محمد مهدی اسلامي- هنوز برخی می پرسند چرا از عبارت امام خامنهاي استفاده می کنید؟
واژگان با خود بار مفهومي را حمل ميكنند و يكي از وجوه قدرت نرم امام خميني (ره) كه منتهي به پيروزي در برابر تفكر ليبرال گرديد، استفاده از واژگان بومي و داراي مفهوم غني براي انتقال نظام فكري خويش بود.
واژه شناسي (Terminology ) ادبيات بنيانگذار انقلاب اسلامي از جمله غفلتهاي ماست. اساسي ترين لغات در دكترين ولايت فقيه امام خميني (ره) ، كليد واژههاي «امام» و «امت» است. نظام «امامت و امت» كه در قانون اساسي ما نيز مورد تصريح قرار گرفته است.
معمار قانون اساسي شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتي پس از رد عناوین عاريهاي با مرور تجربه مشروطه چنين گفته است: «ما فكر ميكنيم، عنوان نظام، بايد نظام امت و امامت باشد. منتها در اثناي انقلاب، چون اين عنوان هنوز براي توده مردم روشن نبود، به عنوان شعار اول «حكومت اسلامي» انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتي معلوم شد، اين نظام حكومتي رييسجمهور هم دارد، آن وقت گفته شد، «جمهوري اسلامي» ولي نام راستين و كامل اين نظام، نظام امت و امامت است.» 1
امام به معناي پيشوا، مقتدا، الگو و نمونه است، همچنين در معناي رهبر مسايل اجتماعي هم به كار ميرود. اگر مقصود از رهبري، رهبري در فتوا باشد، در اين صورت به آن «مرجع» گفته ميشود و اگر مقصود، رهبري در مسايل اجتماعي باشد، به آن «امام» ميگويند. 2
شهيد بهشتي واژه امت را به مردمي داراي هدف و مقصد و پيوستگي بر اساس آن هدف و مقصد، معنا ميكند. 3 «امت غيراز ناس است. اسلام در خدمت همه ناس است، صلاح همه را ميخواهد نه فقط صلاح مسلمانان را. نظام اسلامي به سعادت كل بشر ميانديشد؛ ولي در ميان ناس و كل بشر آنها كه بر پايه اعتقاد به اسلام و التزام به اسلام يك مجموعه به وجود ميآورند، ميشوند امت.» 4
از اين رو شهيد بهشتي متذكر ميگردد كه «وقتي مردمي بخواهند امت شوند؛ يعني جمعي به هم پيوسته در راه يك مقصد و بر اساس آنچه رسيدن به آن مقصد ايجاب ميكند، اينها نميتوانند بدون امامت و پيشوايي و رهبري اصلا كاري انجام بدهند. اصلا مردم امت نميشوند تا امامتي در كار نباشد و امامتي تحقق پيدا نميكند تا امتي در كار نباشد.» 5
توجه به اين امر بسيار ضروري است كه مقصود از امام در اين مرحله نه امام معصوم، بلكه امامي رهروي راه معصومين است. اين امر شرايطي را ايجاب ميكند كه در چهارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي در انتخاب رهبري توسط خبرگان منتخب مردم ديده شده است. «ولي امروز، در اين عصر غيبت امام معصوم منصوب منصوص ... شناختي و پذيرفتني يا انتخابي است؛ بنابراين، رابطه امت و امامت در عصر ما يك رابطه مشخص است. دقت بفرماييد! شناختن آگاهانه و پذيرفتن، نه تعيين و تحميل، شما در طول اين قرنهاي متمادي هيچجا خواندهايد يا از هيچ كس شنيدهايد كه مرجع تقليد و رهبر ديني را به مردم تحميل كرده باشند و بگويند مجبوريد از او تقليد كنيد؟ آيا شما تا به حال شنيده يا خواندهايد؟» 6
اين مقدمه طولاني برای يادآوري این بود که يكي از واژگان كليدي در تفكر اسلام ناب، واژه امام است. واژهاي كه ما بعد از رحلت حكيم بزرگ حضرت امام خميني آن را بدو منحصر كرديم تا بدين شكل پويايي انديشه امام را گرفته، و در او متوقف نماييم و به اسم اعزاز امام خمینی انديشهاي كه امام از نجف در پي تثبيت آن بود را مورد هجمه قرار داديم.
برخی گاه آن را نشان از تلاش ما براي معصوم انگاري رهبري نظام تلقي ميكنند و هشدار دیکتاتوری و حتی فاشيسم سر ميدهند. بدون آنكه ابعاد گسترده نظام امامت امت را بررسي نمايند و بخوانند كه از حقوق مسلم امام بر امت نصيحت او است و در چنين نظامي كه نصيحت به ائمه مسلمين يكي از فرائض باشد، ديكتاتوري را در آن راهي نيست.
اگر باور داريم كه به كارگيري واژگان بخشي از جنگ خاموش دشمن است، اگر امامت امت را پذيرفتهايم و امت امام هستيم ، نباید از عدم استقبال و شماتت ها با انگیزه های مختلف بترسيم.
پی نوشت:
1- سيدمحمدحسين حسينيبهشتي، مباني نظري قانون اساسي، ص 15
2- عروةالوثقي (نشريه حزب جمهوري اسلامي)، ش 98، ص 33
3- همان، ش 91، ص 19. در اصل يازدهم قانون اساسي آمده است: «به حكم آيه كريمه (ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم واعبدون) همه مسلمان يك امتند...[انبيأ آيه 92].»
4- سيدمحمدحسين حسينيبهشتي، مباني نظري قانون اساسي، ص 17
5- عروةالوثقي، ش 91، ص 19
6- سيدمحمدحسين حسينيبهشتي، مباني نظري قانون اساسي، ص 17