به گزارش نما به نقل از فارس؛ نخستین مراکز علمی- دینی غرب که به مطالعه و تحقیق در عرصه شناخت تشیع گام برداشته است، دانشگاهها و مدارس عالی پاریس در فرانسه میباشند.
چکیده
دانشگاهها و محققان مراکز پژوهشی کشور فرانسه؛ از قرن پانزدهم میلادی مطالعات و پژوهشهای خویش را در حوزه اسلام، مذاهب و فرق آن آغاز نمودهاند. به راستی میتوان مدعی شد که نخستین مراکز علمی- دینی غرب که به مطالعه و تحقیق در عرصه شناخت تشیع گام برداشته است، دانشگاهها و مدارس عالی پاریس در فرانسه میباشند. دانشگاه سوربون و مدارس پژوهشی و علمی زیر مجموعه آن، یکی از مهمترین این مراکز پژوهشی به شمار میروند. بررسی و شناخت متدولوژی تحقیقات و مطالعات حوزه ادیان و مذاهب این مراکز مهم علمی، با توجه به عمق و گستره پژوهشهایشان، حائز اهمیت فراوان است.
مطالعه وآگاهی نسبت به روشهای رایج تحقیق در حوزه علوم ادیان و مذاهب این مجموعه، خصوصاً در حوزه مذهب امامیه و یا تشیع اثنیعشری (chiisme duodécimain)، و نیز شناخت متدولوژی و شیوهشناسی اساتید و محققین آن در کنار بررسی کاربردی آن روشها، برای متتبعین و پژوهشگران داخل کشور اهمیت و ضرورت دارد. علاوه بر اینکه این سبک و طرق مطالعاتی، برای بسیاری از محققین حوزه مطالعات دین، در دیگر کشورهای غربی مستند و مبنای روشی علمی پژوهش در حوزه علوم انسانی به شمار میروند، برای محققین حوزوی و دانشگاهی داخل نیز میتواند ضمن آشنا نمودن آنان با دقائق و ظرائف کارهای تحقیقاتی صورت گرفته در غرب، در آنجا که خلأیی باشد و ضرورتی احساس گردد، به مجموعه علمی و روش مطالعاتی ایشان نیز عمق، دقت و ملاحظات لازم دیگری بیفزاید.
کلیدواژگان
سوربون، دانشکده دین، فیلولوژی، پدیدارشناسی، مستشرق، اسلامشناسی، شیعهشناسی، مطالعات تطبیقی
مقدمه
مدتی پس از حضورم در دانشگاه سوربون و مدرسه عملی پژوهشهای عالی آن، (L «Ecole pratique des hautes études) ملتفت گردیدم که یکی از آن امور که میتواند خلایی در حوزه مطالعات و تتبعات مراکز علمی - حوزوی داخل؛ در عرصه ادیان و مذاهب، به شمار رود، عدم آشنایی کافی و لازم با سبک و شیوههای رایج مطالعات و تحقیقات در عرصه پژوهشهای مربوط به ادیان، فرق و مذاهب؛ در مراکز و دانشگاههای موجود و مرتبط با این سلسله مباحث در کشورهای غربی است.
در واقع غرب را سابق بر این، به عنوان مرکز علوم طبیعی و انسانی میشناسند، اما مصطلحات «سکولاریسم و لایسیته» گاهی این تصور اشتباه را در میان محققین به وجود آورده که پس این کشورها در حوزه دین و مذهب، هرچند در میدان علوم انسانی قرار دارند، کاری نمیکنند! در حالی که نهضتهای ضد مذهبی و دولتهای مخالف دین نیز نه تنها چرخ مطالعات دینی و مذهبی را کند ننمودند؛ که به تحقیق، بر این میزان مطالعات هر روزه افزوده میگردد. نمیتوان انکار نمود که پژوهشهای مغرب زمین در حوزه علوم دین وتاریخ ادیان، خصوصاً در دو سده اخیر موفقیتهای فراوانی را از آن خود نموده است.
