به مناسبت سالروز اعلام پذیرش قطعنامه۵۹۸ سازمان ملل از سوی ایران؛

آیا بد عهدی۱+۵ دراجراء برجام خاطره تلخ همكاری ایران و غرب در ۵۹۸ را تداعی می نماید؟

در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی قطعنامه ای به امضاء طرفهای ایرانی، عراقی و غربی رسید كه با گذشت بیش از۲۵ سال از عمر آن عده ای از صاحب نظران به جهت نبود تضمین های كارآمد برای پایبندی طرف مقابل به تعهداتش آن را شكستی دیپلماتیك برای ایران دانسته و برجام دوره اعتدال را نیز با آن مقایسه می نمایند.

به گزارش نما به نقل از سنت نیوز؛ سال ها پیش و با اتمام جنگ میان ایران و عراق، به پیشنهاد سازمان ملل قعطعنامه 598 این سازمان تعهداتی را برای طرفین درگیر مصوب کرد که با حمایت اروپایی ها و آمریکا قابلیت اجرایی پبدا می کرد.

در آن دوران دولت سازندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی زمام امور را در دست داشت و با تمام قوا، همکاری برای سامان دادن به اوضاع ایران بعد از جنگ و احیاء روابط بین الملل صورت گرفت و از جمله مهمترین اقدامات آن روز ها کمک به آزاد سازی دیپلمات های آمریکایی گروگان گرفته شده در لبنان بود.

آمریکایی ها قبل از آزادی گروگان ها به جهت تشویق ایران به همکاری وعده های فراوان داده و خود را فرشته نجات ایران نمایاندند اما واقعیت بعد از آزاد سازی گروگان ها برملا شد و هیچ چیز دست ایران را نگرفت به جز دروغ هایی بزرگ که شنیده شد و ثمره اش تقریبا هیچ بود.

بعد تصمیم حمله آمریکا به عراق برای مقابله با صدام که این بار کامش را با حمله به کویت و تسخیر سریع السیر آن شیرین می دید باری دیگر آمریکایی ها وارد بازی شدند و به عنوان حق السکوت و به جهت عدم حضور ارتش و سپاهیان ایران در جبهه مقابله با آمریکایها مطالبات ایران را انجام دادند تا ایران در این جنگ مداخله نکند؛ آمریکایی ها تصور می کردند ایرانی ها به خاطر نفرت از آمریکا وارد جنگ می شوند غافل از اینکه رهبری ایران دو طرف جنگ را باطل اعلام خواهد کرد و عزمی برای ورود به بازی دوسر باخت کویت ندارد.

سر انجام مصوبات 598 تا حدودی به ثمر نشست اما متاسفانه تاکنون مطالبات ایران از عراق وصول نشده و تیغ دیپلمات های ایرانی در 598 برش لازم را نداشت.

اما بعد از گذشت از یکسال پیش شاهد 598 ای دیگری بودیم که در نهایت به برجام مشهور شد و سرنوشت حدود ده سال مذاکره برای بودن یا نبودن انرژی هسته ای را رقم زد؛ سرنوشتی که پس از نهایی شدن و تعامل با غرب همچنان در هاله ای از تردید می باشد.

توافقی که به مثل 598 حواشی فوق العاده ای دارد و ایران به مثل همیشه از هیچ نوع همیاری و همکاری در اجرا تعهداتش مضایغه نکرده است.

اما توافتش با ۵۹۸ اساسی است؛ اینبار طرف مستقیم مذاکره آمریکا و دولت های اروپایی می باشند؛ طرف هایی که در نگاه رهبران ایران شیطان یزرگ خوانده می شوند اما در بیان بعضی مسئولین کشوری به فرشته نجات تعبیر می شوند.

شباهت های 598 با برجام کم نیست و از آن جمله عدم اجرا تعهدات طرف مقابل ایران می باشد که بسیار نگران کننده می باشد تا جایی که نامزد های ریاست جمهوری همگی بر دبه در آوردن در خصوص برجام اتفاق نظر دارند.

بلوکه کردن پول های ایران، تحریم ها به بهانه های حقوق بشر و موشکی، دخالت در امور داخلی ایران و تهاجم فرهنگی، علمی و بیولوژیکی و حمایت از گروه های تروریستی مخالف ایران تنها چند مثال کوچک از خصومت های آمریکا و غرب بر علیه ملت ایران می باشد که بعد از برجام قوت گرفته است.

حال سوالی که به ذهن خطور می کند اینست که آیا تعاهدات طرف غربی و مخاطبان دیپلماتیک ایران در برجام به مثل 589 به نعهدات خود را اجرا می نمایند؟

۱۳۹۵/۴/۲۸

اخبار مرتبط