"زهرهسادات لاجوردی" فررند شهید لاجوردی، در گفتوگو با خبرآنلاین با اشاره به برخی بداخلاقیها در فضای سیاسی کشور اظهار داشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد ظهور و بروز برخی جریانها بودیم، دشمنان زیادی در داخل و خارج داشتیم ولی آنچه مسلم است اين است که در اصل نظام و رهبری مقام معظم رهبری که راهرو امام راحل هستند هیچ خللی وارد نشده است، اگر چه در عین حال میبینیم که دشمنان خارجی و برخی دشمنان داخلی دانسته یا ندانسته آب به آسیاب دشمن میریزند و موانع و خللی را در راه اهداف انقلاب ایجاد کردهاند.
لاجوردی در ادامه به وصیتنامه پدر شهیدش و هشدارهای او نسبت به برخی جریانهاي داخلی اشاره کرد و ادامه داد: شهید لاجوردی با بصیرت بالای خود معتقد بودند باید دشمنشناس بود، دشمن را بشناسیم و سعی کنیم از اهداف انقلاب حفاظت کنیم. ایشان در سالهای قبل از شهادتشان خصوصا در دهه 60 که مسئولیت دادستانی تهران را داشتند همواره درباره کسانی که میخواستند از طریق توصیه، سفارش و اعمال نفوذ، قانون را دور بزنند اعتراض میکردند. آن چیزی که ایشان را بیش از همه آزار میداد این بود که برخی افرادی که در آن زمان در شورای عالی قضایی مسئولیت داشتند و مردم آنها را به عنوان انقلابی و دینمدار میشناختند با توصیهنامههایشان میخواستند قانون اجرا نشود و امور کشور با توصیه و سفارش پیش رود.
دختر شهید لاجوردی همچنين گفت: پدر همیشه در مقابل این فضا میایستادند و همین هم باعث شد خیلیها حضور ایشان را در مسئولیتی که داشتند برنتابند و ایشان را برکنار کنند؛ در واقع ایشان هیچ وقت از مسئولیت کنار نکشید، ولی ایشان را به دلیل روحیه سازشناپذیری و قاطعیت نسبت به دشمنان، کنار گذاشتند.
وی تاکید کرد: شهید لاجوردی جریانشناس بودند و در وصیتنامه خود به خطر منافقین انقلاب اشاره کرده و به مسئولان نظام هشدار دادند که خطر اینان به مراتب بیشتر از خطر منافقین خلق است.
لاجوردي در توصیف شخصیت پدرش هم گفت: شهید لاجوردی در دوران قبل از انقلاب نزدیک به یک دهه از عمرشان را در زندانهای ستمشاهی گذرانده بودند، بعد از انقلاب هم به واسطه مسئولیتهای مهمی که داشتند خیلی از اوقات را دور از منزل بودند ولی حقیقتا در هیچ یک از این دوران از بحث خانه و خانواده و رسیدگی به تربیت فرزندان غافل نشدند.
وی كه در حاشیه مراسم بزرگداشت شهدای شهریور (شهیدان عراقی، لاجوردی و اندرزگو) سخن ميگفت، تصریح کرد: در سالهایی که خودشان در بند رژیم ستمشاهی بودند سعی میکردند از طریق نامه یا در ملاقاتهایی که بین ما و ایشان صورت میگرفت نهایت سعی خود را در بکارگیری شیوههای صحیح تربیتی انجام دهند. ایشان از طریق نامهنگاری مرتبا نکاتی را به تناسب سن و سالمان به ما تذکر میدادند، خاطرم هست بارها به ما میگفتند در نامههایتان برای من حتما یک حدیث بنویسید و من را با یک حدیث ارشاد کنید. ما هم در عالم کودکی میگشتیم و حدیثی را پیدا میکردیم تا نامههایمان را با آن حدیث شروع کنیم. در مقابل پدر، نکات آن احادیث را استنباط میکرد و میگفت من از این حدیث این درسها را گرفتم؛ در واقع اینگونه در دورانی که دور از ما بودند به شیوهای غیرمستقیم ما را تربیت میکردند.
دختر شهید لاجوردی در ادامه مهمترین هدف پدر خود و سایر شهدا را رشد و تعالی انسانها و عمل به وظیفه و تکلیف الهی دانست و افزود: کسانیکه مبارزه را قبل از انقلاب اسلامی شروع کردند، آن هم در فضایی سراسر خفقان و سرکوب، قطعا انگیزههای والا و معنوی داشتند؛ افرادی که از جوانی و رفاه خود میگذشتند و با وجود اینکه میتوانستند زندگی آسوده و مرفهی برای خود و خانوادهشان مهیا کنند ترجیح داده بودند در مسیر اعتلای اسلام از همه چیزشان بگذرند، این افراد قطعا انگیزه مادی نداشتند.
سید اسدالله لاجوردی رییس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب در دههٔ شصت بود. او از اعضای شورای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی بود که در اول شهریور سال 1377 توسط گروهک منافقین ترور شد و به شهادت رسید.