امروزه مطالعات مستشرقین و محققین حوزه ادیان وفِرَق در غرب، چه در زمینه تحقیق در محتوی و مفاهیم آموزههای دینی و اعتقادی ادیان وآیینهای مختلف مذهبی، وچه در خصوص تاریخ شکلگیری دین، مذهب و جریانهای فکری در درون ادیانِ دوره معاصر، و چه در دستهبندی و طبقهبندی آنها، از جهات متعدد و متنوعی پیشتاز، مرجّح و عمیقتر از بسیاری آثار و پژوهشهای به عمل آمده در درون جوامع دینی و سرزمینهای تحت گستره آن ادیان و مکاتب؛ در دوران اخیر است.
عوامل متعددی این عمق، دقت و غنای پژوهشهای غربی را موجب گردیده است: دسترسی آنان بر بسیاری از متون و نسخ قدیمی و اولیه مذهبی و دینی، که شاید از رهگذر استعمار و سلطه بر بلاد شرقی، مهد ادیان و مذاهب، برایشان میسور و فراهم شده است. بیطرفی و نگاه غیردینی آنان نیز گاهی پروا و جرأت متفاوتی به آنان در ورود و بررسی نقادانه متون دینی بخشیده که بر یک متدین، گاهی چنین ارائه نظرات و مطالعاتی دشوار و پر دغدغه به نظر میرسد. از دگر سو شاید بتوان بر اساس تاریخ پژوهشهای غربیان در آثار اسلامی چنین برداشت، که گوی سبقت در مطالعات تطبیقی میان ادیان و مذاهب را نخستین بار مطالعات مسیحیان در غرب ربود، که از حوالی سده پانزدهم و شانزدهم میلادی به بررسی متون دینی اسلام و یهودیت پرداخت.
از طرف دیگر برای برخی پژوهشگران وفادار و وابسته نظری به یک دین، مذهب و فرقه، زاویه نظر و نگاه مطالعاتی محققین غربی، (اعم از سکولار، لائیک و یا حتی معتقد به دین)، میتواند تأملات، شبهات و احیاناً ناملایماتی را در مسیر آگاهی و شناخت آن آثار به وجود آورد.
البته این موضوع؛ بیشتر برای محققین مسلمان دشوار مینماید تا دیگر ادیان، چه آنکه آنان نقض لایه قداستی متون و مبانی دینی خویش را برنمیتابند و تحمل آن را نیز جائز نمیدانند. اما به واقع باید پذیرفت این وابستگی نظری و آئینی و یا احساس مقدس عقیدتی، چه محق، معقول و محترم و چه خارج از حیطه تعقل، نباید مانع از تتبّع و تمحض در آن آثار و مطالعات گردد که میتواند حاوی نکات و اندیشههای علمی، تاریخی و نظری قابل التفاتی باشد. بسیاری از این مطالعات صورت پذیرفته حاوی نکات و سوالاتی است که پاسخگویی به آنها فصل جدید و جریانات تازهای را در حوزه علوم دین ایجاد مینماید؛ که میتوانند منشاء تحولات فکری گستردهای برای اندیشمندان متدین گردند.
به عنوان نمونه، شیوههای متنوع تفسیر متون دینی بر اساس قواعد علمی فیلولوژی، پدیدارشناسانه و یا ضمن بررسی وقایع تاریخی، نحوه تتبع تاریخمدارانه در عرصه تأویل و تفسیر منابع و متون مقدس، بازشناسی متون دینی از لابهلای بررسیهای لغوی و وقایع، همه و همه؛ میتوانند رویکرد و نگاه جدیدی را در مطالعات استنباطی، منابع اجتهادی و مکاتب فقهی ایجاد نماید، که در فرآیند استنباط احکام؛ نتایج جدیدی به همراه خواهند داشت.
فهم بهتر و ژرف این موضوع، با بررسی مطالعات مستشرقین در حوزه علوم قرآن و سنت (به معنای عام خود که شامل روایات و منقولات مقدس دینی و مذهبی است)، مطالعات موضوعی یا تماتیک (Thématique) متون مقدس همچون قرآن، کاربرد فیلولوژی در شناخت مفاهیم خاص مصطلحات قرآنی و بررسی تاریخمدارانه و تطبیقی آیات آن با شیوه خاص، بیشتر فراهم خواهد آمد. داستان قدیمی شده هرمنوتیک و شیوههای ابداعی محققین در تأویل و تفسیر متون کلامی و وحیانی، از نتایج این سبک و سیاق مطالعات دوران معاصر غربیان به شمار میرود. که البته بخش گستردهای از اینها را باید نتیجه تتبعات پژوهشگران دنیای مسیحیت خصوصاً در سه سده اخیر دانست.
