تنبیه، خاطره تلخ تربیت

محمد‌رضا‌ هادیلو

درست مثل دفتر خاطرات ما كه هر از گاهي با ورق زدن اين دفتر غم‌ها و شادي‌ها را مرور مي‌كنيم. اما بعضي وقت‌ها اتفاقاتي در مدرسه رخ مي‌دهد كه شايد به يادآوري آنها نه تنها باعث شادي نشود بلكه موجي از ناراحتي و نفرت را به همراه داشته باشد.
در سال تحصيلي 95- 94 نيز در كنار تمام خبرها و اتفاقات خوش، اخباري در رابطه با تنبيه‌ها منتشر ‌شد كه به نوبه خود بسيار آزاردهنده بودند.

اين قبول است كه معلم هم مثل هر شهروند ديگري مشكل دارد و فشارهاي اقتصادي و معيشتي مي‌تواند آستانه تحمل او را پايين بياورد، به‌خصوص اينكه در اين وضعيت بخواهد با حدود 30 دانش‌آموز سروكله بزند اما نبايد فراموش كرد كه انتظار از افراد بر اساس جايگاهي‌ است كه در آن قرار دارند. پس خواسته‌ها از معلم هم به عنوان كسي است كه در شغل انبيا فعاليت مي‌كند.
در حال حاضر يك ميليون و 13 هزار و 655 معلم در مقاطع مختلف مشغول به تدريس هستند كه آينده ايران را رقم مي‌زنند.

با اينكه تنبيه كردن بخش لاينفك مدارس بوده و از همان دوران «فلك»، همه خاطراتي از چوب ‌تر معلم دارند اما به نظر مي‌رسد رسيدن تكنولوژي به دست دانش‌آموزان و راهيابي آن به درون مدارس پرده از ماجرايي برداشته كه تاكنون توسط آموزش و پرورش كتمان مي‌شد. گرچه ورود هر نوع گوشي موبايل به مدارس ممنوع اعلام شده است اما اينك فيلم‌هايي كه توسط دانش‌آموزان به هنگام تنبيه همكلاسي‌هاي‌شان ثبت و منتشر مي‌شوند، آموزش و پرورش را در موضع پذيرش اين واقعيت قرار داده كه تنبيه بدني وجود دارد و در برخي موارد به ضرب و جرح مي‌رسد.
اين در شرايطي است كه تا كنون وزارت آموزش و پرورش با تأكيد بر اينكه به طور مستمر بخشنامه‌هايي مبني بر ممنوعيت تنبيه بدني به همه بخش‌هاي خود ابلاغ كرده، از پذيرش وقوع تنبيه در سيستم آموزشي امتناع مي‌كرد.

اما از حدود يك سال پيش، زماني كه وزير آموزش و پرورش از وقوع تنبيه بدني در يكي از مدارس آن هم جلوي دوربين صدا و سيما عذرخواهي كرد، بسياري از رسانه‌ها و كارشناسان متوجه شدند كه در سايه پذيرش وقوع تنبيه بدني در مدارس حالا مي‌توانند به نقد و آسيب‌شناسي اين اتفاقات بپردازند.
وقتي بعضي تنبيه‌ها به وسيله امواج به دست مسئولان وزارت آموزش و پرورش رسيد و آنها هم متوجه شدند كه برخي معلمان از حدود خود خارج شده و در حال رقم زدن يك فاجعه هستند، كارشناسان اين فرصت را يافتند تا بگويند: «آيا وقت آن نرسيده تا وزارت آموزش و پرورش با كمك متخصصان علوم اجتماعي به آسيب‌شناسي وضعيت كلاس‌هاي درس خود پرداخته و شرايط سلامت روحي معلمان را مورد توجه قرار دهد؟»

در همين رابطه وقتي يك قاضي در پاكدشت ورامين ماجراي تنبيه غيرمتعارف معلم دبستاني در آذرماه 1393 را پيگيري كرده و پس از تحقيق فراوان مشخص كرده معلم چهار دانش‌آموز را وادار كرده دست خود را در سوراخ توالت كنند، اين وضع خود بيانگر آن است كه موضوع فقط به تنبيه بدني محدود نمي‌شود و روش‌هايي كه براي كنترل و مهار دانش‌آموزان به كار بسته شده سليقه‌اي و فاقد يك روش علمي و مشخص است. البته اگر تنبيه معلمان يكي پس از ديگري رو مي‌شود به لطف گوشي‌هاي هوشمندي است كه به درون مدارس نفوذ كرده‌اند؛ اتفاقي كه از يك ضعف ديگر آموزش و پرورش پرده‌برداري مي‌كند، آن هم اينكه غفلت آموزش و پرورش در سال‌هاي اخير به وضعيت معلمان و تأمين و تجهيز آنان به وسايل مدرن از يك سو و عدم به كارگيري سيستم‌هاي مبتني بر تكنولوژي در كلاس‌هاي درس سبب شده دانش‌آموزان از معلمان و اولياي مدارس در اين زمينه سبقت بگيرند و همين موضوع سبب بروز مشكلات و تعارضي جديد بين معلمان و دانش‌آموزان شود. به هر حال سال تحصيلي با تمام فراز و نشيب‌هايش به پايان رسيد اما آيا بداخلاقي‌ها و گير و دارها و مشكلات آموزشي و پرورشي هم در مدارس به آخر رسيده يا در سال بعد هم بايد دوباره شاهد اين بازي ناخوشايند باشيم؟

۱۳۹۵/۳/۶

اخبار مرتبط