عصر پنج شنبه ورزشگاه انقلاب کرج میزبان کودکان و والدین همراهشان برای شرکت در برنامه شاد عموهای فتیله بود.
این برنامه با استقبال زیادی از کودکان و خانواده های همراه مواجه بود به طوریکه چندین هزار نفر ساعاتی را برای آغاز برنامه چه در صف ورودی و چه در سالن بسیار گرم ورزشگاه انقلاب به انتظار ایستادند.
برنامه هایی در قالب عموها و خاله ها و دایی ها که این روزها تعداد آنها از انگشتان دست هم تجاوز می کند، برنامه هایی شاد و موزیکال هم برای کودکان و هم برای خانواده آنها است و در بعضی موارد نیز شاید این برنامه ها از حیث شادی به نام کودکان و به کام والدین باشد.
بنابراین همواره استقبال بسیار خوبی از این دست برنامه ها به عمل می آید.
نکته حائز اهمیت آن است که در برپایی اینگونه برنامه ها چه کسی و یا چه کسانی مسئول امنیت کودکان و والدین آنها هستند و اصلا تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده می شود.
عصر دیروز و در برنامه عموهای فتیله ای ایمن نبودن سن و عدم استاندارد سازی آن از جانب تهیه کنندگان سن، باعث فروریختن و از وسط دو نیم شدن سن درست در زمانی که مادران برای شرکت در مسابقه به روی سن دعوت شده بودند شد.
سقوط سن درست زمانی اتفاق افتاد که مجری برنامه با یادآوری ماجرای تلخ برنامه خاله شادونه هشدار داد که تا این اتفاق اینبار برای مادران نیفتاده از شمار کسانی که خواهان شرکت در مسابقه هستند کم شود و این جمله نشان از آن دارد که دست اندرکاران برنامه خوشبختانه ماجرای تلخ قبلی را هنوز فراموش نکرده اند.
دو نیم شدن سن موجب سقوط بیش از 15 زن و وسایل و دکور آماده شده روی سن بر روی یکدیگر شد که خوشبختانه و به لطف خدا اتفاق حادی برای کسی نیفتاد و تنها چندنفر در ناحیه دست و پا احساس درد می کردند.
ضمن آنکه این اتفاق وحشت و خاطره ای تلخ را برای فرزندانی که همراه مادران خود آمده بودند تا لحظات خوشی را تجربه کنند به ارمغان داشت.
درست چند دقیقه قبل از دعوت از مادران برای حضور بر روی سن بالغ بر 15 کودک هفت یا هشت سال برای شرکت در مسابقه صندلی بازی روی سن جمع شده بودند و تنها خدا می داند اگر سن در آن لحظه و زمانی که بیش از 15 - 16 صندلی و پایه های فلزی در میان کودکان بود سقوط می کرد چه حادثه ای رقم می خورد؟
هنوز چندماهی از حادثه دلخراش و تاسف بار برنامه خاله شادونه و مرگ چند کودک بی گناه در آن نمی گذرد، شاید دیگر کاری جز گریه و اندوه برای آن کودکان معصوم و تسلی بخشیدن والدین آنها از دست کسی بر نیاید اما کاش حداقل این اتفاق زنگ خطری باشد برای تهیه کنندگان برنامه های دیگر از این قبیل تا از تکرار حادثه های این چنین خودداری کرده باشیم.
حادثه هایی که ممکن است در یک لحظه شادی ها و لبخندهای چندین خانواده را به اشک و اندوه و یک عمر پشیمانی تبدیل کند.
هرچند ایجاد لحظاتی شاد برای کودکان و خانواده ها آنهم در کلانشهری مانند کرج که واقعا جای این دست برنامه ها در آن خالی است، ضروری و قابل تحسین است اما توجه به امنیت و ایمن سازی سالن و تجهیز محل برگزاری این برنامه به امکانات رفاهی از قبیل کولر و تهویه هوا و متناسب بودن جمعیت حاضر در سالن با ظرفیت آن و کنترل استاندارد ورودی ها و خروجی ها از اهمیت و حساسیت دو چندانی برخوردار است.
کاش مسئولان برگزاری این قبیل برنامه ها به همان اندازه که به فکر افزودن بر جمعیت حاضر در برنامه چه از حیث مادی و چه به لحاظ شهرت و محبوبیت هستند، به فکر تامین امنیت و ایمن سازی هرچند با صرف هزینه ای بیشتر باشند.
آیا نهادهای مسئول برای برگزاری این گونه برنامه ها تنها وظیفه شان صدور مجوز است و نباید آنها را مجبور به ایمن سازی و برقراری امنیت کنند؟