بنای ما بررسی اجمالی و کلی متدولوژی مطالعات حوزه دین و شیوهشناسی این دسته از تحقیقات محققین غربی نیست، بلکه قصد آن داریم که در میان آن مطالعات گسترده در زمینه ادیان، صرفاً تتبعات برخی از پژوهشگران مراکز علمی فرانسه را در شاخه تشیع برگزیده، و سبک و شیوه خاص آنان را در عرصه این سلسله تحقیقات مد نظر قرار دهیم.
ما بر این عقیده نیستیم که تمامی این پژوهشها و مطالعات، خصوصاً آنچه در طول دو دهه اخیر نسبت به شیعه و تشیع انجام پذیرفته است، از سر خیرخواهی و محض آگاهی و مطالعات علمی باشد، ولی این اندیشه هم حتی با اصابت به واقع؛ نمیتواند ما را از بررسی و مطالعه دقیق آن آثار و شیوههای تحقیقی آن مستشرقین و دینپژوهان بر حذر نماید و از اهمیت آن تحقیقات و پژوهشها بکاهد.
برای آن دسته از محققان شیعی که نگاهی نفیآمیز و از سر بیاعتمادی کامل به مطالعات دینی و مذهبی به عمل آمده در غرب و خصوصاً در حوزه تشیع دارند و این نگاه؛ آنان را از تمتع در بسیاری از این دسته از آثارمحروم داشته، خاطر نشان نمایم که در عین آنکه بعضاً و در مواردی این نفی و تیرهگی میتواند مصاب باشد امّا، من در میان پژوهشگران و اندیشمندان دانشگاه سوربون و مراکز تابعه علمی آن - که انصافاً جزو طلایهداران این عرصه به شمار میروند - به اساتیدی نیز برخوردم؛ که عمق نگاه و ژرفای تأمل ایشان در مبانی دینی اسلام و مضامین عرفانی آن، در کنار سیره عملی ایشان، مرا شیفته سلوک معرفتی و مشی مسلمانی حقیقی و مّر رهنمون ائمه (سلام الله علیهم) - خود مینمود.
از آن جمله باید از پروفسور پیر لوری یاد نمایم که در تخلق به سلوک اهل معرفت، صفای باطن و لطف خاطر؛ آثار تدین خالص را از خود نمایان داشته؛ آثار پژوهشی و مطالعاتی او نیز همواره نشان از آن مرواریدهای پر از صدف معرفت و درخشش پاک عقیده دارد. مطالعه موضوع محور و تماتیک وی در آیات قرآن و تطبیق آنها با روش خاصش بر مبنای تاریخمداری و فیلولوژیک با متون مقدس کلیسایی، حاوی نکات ارزنده و بسیار قابل تأمل و تعمق است؛ که در آینده و به اختصار اشارتی خواهیم داشت.
ظاهراً تاریخ شیعهشناسی در غرب به بیش از چهار سده نمیرسد. اما همین مدت کوتاه؛ توانسته مجموعه گستردهای را از مطالعات و پژوهشها در حوزه مذهب تشیع، تاریخ شکلگیری، جریانات سیاسی و فکری، نحلههای نظری و فقهی، سازمان حوزههای علوم دینی، شخصیتشناسی عالمان و مکتبهای فکری، کتابشناسی و بررسی آثار کهن شیعی، با نگاهی کاملاً متفاوت از آنچه در درون جوامع شیعی رایج است و نیز مباحث مربوط به مرجعیت و تقلید گردآوردی نماید، که مطالعه آنها به نظر این نویسنده؛ بر محققین و خصوصاً بر پژوهشگران وعالمان شیعی امری ضروری و لابد به نظر میرسد.
