ژنرال امیلیو مولا طراح اصلی و مغز متفکر ژنرالهای ارتش اسپانیا بود (همان گروهی که توانستند دیکتاتور مشهور ژنرال فرانسیسکو فرانکو باهامونده را برای مدتی طولانی به قدرت بنشانند). وی که فرمانده حمله به پایتخت اسپانیا بود، پس از سه سال جنگ داخلی پیش از به ارمغان آوردن پیروزی برای فاشیستها؛ در نامهای خطاب به آنها که به شهر تسلط داشتند، نوشت: «من با ۴ستون سرباز از شمال و جنوب و شرق و غرب به مادرید حمله خواهم کرد»! شاید این اقدام وی مایه تعجب باشد که چنین سردار سرشناسی چگونه و با چه دلیلی اسرار نظامی خود را فاش کرده و از نحوه آرایش سپاهش پرده برمیدارد! مولا اما در ادامه یادآور شده بود «اگر از چهار ستون اعزامی واهمه ندارید از «ستون پنجم» بترسید که در تمام امور و شئون شما نفوذ دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار میکنند» ستون پنجم همان کسانی بودند که خواسته یا ناخواسته از درون به نفع دشمن فعال بودند و عامل اصلی پیروزی فاشیستها گردیدند. البته این نامه او یکی از مشهورترین جنگ روانیها در تاریخ نبردهای نظامی تلقی میگردد. اصطلاح ستون پنجم از آن روز راه خود را به ادبیات مخاصمات باز نمود.
اینک برای آنها که در ابتدای سال در خصوص مخاصمه اقتصادی غرب با ایران تردید داشتند و نامگذاری «جهاد اقتصادی» را با تردید مینگریستند هم دیگر ابهامی باقی نمانده است که کشور در کشاکش یک نبرد تمام عیار اقتصادی با غرب است. تا آنجا که برخی تحلیلگران معتقدند که پس ازتحریم بانک مرکزی و خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا، غرب «گلوله طلایی» خود را شلیک کرده و دیگر گزینهای برای تهدید ایران در اختیار نخواهد داشت. اینکه با توجه به سبد مشتریان نفت ایران، ناکارآمدی این تحریمها در همان لحظات اول آشکار گردید (و حتی بریتیش پترولیوم هم استثناء شد تا عدم پایبندی انگلستان به عنوان دشمنترین دشمنان اروپایی ایران نیز آشکار گردد تا چه رسد به دولتهای بحران زده یونان، ایتالیا و اسپانیا که اصلیترین مشتریان اروپایی نفت ایران هستند) از واقعیت این موضوع که این اقدام اروپا اقدامی مخاصمه آمیز است چیزی نمیکاهد.
البته این تخاصم اروپا اگرچه نیازمند تدبیر است، اما جای نگرانی جدی ندارد. چه آنکه نه در دوره جنگ و بحران که در دوران توسعه اقتصادی نفت ایران با بهایی زیر ده دلار فروخته و گرهی در کار اقتصاد ما نیفتاد و اگر پس از چنین تحریمی بر فرض توفیق آن و عدم جهش قیمت نفت در دنیا تا مرزهای کمرشکن برای اروپا، حتی تمام مشتریان اروپایی ایران که زیر ۲۰ درصد از کل خریداران نفت ما را تشکیل میدهند، از دست دهیم؛
درآمد کشور از محل فروش نفت خام چندین برابر آن دوره خواهد ماند.
با این وصف و با توجه به دیگر جوانبی که در این مختصر نمیگنجد؛ نبرد اقتصادی از راه تحریم نفت در پشت مرزها به شکست خواهد انجامید، اما گویا امید دشمن به خط نفوذ داخلی است.
آشفته بازار سکه و ارز از یک سو و شایعاتی که بازار اقلام ضروری مردم را نشانه گرفته است از سوی دیگر چنین مینمایاند که گروهی در پی ایجاد اختلال در ثبات اقتصادی کشور و ایجاد برتری برای طرفهای متخاصم ایران هستند. این یاری به خصم ممکن است که از منفعت طلبی شخصی باشد و یا از دلسپردگی به دشمن و یا آنچنان که در جنگ احزاب (یا همان جنگ خندق که بین دو جنگ بدر و خیبر بود) برای گروهی از منافقین رخ داد حاصل رعب از هیبت دشمن و خودباختگی در برابر تعداد لشگریان کفر شود تا آنجا که کلام وحی درباره آنها نازل شد که «اى کسانى که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایى (عظیم) به سراغ شما آمدند؛ ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمىدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)؛ و خداوند همیشه به آنچه انجام مىدهید بینا بوده است. (به خاطر بیاورید) زمانى را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانى را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مىبردید.» (سوره مبارکه احزاب آیههای ۹ و ۱۰)
اما کار این گروه خاصه یهودیان خائن و ستون پنجم کفار که منجر به جنگ احزاب شده بود، سبب گردید مدارای پیامبر با آنها پایان یابد و غزوه خیبر نقطه خاتمه خیانتهای آنها گردد. این سیره نبوی بهترین الگو برای دولت اسلامی است که راه خیانت را برای آنها که امروز نقش ستون پنجم را در مصاف حق و باطل ایفا میکنند، بسته و پیروزی خیبر را در برابر جبهه اتحاد کفر بر علیه اسلام به ثمر آورد. بر اساس این رهیافت انتظار آن است که عاملین آشفتگی بازار در میانه نبرد اقتصادی با برخوردی قاطع مواجه گردند و مانع از فراهم کردن تفوق برای دشمنان توسط ایشان گردد. حتی اگر این نفوذیان اخلالگر در اقتصاد دارای مقام و جایگاهی باشند.
منبع: هفته نامه شما