همدلی و همراهی و یاری انسانها و ارتقای فرهنگ جهانی چنین جشنوارهای برگزار میگردد، تنها جنبه شعار و تزئینی و تبلیغاتی دارد. کما اینکه برگزارکنندگان جشنواره ایرانی نیز در مسیر اهداف ارزشی و انقلابی و آرمانهای ملی و جهانی ایران اسلامی این مراسم را برگزار میکنند. هیچ کدام از جشنها و جشنوارههای جهانی به ویژه مراسم رنگین فرهنگی، هنری و سینمایی غربی و امریکایی برای رضای خدا برگزار نمیشوند و جشنوارههای مطرح و جهانی اسکار امریکایی- صهیونیستی و کن حامی همجنسبازان و غیره کاملاً در جهت القا و تبلیغ اهداف و سیاستهای حامیان ملی و سیاستگذاران سیاسی خود عمل میکنند. از همین رو هیچ کدام از آنها برای شکوفایی انسان و انسانیت برگزار نمیشوند و اهداف انسانی و فرهنگی ندارند. در مورد فیلم دیده نشده «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی که جوایزی از کن برای کارگردان و بازیگر آن به ارمغان آورده و باعث شعف و شادمانی و پایکوبی عدهای از اهالی سینما به ویژه آنهایی که دل خوشی از ایران و سینمای ایران ندارند و گروهی که فقط در فکر سوداگری در سینما هستند و قبله آمالشان امریکا و کسب ثروت است و تنی چند از هنرمندان سینما دوست شده است. تا زمان اکران این فیلم در کشور چیز زیادی نمیتوان گفت، اما در خصوص برگزیده شدن و جوایز فیلم و مفهوم فیلم چند کلامی قابل گفتن است.
واقعیت اینکه تحسین و کسب جایزه نهتنها بد نیست، بلکه به خودی خود مطلوب هم هست. دستکم نام سینما و هنرمندان ایرانی در جهان مطرح میشود که شده است. بنابراین از این منظر خوشایند است، ولی باید دید که این مطرح شدن به نفع سینمای ایران و کشور است یا نشانگر تمایلات خاص برگزارکنندگان کن بوده و اهدافی خاص در پس آن وجود دارد؟! در اینکه جشنوارههای سینمایی در بطن خود جشنوارههای سیاسی هستند، تردیدی وجود ندارد و سیاست مسلم انتخاب، نمایش و برگزیده شدن فیلمهای جشنواره کن هم در راستای اهداف سیاسی آن صورت گرفته است. سیاست و هدف کن با حمایت آشکار از منحرفان فکری و جنسی و همجنسگرایان و آثاری که مبلغ این روش و رویه غیراخلاقی هستند تبیین شده و بدیهی است که اغلب انتخابهای آنها هم در همین زمینه بوده باشد، حال باید دید که فیلم «فروشنده» هم بر اساس چنین مفهوم و ایده و هدفی انتخاب شده و جوایزی دریافت کرده است یا خیر!
از نگاه تخصصی تبریک گفتن به شهاب حسینی برای انتخاب شدنش به عنوان بازیگر برتر مرد و اصغر فرهادی برای نگارش فیلمنامه «فروشنده» و مطرح شدن سینمای ایران چنانچه به راستی بازی خوبی از حسینی ارائه شده و فیلمنامه فروشنده از لحاظ ساختار و معنا قوی باشد، اصلاً چیز بدی نیست، اما اگر در این گزینشها ملاک هنر، تخصص و معنا نباشد باید انگیزه این انتخابها را در همان محدوده تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم شعار جشنواره کن جستوجو کرد. به هر حال دو گروه مشخص در جامعه در خصوص «فروشنده» و فرهادی صفآرایی کردهاند. مخالفان مدعی انتخاب سیاسی و ضد ایرانی این فیلم هستند و جماعتی که هنر و سینما را انگیزه انتخاب میدانند. با این حال طیفی هم وجود دارند که ضمن حمایت از موجودیت سینمای ایران بهرغم تمام نواقص و مشکلاتش، از هنر و هنرمندان ایرانی و حضور جهانی فیلمهای سینمای ایران پشتیبانی میکنند و با نقد سیاستهای «کن»ی و مضامینی که ممکن است در فیلم «فروشنده»وجود داشته و خوشایند «کن»یها بوده و در انتخاب آن نقش ایفا کرده است به این رخداد توجه میکنند. با این همه باید صبر کرد برای اکران عمومی فروشنده و واکنشهای بعدی مدیران و مسئولان سینما و همچنین اهالی این هنر و دستاندرکاران فیلم و مردم همه چیز را روشن خواهد کرد. امیدواریم که فروشنده در بازار سوداگری سینمای جهان آبروی کشور را معامله نکرده باشد و متاع فروشی آن صرفاً به ارائه جلوههایی از هنر و سینما و انسانیت بوده باشد.