از اینرو؛ این دسته از مقالات و نوشتارها که درصدد پژوهش و تحقیق در شیوهشناسی مطالعات شیعی در غرب و گونهشناسی و متدولوژی تحقیقات آنها در این عرصه میباشند، میتوانند کمکی شایان در پیشبرد تتبعات نوین علمی و نظری محققان حوزوی و آکادمیک و ارتقاء سطح آگاهی پژوهشگران شیعه نماید.
یکی از مهمترین موضوعات پژوهشی در عرصه علوم ادیان بهویژه در دوران معاصر، بررسی و شناخت شیوه عمل مراکز و مؤسسات علمی متکفل پژوهش و مطالعات حوزه علوم دین و مذاهب است. البته در این راستا؛ متدولوژی و روششناسی آنان در فهم محتوی و شکل مبانی یک دین یا مذهب و تأثیر ابزارتعریف شده دینی و نیز مراتب اثرگذاری آن مبانی و سنن در جامعه، بر اهمیت این گونه تحقیقات و مطالعات میافزاید.
امروزه در غرب با استفاده از راهکارها و شیوههای گوناگون و متعددی به بررسی و واکاوی ادیان و مذاهب پرداخته میشود؛ که اگرچه ممکن است برخی از آن شیوهها؛ در مسیر و مقصود غیر علمی هدایت گردد، اما بسیاری از آنان، در نقد و مطالعه متقابل نظریات وآراء عالمان و نظریهپردازان یک دین و آنچه در آثار دانشمندان صرفاً دینشناس (و نه لزوماً اهل آن دین و معتقد به آن)، مورد توجه قرار گرفته و تحریر یافته، مؤثر و منشأ نتایج ارزندهای است. البته متدولوژی اسلامشناسی و مذهبشناسی در مراکز علمی غرب امر چندان آسانی نیست، چه آنکه شیوههای متفاوتی در شناخت ادیان و بخصوص اسلام و مذاهب آن، در این مراکز در جریان است.
هریک از این متدولوژیها نسبت به دیگری دارای نکات متمایزی است که بعضاً حکم مکمل آن را مییابد. از طرفی چنین نیست که همه آن اندیشمندان در مطالعات خویش ادبیات واحد و قلمی ویراسته و کاملاً بیطرفانه داشته باشند. لذا لازم است در مواردی این زبان علمی، درگاه ورودش به میان متتبعین داخل، ویرایشی خاص بیابد تا بر هضم و قرائتاش تسهیل گردد.
در این مقاله توجه و رویکرد ما متدولوژی مطالعات امامیه و یا تشیع اثنیعشریه در دانشگاههای فرانسه، با محوریت سوربون و مدارس تحت زعامت آن است. مطالعات به عمل آمده در عرصه این مذهب و بررسی شیوههای متنوع و رویکردهای علمی متفاوت و مختلف در آن زمینه، مبنا و مرکز ثقل این نوشتار خواهد بود که البته به اختصار و اجمال به فراخور زمینه، در ذیل به آن خواهیم پرداخت..
دانشگاه سوربون: پیشگام در مطالعات مذهبی
امروزه در دانشگاه سوربون (Sorbonne Université) فرانسه و مراکز علمی- پژوهشی تابعه آن؛ با استفاده از روشهای متعددی به بررسی و مطالعه در حوزه ادیان و مذاهب پرداخته میشود.
سوربون یکی از مهمترین وقدیمیترین دانشگاههای اروپا به شمار میرود که محل استقرار اصلی آن در پاریس است. اسم سوربون برگرفته از نام روبرت دو سوربون (Robert de Sorbon) متوفی 1274 میلادی است که مرکز علمی، آموزشی و تحقیقاتی مهمی به شمار میرود که رابرت دسوربن دانشمند قرن سیزدهم میلادی مؤسس نخستین آن بوده است. مجموعه مراکز آموزشی و تحقیقاتی این دانشگاه قبلاً به صورت یک مجموعه واحد در مرکز شهر پاریس بوده است.
