به گزارش نما - شرق نوشت:
زنی که شوهر خود را با کمک خواستگار سابقش به قتل رسانده است، همراه همدستش دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، کشف جسد در مسیر رودخانه کن واقع در روستای جهانآباد ساعت ١٧ روز ١٢ دی سال گذشته از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ١١٠، به کلانتری کهریزک اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر، موضوع برای بررسیهای تخصصی به تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع داده شد. کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت در محل حاضر شدند و بعد از بررسیهای اولیه روی جسد و با توجه به دلایل و شواهد بهدستآمده؛ از جمله وجود آثار شکستگی روی سر متوفی وقوع جنایت محرز شد. کارآگاهان در اولین مرحله از تحقیقات، با بررسی پروندههای مربوط به افراد مفقودشده موفق به شناسایی هویت متوفی بهنام «مرتضی. و» (٢٤ساله) شدند که به گفته خانوادهاش، یک روز قبل از کشف جنازه از خانه خارج شده و برنگشته بود. با شناسایی خانواده مقتول در اسلامشهر، همسر مرتضی به کارآگاهان گفت: «شوهرم مغازه فروش کفش و کتانی در منطقه عبدلآباد دارد. او ساعت هشت روز جمعه ١١ دی طبق روال هر روز، برای رفتن به مغازه از خانه خارج شد و پس از آن دیگر برنگشت و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش شد».کارآگاهان در همان مراحل اولیه تحقیقات، اطمینان پیدا کردند انگیزه وقوع جنایت نمیتوانسته «انجام سرقت» یا «اختلافات مالی و درگیری فرد یا افرادی با مقتول» باشد. بههمیندلیل در ادامه رسیدگی به پرونده، تحقیق روی اعضای خانواده مقتول ادامه یافت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند این مرد و همسر ١٨سالهاش بهنام لیلا به صورت کاملا سنتی و بدون لحاظشدن رضایت آنها و صرفا بهواسطه نشانهگذاری طرفین در دوران طفولیت، پنج سال پیش با یکدیگر ازدواج کردهاند و در این مدت نیز درگیریهای متوالی با یکدیگر داشتهاند. همچنین در ادامه مشخص شد لیلا، پیش از ازدواج، خواستگار دیگری به نام «حسن. الف» داشت و آن دو علاقه شدیدی به یکدیگر داشتند. کارآگاهان با احتمال وقوع جنایت خانوادگی، به تحقیق از لیلا پرداختند. تحقیقات از این زن از ساعت هشت صبح روز دوشنبه گذشته آغاز شد. او منکر هرگونه مشارکت در مرگ همسرش بود تا اینکه بالاخره ساعت ١٦ همان روز لب به اعتراف گشود و به مشارکت در قتل عمـد شوهرش اقرار کرد. لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی «حسن. الف» (٢٣ساله)به کارآگاهان گفت: «شب قتل، من و همسرم درِ منزل بودیم؛ حوالی ساعت سه روز ١٠ دی بود که حسن به در منزل آمد؛ بعد از اینکه من در خانه را باز کردم، او مرا هل داد و داخل حیاط شد. او یک میله آهنی در دست داشت و گفت: «امشب میخواهم مرتضی را به قتل برسانم». مرتضی خواب بود. من در حیاط ماندم و حسن به داخل خانه رفت. بعد از گذشت حدود نیم ساعت، حسن از ساختمان بیرون آمد. میلهای که در دست داشت، خونی بود. از من کیسهای پلاستیکی خواست تا جسد مرتضی را انتقال دهد. حسن ماشینش را جلو درِ حیاط آورد. من هم کمکش کردم تا جسد مرتضی را داخل ماشین که پراید مشکی بود، قرار دهد. بعد حسن خودش همه وسایل مقتول را جمع کرد و همراه جسد برد. حدود ساعت چهار صبح، حسن از خانه ما خارج شد و به من گفت: «فعلا هیچگونه ارتباطی با هم نمیگیریم تا آبها از آسیاب بیفتد. بعد یک روز همراه مادرم، برای خواستگاری به خانهتان میآییم».با اعتراف صریح لیلا مبنی بر وقوع جنایت از سوی «حسن. الف»، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ضمن شناسایی مخفیگاه حسن در شهرستان اسلامشهر و انجام هماهنگی با مقام قضائی، به این شهرستان اعزام شدند و درحالیکه وی قصد داشت با پراید مشکی از محل متواری شود، او را نیز چند ساعت پس از اعتراف لیلا دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند. «حسن» در بازجوییها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما پس از اطلاع از اظهارات لیلا، به کارآگاهان گفت: «از قبل با لیلا هماهنگی داشتم و او زمینه قتل را آماده کرده و گفته بود «ساعت ٢:٣٠ شب بیا و عشقت را به من ثابت کن». به منزل آنها رفتم. درحالیکه مقتول خواب بود تا ساعت ٣:٣٠ بامداد در حیاط با لیلا صحبت میکردیم؛ بعد بههمراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او در خانه مخفی کرده بود، ضربهای به سر مقتول زدم. همزمان با من، لیلا نیز یک بالش را روی صورت مقتول فشار میداد تا صدایش درنیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی میکردند. بعد از اینکه کار مقتول تمام شد شوکه شده بودم؛ حتی یک لحظه میخواستم آنجا را ترک کنم اما از لیلا مقداری پارچه گرفتم و دستوپای مقتول را بستم. جسد را داخل کیسه پلاستیکی گذاشتم و با کمک لیلا، مقتول را تا حیاط بردیم. لیلا داخل کوچه را دید. کسی نبود. من ماشین خودم را جلو درِ خانه بردم. بعد مقتول را با همدیگر روی صندلی عقب ماشین گذاشتیم و داخل رودخانه انداختیم». سرهنگ کارآگاه حمـید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر، گفت: «با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر شد اما به علت ارتکاب جنایت در شهرستان اسلامشهر، هر دو متهم برای ادامه رسیدگی به پرونده در اختیار پلیس آگاهی و مقام قضائی شهرستان اسلامشهر قرار گرفتند».