پيش از برگزاري انتخابات خبرگان، گروهي برخلاف عرف معمول همه چهار دوره انتخابات گذشته خبرگان، راه افتادند و با شانتاژ تبليغاتي تلاش كردند عدهاي را وارد عرصه رقابت انتخاباتي كنند و از همه ابزارها براي به چالش كشيدن اين نهاد اساسي نظام استفاده كردند. التهاب روزهاي منتهي به اسفند 94 فراموش ناشدني است تا آنجا كه بحث ليست 50 نفره آدمي خاص بر سر زبانها بود و رسانههاي وابسته به اصلاحات و سرپلهاي رسانهاي خارجي آنها نيز از طرح اين افراد با مديريت آن فرد خاص ابايي نداشتند و مكرر بر طبل تفرقه ميكوبيدند و خبرگان را عرصه كارزاري همچون ديگر انتخابات قرار داده بودند، غافل از آنكه خبرگان از چنان جايگاه و وزانتي در نظام اسلامي برخوردار است كه ورود به حواشي تلخي همچون رقابتهاي خارج از عرف و تخريبگرايانه نميتواند آوردهاي براي اين جماعت اخلاقگريز داشته باشد. رئیس دولت اصلاحات در جمع برخي اعضاي مجمع روحانيون گفته بود: «ما بايد خود را براي انتخابات خبرگان آماده كنيم. من انتخابات خبرگان را مهمتر از انتخابات مجلس ميدانم. بايد تركيب خبرگان را عوض كنيم. با مجمع روحانيون صحبت كردهايم كه از ميان روحانيون جوان و خوشفكر نيروهايي را شناسايي و براي حضور در خبرگان آماده سازيم.»
با همين رويكرد بود كه سراغ سيدحسن خميني رفتند تا بيت امام راحل را وارد يك بازي سياسي خطرناك كنند كه كردند. هرچند آنچه اتفاق افتاد حاصل يك مديريت منطقي بر مبناي اصول و مباني درستي بود كه شوراي نگهبان دنبال كرد تا نه شأن امام(ره) تحت تأثير رفتار خناسان قرار گيرد و نه شخصيت سيدحسن در آماج حملات منتقدين باشد.
همه رسانههاي دشمن به خدمت برخي عناصر رسانههاي اصلاحطلب آمدند تا سه شخصيت برجسته انقلاب يعني آيات عظام يزدي، مصباحيزدي و جنتي كه نبود دو نفر از آنها را در مجلس پنجم رهبر عظيمالشأن انقلاب در ديدار آخري كه با نمايندگان مجلس چهارم خبرگان داشتند، خسارت معرفي كردند، از ورود به مجلس خبرگان بازبمانند. آنچه توانستند انجام دادند و در نهايت دو شخصيت بزرگ انقلاب حضرات آيات يزدي و مصباح نتوانستند رأي لازم را كسب كنند و در نهايت آيتالله جنتي به عنوان شانزدهمين عضو خبرگان وارد مجلس شد. از آن پس بود كه تحليلها پشت سر هم در روزنامههاي اصلاحطلب و شبكههاي مجازي در اختيار آنها منتشر ميشد كه افراطيون از ورود به مجلس بازماندند و براي اولين بار در طول حيات انقلاب خبرگاني با نگاه اصلاحات شكل گرفته است و ميرود تا با انتخاب رئيس همسو با خود چنين و چنان كند و پروژه شورايي بودن رهبري كه از چند ماه پيش از انتخابات كليد زده شده بود، عملياتي شود، اما كساني كه بر مبناي عقلانيت و شناخت ديني، خبرگان پنجم را ميديدند و از تركيب آن آگاه بودند از همان روز اول گفتند طيف آن آدم خاص در اين سناريو شكست خورده و اعلام اين خبر كه وي قصد كانديداتوري براي رياست خبرگان را ندارد، نشان از همين شكست بود.
آنچه ديروز در انتخاب رئيس و هيئت رئيسه خبرگان اتفاق افتاد آب سردي بود بر سر تحليلهاي ناصوابي كه برداشت متفاوت از تركيب خبرگان داشتند. با توجه به اين نگاه در تركيب هيئت رئيسه مجلس خبرگان چند نكته مهم وجود دارد كه به آن اشاره ميشود:
1- حضور آيات عظام اميني و هاشميشاهرودي براي كانديداتوري رياست خبرگان جاي تقدير ويژه دارد، چراكه در چنين شرايطي كه فرد خاص موجسوار اين دوره از خبرگان به يكباره با ديدن فضاي غيرهمراه خود، تصميم به عدم ثبتنام براي رياست خبرگان میگیرد، بايد گفت اين بزرگواران با كانديداتوري خود نهايت ايثار و از خودگذشتگي را داشتهاند و طبيعي است كه از چنين بزرگاني همين انتظار نيز ميرفت كه به دور از هياهوهاي كذايي افرادي خاص فقط به تكليف شرعي و عمل انقلابي خود بينديشند.