اما در دوران حاضراین دانشگاه به چند دانشگاه، دانشکده و مدرسه [1] پژوهشی - علمی مختلف تقسیم شده است که در قسمتهای مختلف شهر پاریس پراکندهاند. بخش مهمی از آموزش عالی فرانسه در زمینههای ادبیات، زبانشناسی، علوم اجتماعی، علوم دینی، جامعهشناسی دینی و مذهبی، تاریخ، سیاست و فلسفه در دانشگاهها و مراکز وابسته به سوربون استقرار و تمرکز یافته است. به عبارت دیگر، این مرکز مهم علمی و پژوهشی، محوری در حوزه این علوم در طول حداقل سه قرن گذشته به شمار میرود. مجموعه دانشگاههای اصلی سوربون از قرار زیر میباشند:
دانشگاه پاریسیک (پانتئونسوربن، Université Paris I Panthéon-Sorbonne)
دانشگاه پاریس سه (سوربن جدید، Université Paris 3 - Sorbonne Nouvelle)
دانشگاه پاریس چهار (پاریس سوربن، Université Paris-Sorbonne)
دانشگاه پاریس پنج (پاریس دکارت، Université Paris Descartes)
البته غیر از این چهار دانشگاه، دانشکدهها و مدارس مهمی نیز تحت قیمومیت علمی
سوربون به فعالیت مشغولند که بعضاً هویت علمیشان موجب ارتقاء بیش از پیش
موقعیت علمی خود سوربون گردیده است. مانند مدرسه عملی پژوهشهای عالی
(L» École pratique des hautes études (EPHE)) و یا مدرسه پژوهشهای عالی هنر (Hautes Études-Sorbonne-Arts et Métiers)، که این دو از برترین مراکز مطالعاتی و پژوهشی فرانسه به شمار میروند.
مدرسه عملی پژوهشهای عالی (EPHE)
از میان مجموعه این مراکز علمی زیر مجموعه دانشگاه سوربون، مدرسه عملی پژوهشهای عالی (EPHE) از مهمترین مراکز آموزشی وپژوهشی در دنیای غرب به شمار میرود که در حوزه برخی از رشتههای علوم انسانی به مراتب بالایی از پژوهش و تتبع دست یافته است. این مدرسه، امروزه به یکی از مراکز مهم تعاملات علمی دانشمندان دانشگاههای معتبر غربی مبدل گردیده است.
این مرکز مهم علمی در 31 ژوییه 1868 توسط ویکتور دوروی (Victor Duruy) وزیر دولت ناپلئون سوم در شهر پاریس تأسیس شد. هدف از تأسیس آن را صورت عملی دادن به تحقیقات وپژوهشهای انجام شده در سوربون ذکر نمودهاند که البته به مرور زمان خود به شکلی مستقل به مجموعهای آموزشی و پژوهشی مبدل شد که دانشمندان و پژوهشگران بزرگی در آن به تحقیق و آموزش اشتغال داشته و دارند. در این مدرسه در بدو تأسیس چهار بخش یا دپارتمان علمی - پژوهشی مشخص گردید که عبارت بودند از:
دپارتمان ریاضیات؛ (Mathématiques (Ie section)) دپارتمان فیزیک و شیمی؛ (Physique et chimie (IIe section)) دپارتمان علوم طبیعی و فیزیولوژی؛
(Sciences naturelles et physiologie (IIIe section)) دپارتمان تاریخ و فلسفه
(Sciences historiques et philologiques (IVe section)).
بعدها در سال 1869 دپارتمان اقتصاد (Sciences économiques) و در سال 1886 دپارتمان علوم دین و ادیان (Sciences religieuses) به آن افزوده گردید، که امروز یکی از مهمترین مراکز پژوهشهای دینی به شمار میرود.
باید خاطر نشان نمود که دانشگاه سوربون در ابتدا بر مبنای مرکز مطالعات و تتبعات در حوزه علوم دین تأسیس گردید و سپس به مرور زمان تغییرات گستردهای یافت و پس از انقلاب صنعتی مشهور دانشگاه علوم دین آن به حالت تعطیل درآمد و بعدها مجدداً به آن الحاق گردید.
