تحلیل روزنامه اعتماد از ریاست لاریجانی

به گزارش نما - روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت:آیا «پیروزی» هفتم اسفند از جلا افتاده است؟ اگر نگاهی به ترکیب هیات‌رییسه خبرگان پنجم و هیات‌رییسه پارلمان دهم بیندازیم، احتمالا ابتدا می‌پرسیم «کدام پیروزی؟» و پس از آن پاسخ می‌دهیم؛ «آری».

اما براي تفسير بهتر پاسخ شايد بايد اين داستان را از سر خواند، از روزي كه خبر ردصلاحيت گسترده كانديداها، «سونامي ثبت‌نام» را بي‌اثر كرد، حتي پيش‌تر، از آن زمان كه صداي بلند «دلواپسان» سيلي از تذكر و احضار و استيضاح را در پي آورد و غايله برجام را به «تهديد سيماني» كشاند. در همان روزها بود كه براي پرسش كوتاه‌مدت «چه مي‌خواهيم؟»، پاسخي يافته شد؛ مي‌خواهيم جريان منتسب به آيت‌الله هاشمي در خبرگان رهبري تقويت و همزمان پارلمان نيز خالي از دلواپسان شود. شايد بگوييم «كف مطالبات» يا «نگاه حداقلي» يا «سقوط به چاله بد و بدتر و بدترين» و شايد در تمام اين گزاره‌ها دست‌كمي از حقيقت وجود داشته باشد اما اين حقيقت در اين واقعيت تغييري ايجاد نمي‌كند كه سه ماه پيش، آمال خواسته‌ هواداران شركت در انتخابات و بخش مهمي از اصلاح‌طلبان چيزي بيشتر از پاسخ موجود نبود. اصلاح‌طلبان در وضعيت شكننده داخلي پس از ٢٤ خرداد ٩٢ كه در عمل به بهبود شرايط كنش سياسي نينجاميد، تنها يك راه ممكن و تنها يك پاسخ موجود براي شرايط مستقر داشتند، هر چه هم «جور و جفا» ديدند، بر همان پيمان استوار ماندند و در نهايت در هفتم اسفند «هاتف، مژده آن دولت داد». آنچه اكنون احساس شكست خردادماهي را جايگزين احساس پيروزي اسفندماهي مي‌كند، به «خوانش نادرست سياست» بازمي‌گردد كه ريشه در «گرداب رمانتيسم سياسي» دارد. در خلال تلاش گسترده هواداران شركت در انتخابات براي مجاب ساختن مردم به آمدن پاي صندوق‌هاي راي، به مرور آن «پاسخ موجود» به اتوپيايي ناممكن قلب واقعيت شد كه پيروزي سنگين ليست «اميد» در تهران نيز به اين امر شدت بخشيد. انتخاباتي كه قرار بود انتخابي باشد ميان «ميانه‌روها» و «تندروها» كه بر گسل توافق هسته‌اي و تقسيم‌بندي «برجاميان» و «نابرجاميان» استوار است...

به مرور تبديل شد به دوگانه‌هايي ساختگي ميان «آزادي يا استبداد»، «صلح يا جنگ»، «رفاه يا تحريم» و...
فضاي مجازي همچنان كه نقشي جدي در پيروزي ليست اميد ايفا كرد، به قوام يافتن اين دوگانه‌هاي ساختگي نيز عمق بخشيد. روشن بود كه نه انتخابات هفتم اسفند رفراندومي است كه حيات و ممات كشور به آن وابسته باشد و نه دو طرف موجود انتخابات، قواره‌اي مناسب بر تن اين دوگانه‌هاي غيرواقعي هستند اما نقش تخريبي رمانتيسم سياسي كه در تاروپود حيات سياسي و اجتماعي و فرهنگي كشور تنيده است، اجازه نمي‌داد تا واقعيت همان‌گونه كه هست جاري و ساري شود.
آن هنگام هم كه ليست اميد در تهران به شكلي تكرارناشدني به پيروزي دست يافت و توانست در كشور به هدف غايي خود، «اخراج دلواپسان از پارلمان» در بسياري از حوزه‌ها جامه عمل بپوشاند، اين رمانتيسم اوج گرفت و بر بستر گزاره‌هايي مانند «ما برديم» مطالبه‌هاي تازه‌اي شكل گرفتند. هيجان سياسي در شبكه‌هاي اجتماعي، البته از سوي هيچ حكومت و دولت و جرياني قابل كنترل نيستند و انتظار هم نمي‌رود كه اصلاح‌طلبان بتوانند پاسخگوي رفتار گاه هيستريك هواداران شركت در انتخابات در فضاهاي مجازي باشند اما آفت اين هيجان سياسي همه‌گير همين است كه بر تصميم‌گيري‌هاي كارگزاران سپهر سياست نيز اثر بگذارد. ترجمان آن هيجان همه‌گير سياسي در هفتم اسفند اين شد كه اصلاح‌طلبان خود را در قامت «اكثريت» خبرگان و پارلمان يافتند و جامه رياست و كياست را بر تن كردند. محدوديت‌ها و واقعيت‌هاي فهرست اميد، ائتلاف پيروز در انتخابات البته با اين نقش تازه پارادوكسيكال بود، چنانچه به مرور روشن شد كه با وجود افزايش توان و اعتبار جريان منتسب به آيت‌الله هاشمي، تركيب هيات‌رييسه خبرگان پنجم وابسته به اهرم‌هاي ديگري است و فراكسيون پراميد اميد در پارلمان نيز نخواهد توانست محمدرضا عارف را بر كرسي رياست پارلمان بنشاند؛ چندضلعي نامتقارن «اميد» فاتحي بود با چند مدعي و چندين سردار كه سربازهايش در چند اردوگاه تقسيم شدند.
بازگرديم به پرسش آغازين؛ آيا «پيروزي» هفتم اسفند از جلا افتاده است؟ اگر از رمانتيسم سياسي بگذريم و در پهنه واقعيت پهلو بگيريم، مي‌توان با اميدواري گفت كه تفسير آن رويداد به «پيروزي ميانه‌روي» هنوز درست و به شكلي تاثيرگذار، صادق است و چند دستاورد كوتاه‌مدت را نيز مي‌توان براي اين مدعا به گواهي گرفت؛ بخش مهمي از جريان تندروي مجلس نهم تسويه شده‌اند، گزاره رقابت سياسي و حتي نامگذاري‌هاي تغيير كرده و از دوگانه اصولگراي تندرو-اصولگراي معتدل گذشته و به رقابت اصولگراي ميانه‌رو- اصلاح‌طلب ميانه‌رو رسيده‌ايم، اصلاح‌طلبان پس از شش سال اعتمادبه‌نفس داشتن يك كانديداي اختصاصي براي يكي از رياست‌هاي سه قوه كشور را يافته‌اند و در نهايت اينكه بر دامنه پيروزي هفتم اسفند، پيروزي خرداد ٩٦ بيش از هر زمان ديگري در دسترس به نظر مي‌رسد. داشته‌هاي خيره‌كننده‌اي به نظر نمي‌رسد اما اين «گامي كوچك» در تاريخ يك كشور و «جهشي بزرگ» براي عبور از تله‌ تندروي است.

۱۳۹۵/۳/۱۰

اخبار مرتبط