قرآن تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای تربیتی ماست؟

قرآن تا چه اندازه پاسخگوی نیاز های تربیتی ماست؟ این سوال مبنایی و بسیار مهمی است كه پاسخگویی به آن نیازمند دانستن مقدماتی علمی وتخصصی در حوزه مفهوم شناسی تربیت، مبانی،اصول، روش های قرآن است.

به گزارش نما به نقل از خبرآنلاین؛ حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه درباره پاسخگویی قرآن به نیازهای تربیتی، یادداشت کوتاهی در کانال تلگرامی خود به نگارش درآورده است، که در ادامه می آید:

این سوال مبنایی و بسیار مهمی است که پاسخگویی به آن نیازمند دانستن مقدماتی علمی و تخصصی در حوزه مفهوم شناسی تربیت، مبانی، اصول، روش ها، و اهداف از نظر گاه قرآن است.

مفهوم شناسی تربیت، مقصود از تربیت کشف قانونمندی های حاکم بر قوا و استعدادهای انسان است. جریان تربیت می کوشد استعدادهای بالقوه انسان را با ایجاد زمینه های مناسب به فعلیت برساند تا انسان مظهر فضائل اخلقی شود. برای درک این تعریف از تربیت باید آن را از دو دانش مشابه ش متمایز ساخت. این دو حوزه از دانش عبارتند: علم نفس فلسفی و اخلاق.

علم النفس فلسفی که در آن ساحت های وجود انسان مطرح می شود. این دانش به معرفی قوا و استعدادهای انسانی میپردازد. به طور مثال در بحث های انسان شناسی قرآنی گفته می شود انسان دارای قوای شهوت، غضب، عقل و...است. شهید مطهری در آثارشان می فرمایند :انسان دارای دو من است. من ِسفلی و من ِعلوی (دانی و عالی)، که هریک از این من ها دارای استعدادهایی هستند. انسان در تربیت از زمینه هایی استفاده میکند تا این استعدادها به فعلیت برسند.

اما چالش اساسی و مهم در این است که کدامیک از استعدادها باید به فعلیت برسند؟ عده ای گمان می کنند تنها باید استعداد های من عالی به فعلیت برسد ولی اسلام معتقد است همه ی استعدادها باید به فعلیت برسند اما استعدادهای من دانی در حکم وسیله ای برای رشد و شکوفایی من عالی هستند. به بیان دیگر این که اصالت در اسلام با استعدادهای من عالی است واستعدادهای من دانی وسیله هستند. اگر استعدادهای من ِسفلی، فعلیت یابند، باید در راستای من علوی باشد. و این تفاوت تربیت اسلام با ترببت
سکولار است.

پس در انسان شناسی و علم النفس فلسفی، فقط قوای انسانی را می شناسیم ولکن چگونگی فعلیت دادن آن ها دیگر در حیطه علم تربیت است و نه علم النفس.

۱۳۹۵/۵/۴

اخبار مرتبط