اساتید بزرگی در طول این دو سده از کشورهای مهم جهان مانند ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان، ایتالیا و سوئیس در این مرکز به تحصیل، تدریس و پژوهش اشتغال داشتهاند که از آن جمله میتوان به دانشمندان زیر اشاره داشت:
امیل بنوانیست (1928-1975)، فرناند برودل (1938-1953)، کلود برنارد، مارسلین برتلوت، مایکل برال (1893-1913)، پل بروسا، ژان باپتیست، هنری کوربن (1938-1977)، ژرژ دومسیل (1933-1967)، لوسین فبور (1943-1947)، اتین ژیلسون (1930-1941)، مارسل گرانت (1930-1939) ژوزف هالوی (1887-1916)، الکساندر کوژف (1933-1939)، الکساندر کویره (1931-1961)، کمیل ارنست لابروس (1936-1952)، کلود لویستروس (1950-1967)، سیلون لوی، الفرد لوآزی، آگوست لونیون (1887-1911)، گستون مست برو (1987-1943)، مارسل موس (1930-1938)، گابریل مونود (1887-1911)، گاستون پاریس (1887-1904)، لویس راندوین، ژان روش (1959-1992) امیل روکس، فردیناند دو سوسور، هنری والون، ویلیام هنری، ادینگتون و...
در حال حاضر این مرکز علمی- پژوهشی و آموزشی؛ دارای سه بخش یا دپارتمان فعال است. این دپارتمانها، غالباً برخلاف دانشگاهها؛ بیشتر توسط اساتید ممتاز و پژوهشگرانی اداره میگردند که به عنوان هیأت علمی این مدرسه؛ به ارائه سمینارهای هفتگی و ماهیانه و طرح آراء و نظرات علمی خویش در میان محققین و دانشپژوهان میپردازند. مجموعه دپارتمانهای فعال دوره حاضر این مدرسه که مهمترین پژوهشهای حوزه علوم انسانی و بعضاً غیر آن را عهده دارند عبارتند از:
دپارتمان علوم زندگی و زمین (section: Sciences de la vie et de la terre)
دپارتمان علوم تاریخ، علوم زبان و تاریخ زبان (section: Sciences historiques et philologiques)
دپارتمان علوم دین (section: Sciences religieuses)
انستیتو اروپایی علوم ادیان (l «Institut européen en sciences des religions)
انستیتو علوم بیولوژی و اکولوژی (l» Institut des récifs coralliens du Pacifique)
انستیتو علوم خاص (l «Institut transdisciplinaire d» étude du vieillissement)
حضور در این مراکز؛ صرفاً در دورههای کارشناسی ارشد، دکتری، پست دکتری و فرصتهای مطالعاتی امکانپذیر بوده، که البته صلاحیت حضور به عنوان محقق و پژوهشگر (دانشجو) در این مرکز، تنها از طریق تصویب در کمیسیونی مرکب از دانشمندان عضو هیأت علمی تعیین میگردد. این پذیرش، مانند اخذ پذیرش در سایر دانشگاهها چندان آسان نبوده، دشوارتر و دارای مراتب سختی است که منوط به داشتن سابقه علمی خاص، سابقه مطالعات و یا نشانی از امتیازات علمی به همراه داشته باشد. در کنار دشواری پذیرش، انجام تحقیق و پژوهش؛ چه تحت عنوان پایاننامه یا رساله و چه تحت عناوین دیگر، زمان معتنابهی را میطلبد که در مقطع دکتری این دوره بعضاً میان چهار تا شش سال خواهد بود.
این مرکز هر ساله با اعطای محدود تعدادی بورس به برخی نخبگان و پژوهشگران مقطع دکتری یا پست دکتری واجد شرایط از کشورهای مختلف، دشواری هزینههای بعضاً سنگین پژوهش و تحقیق در غرب را تسهیل مینماید.
مدرسه پژوهشهای عالی؛ در راستای اجرای طرحها و پروژههای پژوهشی و تحقیقاتی خود؛ با دانشگاهها و مجامع مهم علمی در سطح بینالملل؛ مانند دانشگاههای آکسفورد در انگلیس، دانشگاههای معتبر سوئیس، برکلی، هاروارد، دانشگاه واشنگتن، نیوجرسی و کالیفرنیا در آمریکا و بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آسیایی و اروپایی دیگر برنامه مطالعات علمی مشترک و مبادلهای دارد.
