به گزارش نما - ایران نوشت:صبح بیست و سوم تیرماه سال 93 جوانی با مراجعه به کلانتری اعلام کرد زنعمو و دختر عموهایش، عموی وی را به قتل رساندهاند.
این جوان به پلیس گفت: شب جنایت وقتی وارد خانه عمویم شدم اعضای خانواده داشتند با اره برقی جسد را قطعهقطعه میکردند و داخل یک پلاستیک مشکی میگذاشتند. مأموران پلیس پس از ورود به این خانه، عاملان جنایت را دستگیر کردند و مادر و دخترانش برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شدند. الهام، نگار و مادرشان نیز در نخستین تحقیقات به جنایت اعتراف کردند.
صبح دیروز محاکمه الهام دختر بزرگ خانواده به همراه مادر و خواهرش نگار در شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران آغاز شد.
در این دادگاه اولیای دم پس از اعلام کیفرخواست از قضات دادگاه خواستار اشد مجازات برای متهمان شدند و تقاضای قصاص کردند. سپس الهام دختر بزرگ خانواده بهعنوان متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و به سؤالهای اصغر عبداللهی و متین راسخ – قضات دادگاه- جواب داد. الهام گفت: پدرم مشکلات جدی داشت بههمینخاطر هم همواره مشاجره و درگیری داشتیم.
چند بار تصمیم گرفتیم با خوراندن سم او را بکشیم اما موفق نشدیم حتی با کمک دو مرد دیگر که از آشنایانمان بودند نقشه قتلش را در یک تصادف رانندگی کشیدیم اما در آخرین مرحله منصرف شدیم. حتی با خرید مواد مخدر و جاسازی آن در خودروی پدرمان خواستیم او را گرفتار پلیس کنیم که آن هم اجرا نشد.
یک روز پدرم که راننده مسافربر بود، گفت: به من تعرض خواهد کرد و من، مادرم و خواهرم تصمیم گرفتیم او را مسموم کنیم. مادرم به نگار پول داد تا قرص، طناب و چسب بخرد. عصر وقتی که پدر به خانه آمد مادرم قرصها را داخل شیرموز ریخت و به او داد.
پدرم کمی از شیر موز را خورد و خوابش برد. نیمههای شب دیدم که از دهانش کف بیرون میآید. مادرم گفت به اورژانس زنگ بزنیم اما من نگذاشتم و گفتم بگذارید تمام کند، اما تا ساعت 8 صبح همچنان نیمهجان بود که من و خواهر و مادرم با یک روسری مشکی تصمیم گرفتیم او را خفه کنیم. آنقدر ما را اذیت کرده بود که کمر به قتلاش بستیم. هرچند انجام این تصمیم برایمان سخت بود ولی در حالی که خواهرم گریه میکرد این کار را انجام دادیم. پس از مردن پدرمان به پسر عمو و داییمان خبر دادیم که به ما کمک کنند اما هیچیک اعتنایی نکردند. بنابراین برای سربهنیست کردن جسد به فکر فرو رفتیم. مادرم گفت داخل دیوار دفنش کنیم اما بعد یک اره برقی خریدیم.
داخل سرویس بهداشتی در حال قطعهقطعه کردن جسد بودیم که پسرعمویم به همراه یک مأمور از راه رسیدند و ما دستگیر شدیم. من در آخرین دفاع خود از اولیای دم و دادگاه میخواهم که ما را ببخشند، چرا که ما یک پدر ظالم را کشتیم. او بشدت به ما آزار میرساند و ما نمیدانستیم چکار کنیم.
در ادامه جلسه دادگاه نیز مادر و دختر دیگرش با تأیید اظهارات الهام به دفاع از خود پرداختند. در پایان جلسه قضات از اولیای دم (خانواده مقتول) خواستند در مورد قصاص متهمان تجدید نظر کنند و سپس برای صدور رأی وارد شور شدند. قرار است بزودی رأی درباره مادر و دو دخترش صادر شود.