به گزارش نما به نقل از آرمان - امیر داداشی: بحران کم آبی یکی از معضلاتی است که ایران همواره در طول تاریخ با آن مواجه بوده است، چرا که کشور ما جزو کشورهای دارای اقلیم گرم و خشک محسوب میشود. شاید در قرنهای گذشته این بحران چندان نمایان نبود، اما در سده حاضر، رشد سریع جمعیت، سرانه آب تجدیدشونده کشور را به شدت کاهش داده و امروزه وخامت اوضاع در زمینه کمبود آب بیش از پیش در کشور احساس میشود و این امر عکسالعمل مسئولان و نهادهای مختلف را به دنبال داشته است.
با نگاهی به آمار متوجه میشویم که جمعیت ایران از حدود هشت میلیون نفر در ابتدای قرن ۱۴ شمسی به حدود ۸۰ میلیون نفر در سالهای پایانی این سده رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر ساﻻنه کشور هم از میزان ۱۳ هزار متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱۴۰۰ متر مکعب در دهه ۹۰ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر هم میشود. به همین جهت مسئولان برای مبارزه با این بحران، گاه و بیگاه از ترفندهای مختلف استفاده میکنند. این بار هم با نزدیک شدن به فصل تابستان وزیر نیرو از اقدامات وزارتخانه خود خبر داده و به گفته او در تابستان امسال قطع آب شرب مشترکان پرمصرف در سراسر کشور اجرایی میشود.
براساس شاخص «فالکن مارک» کشور ایران با توجه به اینکه در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی حدود ۶۹ درصد از کل آب تجدیدپذیر سالانه خود را مورد استفاده قرار میدهد، در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. براساس شاخص سازمان ملل نیز ایران اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. همچنین طبق آمارهای مؤسسه بینالمللی مدیریت آب، کشور ما اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بنابراین کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود، تا سال ۲۰۲۵ باید ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد، چرا که با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد.
این بدان معناست که این گروه کشورها حتی با باﻻترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، ۱۰ سال دیگر برای تامین نیازهایشان آب کافی در اختیار ندارند. بر اساس پیشبینیها حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله شهروندان ایرانی مشمول این گروه میشوند. البته با قاطعیت نمیتوان گفت که کشور ما وارد خشکسالی مستمر و بدون برگشت میشود، زیرا در مورد پدیده خشکسالی یک تعریف جامع که همه دانشمندان درباره آن اتفاق نظر داشته باشند وجود ندارد و تا به امروز شاخصهای متعددی برای ارزیابی آن ارائه شده است.
سرعت برداشت آب، ۳برابر نُرم جهانی
به عقیده بسیاری از کارشناسان، بحران آب در ایران تحت تاثیر سه عاملِ عمده، یعنی مدیریت ناکارآمد و صنایع رو به توسعه، رشد جمعیت و کشاورزی ناموثر است. بر اساس آمارها جمعیت ایران در قرن نوزدهم میلادی زیر ۱۰ میلیون نفر تخمین زده میشد، در حالیکه در ابتدای انقلاب اسلامی جمعیت ایران به ۳۵ میلیون نفر و در سه دهه بعد از آن به بیش از دو برابر افزایش پیدا کرد. با این حال مصرف خانگی مردم از آبهای زیرزمینی چندان افزایش نیافت و سهم مردم از مصرف آبهای زیرزمینی تنها هفت تا هشت درصد است که رقم بالایی محسوب نمیشود.
در نتیجه مصرف خانگی سهم کمی در استفاده از آب دارد و مردم ایران نقش پررنگی در بحران آب کشور ندارند. حال با توجه به سهم هفت درصدی مردم در مصرف آبهای زیرزمینی، حتی اگر بیست درصد صرفهجویی در مصرف آنها محقق شود، صرفا ۵/۱ درصد آب کشور نجات پیدا میکند. اما بخش کشاورزی بیشترین سهم را در مصرف آب کشور دارد، به طوری که طبق آمارها حدود ۹۳ درصد مصرف آب ایران مربوط به کشاورزی است. این در حالی است که تنها ۱۲ درصد مساحت ایران زیر کشت میرود و نکته قابل تامل و تاسف برانگیز آنکه در این سالها فقط حدود ۱۱ درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست میآید و ۱۷ درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.