اهمیت و توجه خاص مدرسه پژوهشهای عالی به علوم ادیان، مذاهب و فرق تا آن حد است که دو مرکز مهم علمی خود را به آن دسته از مطالعات اختصاص داده و به مرور زمان در سالهای اخیر، سرفصلها و بخشهای متنوعی را برای بررسی و تحقیقات کتابخانهای و میدانی در حوزه ادیان و مذاهب مختلف در نظر گرفته است.
بهطور کلی مطالعات و آموزشهای مربوط به حوزه ادیان در نه بخش کلی و مستقل به انجام میرسند که عبارتند از:
- نژادشناسی ادیان و اهل دین (آفریقا، امریکا، اروپا و اقیانوسیه) Ethnologie religieuse))
- ادیان آسیایی (Religions d» Asie)
- تعدد خدایان در دوران قدیم وباستان (Polythéismes antiques)
- یهودیت (Judaïsme)
- مسیحیت و مذاهب آن (Christianisme et ses marges)
- اسلام (و مذاهب) (Islam)
- لائیسیته و دین در دوران معاصر (Laïcités et religions dans le monde contemporain)
- ادیان باطنی (درون گرا) (Ésotérismes)
- شناخت و روششناسی در ادیان (Épistémologie et méthodes en sciences religieuses)
از سال 1940 رشته شیعهشناسی با محوریت تشیع امامیه به عنوان یک کرسی رسمی در این مرکز مطالعاتی و آموزشی تأسیس گردید. البته قبل از این تاریخ و با سابقهای دیرینه، موضوع شیعهشناسی مورد توجه و مطالعات علمی بوده است.
در حوزه اسلامشناسی، بخش مورد توجهی به بررسی مطالعات مذاهب و خصوصاً شیعی اختصاص دارد. اگر چه تحولات سیاسی مذهبی بین سالهای 1998 تا امروز خاورمیانه؛ توجه برخی محققین این مرکز را به بررسی جریانهای افراطی مذهبی در حوزه اسلام معطوف نموده است. به واقع مؤسس کرسی رسمی شیعهشناسی و مطالعات ویژه عرصه تشیع در مدرسه پژوهشهای عالی را باید پروفسور هنری کربن دانست. وی از حوالی سالهای 1955 به بعد مباحث مکتبهای فکری شیعی، تشیع دوران صفویه، بررسی تحلیلی اصول کافی و مبانی نظری کلینی، تشیع صفوی و فلسفه در تفکر شیعه را به عنوان موضوعات مطالعاتی و آموزشی خویش در این مدرسه برگزید و به تدریس آنها اهتمام نهاد.
پروفسور هنری کوربن (1978-1903) که از جمله اساتید و پژوهشگران بزرگ و صاحب سبک و مشی ویژه مطالعاتی در این مدرسه به شمار میرود که در راستای همان اهداف و برنامههای پژوهشی در فاصله سالهای 1345 شمسی به بعد و در دوران تأسیس بنیاد حکمت و فلسفه، با سفر به ایران و برگزاری سمینارهای مختلف و جلسات متعدد با اندیشمندان ایرانی مانند علامه طباطبایی و سیدجلال الدین آشتیانی، از یک طرف در معرفی تشیع دوران معاصر به غرب و از دیگر سو اسباب تبادل اندیشه و پژوهشهای متقابل آن مدرسه و برخی جریانهای فلسفی و کلامی وقت در حوزههای علمیه ایران را فراهم نمود.
امروزه در راستای برنامههای مبادلهای این مرکز علمی با بنیاد مذکور، آثار و پژوهشهای مورد توجهی، در عرصه مطالعات ادیان و مذاهب که در آندوره در ایران به عمل آمدهاند، در کتابخانه و آرشیو مرکز تحقیقات و پژوهش مدرسه عملی پژوهشهای عالی موجود است که مورد استفاده محققین قرار دارد.
