شیوه تربیتی امام در مسائل دینی قابل توجه بود. حضرت هرگز دانشجویان را به فراگیری بدون تعقل فرا نمیخواند. ایشان سعی میکردند افراد را به تحقیق و تفحص وا دارند تا مسائل علمی را با کنکاش و تحقیق فرا گیرند. لذا آموزههای درسی ایشان توام با استدلالهای نقلی و عقلی بود
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا دانشور ثانی*
با اینکه همه ائمه(ع) دارای علم سرشار و سرآمد همه علماء بودهاند لکن حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به صفت عالم آل محمد(ص) متصف شدند. لقب عالم
آل محمد(ص) را جد بزرگوارشان امام صادق و نیز پدرشان حضرت موسی بن جعفر(ع) به ایشان دادهاند. از امام کاظم(ع) روایت شده که به فرزندان خود فرمود:
«این برادرتان علی بن موسی عالم آل محمد(ص) است، مسائل دین خود را از او پرسید. آنچه به شما میگوید نگهدارید زیرا من بارها از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که میفرمود: عالم آل محمد(ص) در صلب توست، ای کاش با او دیدار میکردم، او با امیرالمومنین علی(ع) همنام است.»
گسترش دانش وی و معروفبودن ایشان به کثرت علم باعث شده بود که در هر شهر و جمعیتی وارد میشدند مردم برای پرسش سؤالات خود به سوی ایشان هجوم میآوردند. رجاء بن ابی ضحاک که مأمورآوردن حضرت از مدینه به سوی مرو بود میگوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمیشدند مگر اینکه مردم از هر سو به او روی میآوردند و مسائل دینی خود را از آن امام همام پرسش میکردند و حضرت نیز به آنان پاسخ میداد و احادیث بسیاری از پدرانش از حضرت علی(ع) و پیامبر اکرم(ص) بیان میفرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم و نزد مأمون رفتم از چگونگی حال حضرت در طول راه پرسید. او را به آنچه در شب و روز و اوقات سکون و حرکت از امام دیده بودم خبر دادم، مأمون گفت: آری ای پسر ابی ضحاک این بهترین و داناترین و عابدترین مردم روی زمین است.»
مامون بارها به فضل دانایی سرشار امام رضا(ع) اقرار نمود حتی در استدلال خود برای بیعت با آن حضرت به بنی هاشم گفته است من به بیعت با او اقدام نکردم مگر آنکه در امر او آگاه و بینا بودم و میدانم که در روی زمین کسی که فضیلتش از او آشکارتر، عفتش از او نمایانتر و ورعش از او زیادتر و زهد و بیمیلیاش به دنیا از همه بیشتر و او از همه وارستهتر و در میان خاص و عام پسندیدهتر و در اجرای اوامر و نواهی الهی از او سختتر وجود ندارد.
ابی صلت هروی در بیان علم و فضل حضرت میگوید: از وی دانشمندتر و عالمتر ندیدم، هر عالمی با او دیدار میکرد آن عالم مثل من اقرار مینمود که با دانشمندترین و بافضیلتترین مردم ملاقات کرده است. مامون با انگیزههای متعدد جلسات علمی میگذاشت و از دانشمندان ادیان مختلف و فقها و متکلمان اسلامی و غیراسلامی دعوت میکرد. حتی در برخی از تواریخ آمده است که به آنها میگفت سختترین و پیچیدهترین مسائل علمی را آماده کنند و از علی بن موسی(ع) بپرسند. آنها در این محافل پس از اینکه مغلوب دانش بی انتهای حضرت میشدند به فضا و برتری وی اقرار و به ناتوانی خود نزد آن حضرت اعتراف میکردند.
در مسجد النبی(ص) کرسیهای درس زیادی وجود داشت. علمای بزرگی به تدریس و بیان احادیث میپرداختند. حتی در آنِ واحد چند محفل علمی به پا بود. ابی صلت هروی میگوید: هرگاه مدرسین و محدثین از بیان پاسخ مسئلهای ناتوان میشدند متوجه علی بن موسی(ع) میگشتند و حضرت آن مسئله را پاسخ میدادند. یکی از شاگردان حضرت به نام محمد بن عیسی یقطینی میگوید هجده هزار مسئله از مسائلی که از آن حضرت سؤال شد و آن حضرت پاسخ دادهاند جمعآوری کردم.
بنیان عمیق علمی و فکری حضرت باعث شد بسیاری از تفکرات انحرافی در حوزه دین و امور عقلی که در زمان آن حضرت بهوجود آمده یا رشد کرده بودند به انزوا کشیده شود. حضرت با تمسک به استدلالات عقلی که از صدر اسلام تا آن زمان برای پاسخ به انحرافات عقیدتی و فکری که مورد استفاده قرار میگرفت به مبارزه با انحرافات رفته و عقاید و تفکرات ناب دینی را پاسداری کردند. از انحرافاتی که حضرت رضا(ع) با آن مبارزه نمودند اعتقاد مشبهه بود که خداوند متعال را به موجودات و مخلوقات تشبیه میکردند و نیز عدهای عقیده داشتند که ذات خداوند تعالی با صفات وی دو چیز جداگانه هستند و حضرت با آن مبارزه کرد و فرمودند: ذات و صفات خداوند دوگانه نیست.
انحرافاتی که در جبر و اختیار پیش آمده و دو گروه افراطی در جامعه ظهور کرده بودند عدهای قائل به جبر مطلق بوده و اساس اراده انسان را هدف قرار داده و عدهای برخلاف آنها قائل به اختیار مطلق بودند. حضرت با طرح این مسئله که «نه جبر است و نه اختیار بلکه امری است بین این دو» به فتنه حاصل از این انحراف نیز خاتمه دادند. ایشان در مناظرات فراوان با دانشمندان مکاتب مختلف شرکت کرده و به سؤالات آنها پاسخ داده و انحرافات آنها را بر ملا میساختند. علاوه بر مبارزه با انحرافات فکری حضرت رضا(ع) با بیان ویژگیهای امام و رهبر جامعه ساختار علمی و عقلی و مباحث مربوط به امام را پیریزی مینمودند. ایشان با تمسک به آیات قرآن مثل: «إنّی جاعِلُکَ للنّاس إماماً...» و «و جَعَلناهُم أئمّةً یَهدُونَ بِأمرِنا» و آیاتی دیگر به بیان صفات امام و نشانههای او پرداخت و راه شناخت امام و رهبر الهی در هر عصر را برای مردم بازگو کردند.
شیوه تربیتی امام در مسائل دینی قابل توجه بود. حضرت هرگز دانشجویان را به فراگیری بدون تعقل فرا نمیخواند. ایشان سعی میکردند افراد را به تحقیق و تفحص وا دارند تا مسائل علمی را با کنکاش و تحقیق فرا گیرند. لذا آموزههای درسی ایشان توأم با استدلالهای نقلی و عقلی بوده لذا افرادی که جذب مباحث علمی حضرت میشدند اغلب از دانشآموختگانی بودند که به دلیل روشهای تربیتی امام جذب ایشان گشته بودند.
* معاون حقوقی آستان قدس و استاد دانشگاه رضوی