البته بیش از هر چیزی مدیریت ناکارآمد و برداشت غیراصولی از آبهای زیرزمینی در بحران آب و خشکسالی تاثیرگذار است. متاسفانه سرعت برداشت آب در ایران بسیار بالاست و سازمان محیط زیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران میشود. همچنین به دلیل عدم رسیدگی به شبکه انتقال آب ۳۵ میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود. مطابق گزارش شرکت آب و فاصلاب ، از سوی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال ۹۴، ۴۰ درصد از شبکه آب کشور فرسوده اعلام شد و باید گفت که همین فرسودگی، عامل ۱۳ درصد از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ است.
بحران آب؛ بزرگترین چالش دوران معاصر
خرداد سال ۱۳۹۳، خبرگزاری جهانی طبیعت با انتشار خبری، بحران شدید آب را برای ایران بزرگترین چالش در دوران معاصر خواند. همچنین طبق نوشته روزنامه واشنگتنپست در تیرماه ۹۳، ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. پس بر اساس مستندات موجود ایران از سالها پیش در معرض بحران آب قرار داشته، اما در چند دهه اخیر برای حل آن گام موثری برداشته نشدهاست. حتی میتوان امروز ادعا کرد که ایران در زمینه بحران آب از مرحله آمادگی برای خطر عبور کرده و هماکنون در مرحله خطر قرار دارد.
با این حال در تابستان ۱۳۹۴ هم که برنامه توسعه ششم کشور به دولت ابلاغ شد، به بحران کمبود آب اشارهای نشده بود. حال علاوه براینکه در برنامه ششم توسعه توجه چندانی به این مساله نشده، مواردی نیز وجود دارد که به نظر میرسد یا در شرایط خلا علمی نوشته شده و یا در آن منافع حزبی و گروهی بر منافع ملی ارجح شمرده شده است. برای نمونه در بندهایی از این برنامه از دولت خواسته شده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این مناطق را ایجاد کند، اما با وجود وضعیت بدخیم منابع آب امکان توسعه فرصتهای شغلی در شرایط خشکسالی وجود ندارد.
لزوم اصلاح الگوی مصرف
به هر حال اکنون اهمیت اصلاح الگوی مصرف بیش از پیش احساس میشود و دولت، مسئولان، رسانهها و آحاد ملت موظفند اصلاح الگوی مصرف بهویژه در زمینه آب، این مایه حیاتبخش را در دستور کار خود قرار دهند. البته مسئولان گاه و بیگاه با قطع آب مشترکان نگرانی خود را بابت این موضوع نشان میدهند، اما باید توجه داشت که این اقدام صرفا در کوتاه مدت میسر است و تاثیری مُسکنگونه دارد. اگر قطع آب شرب مشترکان اقدامی کارساز بود، بهقطع مدتها پیش بحران آب ایران حل میشد.
متاسفانه امسال مسئولان بدون توجه به تجربیات گذشته چنین اقدامی را در پیش گرفتهاند و طبق گفته معاون وزیر نیرو اگر یک واحد مسکونی بیش از ۴۰ مترمکعب در ماه استفاده کند، پس از گذر از مراحل تبیین شده آب آنها قطع میشود. این خبری است که به تایید وزیر نیرو هم رسیده است. دولت باید توجه داشته باشد که بیشترین میزان آب مصرفی کشور مربوط به بخش کشاورزی میشود و به نظر میرسد اصلاح روش مصرفی آب در بخش کشاورزی بیش از هر اقدام دیگری ضرورت و اهمیت دارد.