2- با توجه به موج سنگين قبل از انتخابات و همچنين اقدامات غيراخلاقي جماعت اصلاحطلب با مديريت افراد خاص براي تخريب چهره وزين و خدوم آيتالله جنتي، اينكه ايشان در چنين فضا و جوي تصميم بر كانديداتوري ميگيرند و فارغ از نتيجه به تكليف شرعي و انقلابي خود عمل ميكنند، نشان از سلامت نفس اين بزرگوار دارد كه نه بر مبناي تحليلهاي خردگرايانه و سطحي، بلكه صرفاً بر مبناي رسالتي كه براي خود براي استمرار حركت انقلاب و راه امام راحل قائل هستند، عمل كردند و در اين مسير هم دست خداوند منان به ياري اين مرد خدا آمد و سكينه قلبي را بر دل مؤمنين قرار داد.
3- رقابت در اين دوره از انتخابات براي رياست مجلس خبرگان جزو نادرترين و بيسابقهترين رقابتهاي سالمي بود كه رقم خورد. در همه ادوار گذشته مجلس براي رياست مجلس دو نفر كانديدا ميشدند كه در نهايت يكي از بزرگواران بر مسند رياست مينشست ولي در اين دوره از انتخابات در كنار آيتالله جنتي، آيات عظام اميني و هاشميشاهرودي كانديداي رياست بودند كه در نهايت آيتالله جنتي با 51 رأي از 86 رأي و آقايان آيتالله اميني و هاشميشاهرودي به ترتيب با 21 و 13 رأي نفر دوم و سوم شدند و اين اختلاف فاحش آن هم در كنار دو بزرگواري كه هر كدام از شأن و جايگاه والايي در خبرگان برخوردار هستند، جاي تأمل جدي دارد.
4- خبرگان ملت با اين انتخاب خود نشان دادند پيام رهبر عظيمالشأن انقلاب را در ديدار آخر نمايندگان مجلس چهارم به درستي درك كردهاند و با اين انتخاب و حركت در اين مسير ثابت كردند كه خواهان مجلس خبرگاني هستند كه «انقلابي ماندن، انقلابي فكر كردن و انقلابي عمل كردن» مبناي هشت سال رفتار آنها خواهد بود و انديشههاي باطل و انحرافي در چنين مجلسي هيچ جايگاهي نخواهد داشت و آنها فكر و عمل انقلابي را بر هر آموزه ديگري ترجيح ميدهند و تحت تأثير افكار ناصواب قرار نميگيرند.
5- نبايد فراموش كرد كه بخشي از عدم همراهي نمايندگان محترم خبرگان متأثر از فضايي است كه در روزهاي اخير فرزند آقاي هاشمي در جامعه ايجاد كرده است. فائزه هاشمي با حضور در منزل يك بهايي و حمايت از فرقه ضاله بهائيت و اصرار بر درستي رفتار خويش، تير خلاص را بر آقاي هاشميرفسنجاني زد و با وجود آنكه آقاي هاشمي رفتار فائزه را تقبيح كرد، جامعه علما و مراجع حوزه نتوانستند اين اقدام بيت آقاي هاشمي را هضم كنند و اين رفتار را نوعي خطاي سهوي تلقي نمايند. بنابراين طبيعي است كه سخن و هدايت آقاي هاشمي نميتواند از اين پس حجتي براي بسياري باشد كه پيش از آن براساس داوريهاي گذشته و خدمات آقاي هاشمي قضاوت كرده و با وي همراهي ميكردند. آنچه به نظر ميرسد امروز براي آقاي هاشمي ضروري است، پاك كردن دامن بيت خود از همراهي با جريانهاي معاند نظام و فرق ضاله است. لذا لازم است پيش از آنكه آقاي هاشمي با ورود به عرصه سياسي، بستر جريانسازي براي خويش دنبال كند، بايد خطاهاي بزرگ خانواده خود را توجيه نكرده و با برائت از همه اين رفتارها اعم از رفتارهاي فائزه و مهدي، چهره خود و اين خانواده را در نزد نيروهاي وفادار به انقلاب كه همواره پشتيبان او بودهاند، بازسازي كند و اين باور را داشته باشد كه مردم مؤمن و انقلابي همواره آقاي هاشمي دهه 60 را طلب ميكنند.
6- انتخاب هيئت رئيسه ديروز مجلس خبرگان، خط بطلاني بر همه فرضهاي اصلاحطلباني كشيد كه تصور ميكردند در اين دوره از انتخابات خبرگان و مجلس شوراي اسلامي آنها هستند كه گوي سبقت را از رقيب ربودهاند. انتخابات هيئت رئيسه خبرگان نشان داد كه اصلاحطلبان و طيف اميد كه دل خوش كرده بودند روزهاي تكسواري آنها فرا رسيده است، چندان اميدواركننده نيست و موقعيت اين جريان روي گسل قرار گرفته و هر آن ممكن است با زلزلهاي همه ساختهها فرو ريزد. بايد نشست و ديد در انتخابات هيئت رئيسه مجلس چه اتفاقي خواهد افتاد و اكثريت در مجلس در كجا قرار گرفته است.