مطالعات و پژوهشهای معمول در حوزه شیعهشناسی و مطالعات در مذهب امامیه و فرق وابسته به آن، که در این مرکز و مجموعههای مرتبط با آن صورت میپذیرند را میتوان در سر شاخههای زیر مورد التفات قرار داد. لازم به ذکر است که در مواردی از آنچه به عنوان سر شاخه در ذیل آمده، بعضاً دپارتمان و مراکز مطالعاتی مستقل و متشکل از جمعی از اساتید و پژوهشگران مقاطع عالیه تحصیلی، تأسیس گردیده و در آن به تحقیق و پژوهش مشغولند. عمده این سرفصلها و یا سر شاخهها به قرار زیرند:
مفهومشناسی در تشیع قدیم؛ فیلولوژی مصطلحات متون کلامی امامیه؛ تاریخ شکلگیری و پراکندگی جغرافیایی شیعه؛ پژوهش وبررسی نقادانه - تحلیلی متون حدیثی شیعی در سدههای نخست هجری؛ بررسی فرق و گرایشهای درونگرای تشیع: اسماعیلیه، باطنیه، شیخیه و...؛ بررسی فرق ظاهریه یا حدیثگرا؛ مطالعات مربوط به مکاتب فکری شیعه معاصر؛ مطالعات مربوط به عرفان و تصوف شیعی؛ بررسی آراء و مطالعات قرآنی تشیع امامیه (بررسی تفاسیر شیعه و موضوعشناسی و مفهومشناسی قرآنی (تحریف قرآن و متون مشعر به آن، حدوث و قدم، بررسی سبکشناسی تفاسیر شیعی...)؛ ادبیات مذهبی و دینی در تشیع امامیه؛ سنتها، رسوم و عادات مذهبی در تشیع؛ تشیع و سیاست؛ مشروطه و جریانشناسی تاریخی، کلامی و فقهی آن در تشیع معاصر؛ جریان روشنفکری در تشیع قرن نوزدهم، بیستم و معاصر؛ کتابشناسی امامیه؛ مدارس و حوزههای علمیه تشیع؛ روششناسی آموزش و تعلیم در مکتب تشیع؛ سازمان مرجعیت شیعی؛ فقه و اصول فقه در مذهب تشیع؛ فلسفه در تشیع؛ اماکن مقدس در مکتب شیعی؛ عاشورا و تعزیه؛ جامعهشناسی جوامع شیعی؛ حزبالله و جریانهای سیاسی دوران معاصر.
امروزه مطالعات اسلامشناسی و مذاهب آن (همچون شیعهشناسی) در این مدرسه توسط محققین متعدد و به شیوههای مختلفی انجام میگردد؛ که این طرق و روشهای متفاوت، منحصر در شیوه مطالعاتی دانشگاه سوربون و مدارس عالی تابعه آن نیست؛ و در دیگر مراکز علمی مهم در کشورهای دیگر همچون آمریکا، انگلستان و آلمان نیز جریان دارند. در مواردی این مطالعات؛ بر اساس تخصصی شدن مباحث، در جغرافیایی متفاوت و بعضاً در مراکز مختلف به صورت کار مشترک مورد توجه قرار میگیرند امروزه شاهدیم که در عرصه مطالعات مذهبشناسی، برخی از مراکز علمی نسبت به برخی دیگر در شماری از عناوین موفق پیشی گرفتهاند و مطالعات دقیقتر و مفصلتری را صورت دادهاند.
مثلاً در حوزه عرفان، کلام، تاریخ فرق و علوم قرآنی پژوهشهای برخی مراکز علمی فرانسه نسبت به آنچه در این موضوعات در دانشگاههای انگلستان به انجام رسیده تفاوتی گسترده دارند. در حالی که جریانشناسی سیاسی در مذاهب را بیشتر دانشگاهها و مراکز علمی انگلستان متکفلند. در هر حال به نظر میرسد در جمع، فرانسه در این شاخههای مختلف، مطالعات و پژوهشهایش نسبت به اقران و اکفائش در غرب پیشی گرفته است و صاحب نظر به شمار میرود.
پی نوشت:
[1]. معمولاً عنوان مدرسه (École) در فرانسه به آن دسته از مراکز آموزش عالی اطلاق میشود که دارای جنبه پژوهشی - مطالعاتی بیشتری از آموزشی میباشند. معمولاً این مدارس از دانشگاهها ممتاز بوده و ورود به آنها نیز برای دانشجویان به مراتب دشوارتر از ورود به دانشکاه میباشد. غالباً هم این مدارس از میان دانشجویان پژوهشگر و ممتاز دوره فوق لیسانس محقق میپذیرند.