به گزارش نما به نقل از خبرآنلاین: اقتصاددانان می گویند محرکهایی که برای خروج از رکود به اقتصاد وارد می شود،باید شرایط افزایش رشد اقتصادی را مهیا کند،حتی اگر تورمی باشد.
آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد در سه سال اخیر نقدينگي افزايش شديد نامتعارفي داشته است،برخی کارشناسان هشدار می دهند که این رشد «سونامی پول» در پی خواهد داشت که منجر به خرابی برای اقتصاد ایران می شود.اما آیا باید این هشدار جدی گرفته شود؟
به گزارش خبرآنلاین،بررسی متغیرهای پولی در سه سال گذشته نشان می دهد که حجم نقدینگی از 479 هزار میلیارد تومان در تیرماه 92 به یکهزار و81 هزار میلیارد تومان در تیرماه 95 رسیده است؛یعنی در عرض سه سال حجم نقدینگی نزدیک به دو برابر افزایش یافته،عددی که خیلی ها نسبت به آینده آن هشدار می دهند.
در ادبیات اقتصادی سپرده های غیردیداری را اصطلاحا شبه پول می نامند که شامل سپرده های قرض الحسنه،پس انداز مسکن و سپرده های بلند مدت یک تا چندساله می شود.
بررسی ها نشان می دهد تا زمستان سال پيش نسبت شبهپول به حجم پول به طور قابل توجهي بالا رفت که این موضوع سبب شد تا نرخ سود بالا به طور خودكار در انتهاي سال نقدينگي را افزایش بدهد.فرض کنید، شخصی يك ميليون تومان سپرده دارد و ٢٥ درصد سود می گیرد.این یعنی ٢٥ درصد به اين سپرده اي كه دست نخورده اضافه شده ، يعني ٢٥ درصد به حجم نقدينگي اضافه شده است .در واقع دليل افزايش نقدينگي در دو سال اخير به تغییرات نسبت شبه پول به حجم پول است.
از سویی به دلیل بدهی هایی که از گذشته به دولت تحمیل شده،دولت مخارج بالایی دارد كه نياز به افزايش نقدينگي را ايجاب کرده است. طی 8 سال دولت های نهم و دهم تعداد کارکنان دولت بیش از سه برابر افزایش یافته و این عامل سبب شده تا هزینه های جاری دولت و داستان هرساله افزايش دستمزدها بار مالی سنیگینی بر دوش دولت بگذارد.در نتیجه فشار هزينه اي که به بنگاه ها تحميل شده و دولت هم براي اينكه اين فشار را تسهيل كند، بانك مركزي را وادار كرده كه نقدينگي را افزایش بدهد.
کارشناسان می گویند،اينكه نقدينگي به هزار ميليارد تومان يا بيشتر رسيده ، خيلي مهم نيست،زیرا با توجه به رشد متغيرهاي ديگر ، اعم از متغيرهاي پولي ، سال ديگر به اين عدد ميرسيديم ، از همین رو نباید نگران هزار هزار ميليارد تومان نقدینگی بود.
حساسيت رواني و واقعیت ها
بررسی ها نشان می دهد که نسبت پول به شبهپول طي دو دهه اخير عموما كاهشي بوده، اما از اواخر سال ٩٢ شكاف بزرگي در متغيرهاي پولي اتفاق افتاده است.یعنی در حالي كه نرخ رشد پول در سال ٩٣ به ٣/١ درصد رسيده ، نرخ رشد شبه پول عدد ۲۷ درصدی را ثبت کرده است . بررسی ها نشان می دهد که نرخ رشد پول تا پاييز ۹۴ در محدوده ارقام منفي نوسان داشته است و از آذرماه سال گذشته این عدد به ٢/٠ درصد رسيد ه است، در حالي كه نرخ رشد شبهپول به ۲۹ درصد افزايش يافته است .
در واقع نرخ رشد شبهپول در اين دوره اگرچه نسبتا بالا بوده ولی نرخ رشد پول بسيار پايين گزارش شده است. این موضوع نشان می دهد، اتفاقي كه در متغير پولي ما افتاده ، نرخ هاي رشد بسيار پايين حجم پول در برابر نرخ هاي رشد بالاي شبهپول از اواسط ٩٢ تا پاييز ٩٤ بوده که سبب شده نرخ تورم به زير ۱۰ درصد ، با وجود نرخ بالاي رشد نقدينگي برسد .
کارشناسان اقتصادی علت این پدیده را کاهش درجه نقدشوندگي نقدينگي می دانند.بنا به گفته آنان اگرچه نقدينگي با نرخ بالا در حال افزايش است، اما درجه نقدشوندگي ، كه در نسبت پول به شبهپول در نقدينگي منعكس مي شود ، در حال كاهش است . البته پول و شبهپول در بلندمدت با هم حركت ميكنند اما تحولات كوتاهمدت آنها ، اثرات بسیار مهمي بر روي تورم ميگذارد .
رکود مهم است یا رشد؟
مسعود نیلی مشاور اقتصادی رییس جمهور روز گذشته گفت که بیماری اقتصاد ایران رکود نیست،بلکه رشد کم اقتصادی است.همان موضوعی که او از آن تحت عنوان رشد بد اقتصادی یاد کرده است.
کارشناسان می گویند، تورم 40 درصدی ابتدای دهه 90 سبب شد تا مردم هیچ سرمایه گذاری را بهتر و مطمئن تر از بانکها نداشته باشند، لذا بخش بزرگی از سرمایه هایشان را در بانکها سپرده گذاری کردند. در همین حال نرخ سود بالا موجب شد که مردم حساب هاي جاري خود را به حساب پس انداز تبديل کرده و حساب هاي پس انداز را از حساب كوتاه مدت به ميان مدت و بلندمدت تبديل كنند ، تا نرخ سود بالاتری را دريافت كنند . همزمان با این اتفاق ، شرايط ركودي در اقتصاد حاکم شد که نتیجه آن نياز كمتر به پول بود .
نتیجه بررسی اقتصاددانان تاکید می کند که رفتار اقتصادی مردم چنین بود که ترجيح دادند پول خود را در بانك پس انداز كرده و از سود بانكي براي مصارف آتي استفاده كنند . اما از زمستان ٩٤ دو اتفاق افتاد؛ اول بانك مركزي سياست هاي كاهش نرخ سود اسمي را آغاز كرد و نرخ سود را ابتدا از ٢٢ به ٢٠ درصد و پس از آن به ١٨ درصد رساند و اكنون نيز به ١٥ درصد رسانده است . این محرك سبب شده تا دوباره فرآيندي كه پول را تبديل به شبهپول می کند،مردم را ترغیب به تبدیل شبهپول به پول كنند .
اما دومین نکته که شاید کمی خطرناک به نظر برسد، تحريك بازار است که سبب می شود سپرده هايي كه طي دو سال با نرخ هاي بالا مدام در حال بازتوليد و مهم ترين عامل رشد نقدينگي بود، به سمت تبديل شدن به پول حركت كند .
اقتصاددانان می گونید،این محرک ها که برای رشد اقتصادی و خروج از رکود به اقتصاد وارد می شود، باید منجر به رشد شود،حتی اگر تورمی هم ایجاد کند اما رکود همراه با تورم خطرناک است. نکته ای که حالا باید بانک مرکزی برای آن نسخه های تازه ای بنویسد.