در شرایطی که بحران اقتصادی وجه مشترک تمامی کشورهای جهان است، موضوع معیشت به عنوان نخستین دغدغهای اساسی مطرح می گردد؛ دغدغهای که سبب شد تا رهبر انقلاب به عنوان عالی ترین مقام حکومتی نسبت به آن ابراز نگرانی کنند و دردیدار با وکلای مردم بگویند:« خجلت وشرمندگی نظام ازبیکاری جوان،ازخجلت خودآن جوان درداخل خانه بیشتراست؛این را شمابدانید.بنده خودم وقتی که به فکراین جوان بیکار میافتم[شرمندهمیشوم]....»
یکی از ویژگی های خاص و منحصر به فرد رهبر فرزانه انقلاب صراحت لهجه و صداقتی است که در گفتار و بیاناتشان قابل مشاهده است کمترمسئولی را میتوان یافت که اینگونه درعین صراحت لهجه دلسوزانه ودغدغهمندانه سخن بگوید.
همانطور که میدانید، در نظام اسلامی، رهبری عظیمالشان، موظف به تعیین سیاستهای کلی و کلان نظام، نظارت و حراست ازنظام جمهوری اسلامی ایران است؛ اما سؤال این جا است که چرا رهبر معظم انقلاب، با وجود آنکه در بحث تعیین سیاستهای کلان کشور کوتاهی و قصوری نداشتهاند، به امور خرد اقتصادی و معیشتی کشور ورود کردهاند؟ این در حالی است که به صورت عادی و قانونی پیگیری موضوعات جزیی و خردوظیفه قوای سهگانه و سایر نهادهای عمومی است.
با نگاهی اجمالی به ابلاغ سیاستهای کلی و رهنمودهای رهبری در سالهای اخیر درخواهیم یافت، قریب به ده سال است که ایشان با محور قراردادن مسائل اقتصادی در خرد و کلان، این مهم را به مسئولان وقت گوشزد نمودهاند، که برای گذر از تنگناهای پرخطر نظام باید به صورت جدی به مسائل اقتصادی توجه ویژه داشته باشیم. نامگذاری سالها با کلیدواژههایی چون اصلاح الگوی مصرف، همت و کار مضاعف، جهاد اقتصادی، تولید ملی و حمایت از سرمایه ایرانی، حماسه اقتصادی، اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی و نهایتا اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل، اهمیت این موضوع را می رساند که در بازسازیِ بسترهای اقتصادی،تنها با تقویت روحیه جهادی و انقلابی و اتکا به نیروها و ظرفیتهای داخلی می توانیم از این گذرگاه عبور کنیم و با عزم و اراده جدی بهترین بهره را برای رسیدن به اهداف بلند نظام جمهوری اسلامی ببریم.
با تعمیق بیشتر به سخنان رهبری در میان نمایندگان مردم، این سؤال در ذهن نقش می بندد که چرا با وجود گذشت 4 سال از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به عنوان نسخه شفابخش وضعیت کنونی، مردم هیچ اقدام چشمگیری را برای خروج از وضعیت رکود و بیکاری بازار به چشم ندیدهاند و این مهم در مقام سخن باقی مانده است. گویی این سیاستها از سوی دولتمردان به عنوان مجریان قانون و برنامهریزان کشور با غفلت نابخشودنی مواجه شده است.
البته باید توجه داشت که برای رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور نیاز به یک عزم و اراده عمومی و هماهنگی بسیار زیاد بین تمام قوا و دستگاهها خواهیم داشت. اما دولت به عنوان مجری باید اهتمام بیشتری داشته و زمینه را برای اجرایی شدن این سیاستها آماده کند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و متمرکز نمودن تمام توان و ظرفیت دولت در مذاکرات، برای حل و فصل مسائل هستهای، همچنین اعتماد بیش از حد به طرف آمریکاییها و کشورهای غربی برای رفع تمام تحریمها و گشایش اقتصادی علیرغم توصیههای رهبری بر بدعهدیطرف، تقریبا دستاوردی معادل هیچ را به دست آوردند و با بیان دیگر خسارت محض را برکشور تحمیل کردند. به نوعی میتوان گفت دولت یازدهم با نگاه و اتکا به خارج از مرزها تمام فرصتهای خویش را از دست داده است، هرچند رئیس دولت با الفاظ و اقداماتی چون آفتاب عالم تاب برجام و یا فتحالفتوح خواندن برجام و یا مدال افتخار آویختن بر گردن مذاکرهکنندگان سعی در مؤثر خواندن این مذاکرات و برجام دارد.
امابرای شفاف سازی افکارعمومی رئیس جمهور به جهت پاسخگویی به مردم، شرحی از دستاوردهای برجامی خویش ارائه دهند تا با قیاسی ساده میان شعارهای انتخاباتی ایشان و عملکرد دولت یازدهم، در سال سوم عمر دولت میزان تحقق شعارهای وی را دریابیم. تا ازاین طریق پاسخی مستدل به توده های مردم درخصوص وضعیت معیشت وگره زدن چرخ زندگی به چرخ سانترفیوژ داده شود.
اما حقیقت امر این است که رکود بازار و عدم توجه و حمایت از بنگاههای اقتصادی و تولید داخلی کشور، ورود بیش از تصور قاچاق کالا و عدم توجه به مسائل عمرانی و پژوهشی و تعطیلی کارخانهها همچنین نداشتن عزم و اراده جدی و روحیه جهادی و انقلابی مسئولان برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی حاکی از نابسامانی اقتصادی، رشد بیکاری ونارضایت یمردم ازوضعیت نامطلوب معیشتي است ازهمین رواست که رهبرانقلاب برای بیان وضعیت بحرانی اقتصاد کشور خود را شرمنده جوان ایرانی معرفی می کند تا این کلام چون زنگ خطری به گوش مسئولان و مدیران اجرایی کشور برسد و هرچه سریعتر با عزم و اراده جهادی و روحیه انقلابی مشکلات اقتصادی کشور را حل و فصل نمایند./