گزارشی رقت آور از شكنجه سگ هابه بهانه شرط بندی روی آنها

به گزارش نما - جام جم نوشت:ده‌ها نفر در محدوده‌ای خارج از شهر دور هم جمع شده‌اند تا نبرد سگ‌ها را ببینند. از خودروهایی که در اطراف پارک شده‌اند و هر لحظه به تعداد آنها اضافه می‌شود می‌توان فهمید میان آنها افرادی که وضع مالی مناسبی دارند نیز حضور دارند.
صدای واق‌واق سگ‌ها با هیاهوی افراد حاضر قاطی شده و برخی‌ها را هیجان‌زده کرده است، مردم کم کم دور هم جمع می‌شوند و حلقه‌ای را تشکیل ‌می‌دهند. چند لحظه بعد مرد میانسالی از دو نفر می‌خواهد سگ‌هایشان را برای مبارزه آماده کنند.

آن‌طور که پیداست آنها بر سر مبلغ شرط‌بندی به توافق رسیده‌اند و هر کدام مبلغی را نزد فردی که هر دو به او اعتماد دارند، می‌گذارند تا پس از پایان مبارزه در اختیار صاحب سگ پیروز قرار بگیرد.

مردان جوان، سگ‌هایشان را از خودرو خارج می‌کنند. قلاده‌های محکمی به آنها بسته شده است. به نظر می‌رسد حضور جمعیت و هیاهوی حاکم بر فضا، استرس سگ‌ها را بیشتر کرده است.

انسان می‌جنگد

سگ‌ها خیال جنگیدن ندارند. سرکج می‌کنند تا میدان مبارزه را ترک کنند، اما صاحبانشان مدام قلاده آنها را می‌کشند و سگ‌ها را به جان یکدیگر می‌اندازند. این اتفاق چند بار تکرار می‌شود تا بالاخره سگ‌ها ناچار با یکدیگر گلاویز می‌شوند.

صاحبان سگ‌ها پشت آنها حرکت می‌کنند و مدام با سگ‌ها این طرف و آن طرف می‌روند. آنها با فریاد زدن تلاش می‌کنند سگ‌هایشان را به مبارزه بیشتر تشویق کنند.

تماشاچیان نیز غافل از این که سگ‌ها بشدت درحال آسیب رساندن به یکدیگر هستند هیجان‌زده این رقابت خونین را تعقیب می‌کنند و با حرکت آنها جا به جا می‌شوند تا این جدال را از نزدیک ببینند و هیچ صحنه‌ای از چشم‌شان پنهان نماند.

خیلی طول نمی‌کشد که یکی از سگ‌ها از مبارزه خسته می‌شود. به نظر می‌رسد می‌خواهد میدان مبارزه را ترک کند، اما صاحبش مانع او می‌شود و حیوان را به میدان مبارزه بر می‌گرداند.

این کار با اعتراض طرف دیگر مبارزه رو‌به‌رو می‌شود، اما با جدال دوباره سگ‌ها این موضوع به فراموشی سپرده می‌شود.

حالا دیگر موهای سفید سگ‌ها به سرخی می‌زند و واق واق آنها بیشتر شبیه زوزه‌های حیوانی است که از درد به خود می‌پیچد و نفس‌نفس می‌زند.

در این گیر و دار به نظر می‌رسد یکی از سگ‌ها توانش را از دست داده است. سر کج می‌کند تا از حلقه‌ای که جمعیت دور آنها ایجاد کرده، خارج شود. جمعیت همزمان با حرکت او جا‌به‌جا می‌شود. تلاش‌های صاحب سگ نیز برای بازگردان او به میدان مبارزه راه به جایی نمی‌برد. سگ بیچاره جراحت زیادی برداشته و به زحمت قدم برمی‌دارد و از میدان جنگ فاصله می‌گیرد. به این ترتیب فردی که نقش داور مسابقه را به عهده دارد نیز پایان مسابقه را اعلام می‌کند.

شخصی که پیروز شده سگش را بغل می‌کند و با افتخار نژاد و نام سگش را فریاد می‌زند، اما در مقابل شخص بازنده درحالی که زمین و زمان را دشنام می‌دهد چند مشت و لگد حواله سگ زخمی‌اش می‌کند و فریاد می‌زند سگش باید بمیرد، چون شکست خورده است.

هرچند این مبارزه آخرین مبارزه‌ای نیست که دراین میدان برگزار می‌شود، اما پس از پایان آن شخص پیروز به پولش می‌رسد و سگش را سوار خودرویش می‌کند تا پس از مداوای جراحت‌هایش تمرینات سخت را دوباره در پیش بگیرد و با نسل کشی از سگ برنده و فروش توله‌هایش پول بیشتری به جیب بزند؛ چراکه اکنون سگش به عنوان قهرمان شناخته شده و توله‌هایش قیمتی دو چندان پیدا کرده‌اند. اما در مقابل سگ شکست‌خورده اگر شانس بیاورد و از دست بدرفتاری‌های صاحبش جان سالم به در ببرد با جراحت‌هایی که دارد در بیابان رها می‌شود.

۱۳۹۵/۴/۲۷

اخبار مرتبط