به گزارش نما، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :
دي سايت: بحران هويت به بنيادهاي رژيم اسرائيل رسيده است
تهديدهايي كه اسرائيل مي كند صرفا بيانگر نگراني از برنامه هسته اي ايران نيست بلكه بحران هويتي را نشان مي دهد كه به عمق شالوده هاي رژيم اسرائيل رسيده است.
اين تحليل را نشريه آلماني دي سايت ارائه كرد و نوشت: مناسبات سياسي اسرائيل مدت ها با آمريكا به خطر افتاده است. سران تل آويو ديگر به ندرت از صلح با فلسطينيان - كه همواره درباره آن لفاظي هاي نخ نمايي انجام مي دادند- حرف مي زنند. در ميان سياستمداران اسرائيل كسي علاقمند نيست مناسبات با فلسطيني هايي را كه زير يوغ 40 ساله سر كرده اند، عادلانه سامان دهد. اسرائيل همچون كسي رفتار مي كند كه با طرف مقابلش درباره تقسيم پيتزا حرف مي زند و در عين حال جلوي چشمان او مشغول خوردن همان پيتزا مي باشد. بنابراين تعجبي ندارد كه اسرائيلي ها به جاي صحبت درباره فلسطين، از خطر ايران و جنگ و پناهگاه و ماسك گاز حرف مي زنند و تهديد مي كنند مجله آلماني خاطر نشان كرد: براي اسرائيل، اين تهديد كردن هاي هميشگي تنها بيانگر نگراني از برنامه اتمي ايران نيست. در عين حال بحران هويتي را نشان مي دهد كه به عمق شالوده هايش مي رسد. اوراهام بورگ رئيس سابق مجلس اسرائيل بر آن است در اين فاصله اتحاد ارزشي بين اسرائيل و آمريكا درباره دمكراسي و حقوق بشر و احترام به ملت هاي ديگر جاي خود را به مجموعه ساده اي از منافع مشترك داده است؛ جنگ و بمب و تهديد و نگراني و وحشت زدگي.
دي سايت اضافه كرد: اسرائيل ديگر آن كشور الگوي مورد ادعا نيست بلكه دولتي است بيمار كه در برخورد با مردم فلسطين به دستگاه امنيتي و قدرت نظامي وابسته است.
در همين حال روزنامه صهيونيستي «تايمز اسرائيل» در گزارشي تصريح كرد كه لفاظي هاي سران اسرائيل عليه ايران در جهت منسجم كردن صهيونيست هاست اما در عمل به انهدام اقتصاد اسرائيل منجر مي شود. اين روزنامه خاطر نشان كرد: اقتصاد به شدت وابسته به سرمايه خارجي است در چنين شرايطي لفاظي هاي تهديدآميز عليه ايران، باعث تجديدنظر سرمايه گذاران خارجي براي سرمايه گذاري در اسرائيل مي شود. همچنين اين وضعيت باعث شده تا يهوديان آمريكا و فرانسه كه مايل به خريد خانه در تل آويو بودند، از تصميم خود منصرف شوند. بي ثباتي امنيتي و اقتصادي احتمالا جلوي مهاجرت يهوديان را كه راهبرد كليدي دولت اسرائيل است، مي گيرد.
حال شاه عربستان خوب نبود به جاي تهران راهي آمريكا شد
پادشاه عربستان به اردن و مغرب رفت تا از آنجا عازم آمريكا شود.
عبدالله بن عبدالعزيز شاه سعودي 88 ساله به خاطر آنچه كه بيماري و ناتواني جسمي خود خوانده بود براي سفر به تهران و مشاركت در نشست سران جنبش عدم تعهد عذر آورده بود.
وي پيش از سفر با سپردن موقتي امور به برادر ناتني اش سلمان كه سمت وليعهدي كشور را دارد عازم اردن شد.
به گزارش خبرگزاري ها وي ابتدا براي سفري چند ساعته و ديدار با عبدالله اردني راهي امان شد و پس از ديدار با وي، امان را به مقصد رباط پايتخت مغرب ترك خواهد كرد تا در كاخ تابستاني خود در ارتفاعات اين كشور به مدت چند روز به استراحت پرداخته و با برخي از مقامات اين كشور از جمله شاه مراكش ديدار كند. سومين ايستگاه عبدالله بن عبدالعزيز در سفر دوره اي آمريكا خواهد بود تا به گفته منابع نزديك به وي آزمايشات پزشكي خود را انجام داده و تحت نظر پزشكان آمريكايي دوره درمان جديدي را شروع كند.
يك منبع آگاه كه با خبرگزاري يونايتدپرس مصاحبه مي كرد گفت كه عبدالله براي درمان بيماري مزمن خود در ستون فقرات به مراقبت هاي ويژه پزشكي احتياج دارد، هر چند كه هنوز به شهري كه شاه سعودي در آن بستري خواهد شد اشاره اي نشده است.
همزمان با سفر ملك عبدالله، خبرگزاري رويترز در گزارشي به خطرات سياسي مختلفي كه رژيم سعودي را تهديد مي كند، پرداخت و نوشت: مرگ شاهزاده نايف در ماه ژوئن امسال در سن 89 سالگي باعث شد كه خاندان آل سعود مجبور شود كه در فاصله 8 ماه دوبار وليعهد يا پادشاه آينده كشور را برگزيند. وليعهد جديد عربستان شاهزاده سلمان 76 ساله است. شاهزاده احمد كه 71 ساله و در حال حاضر وزير كشور است به عنوان وليعهد آينده كشور پس از مرگ ملك عبدالله تلقي مي شود. روند جانشيني در سال هاي آينده و پس از مرگ تمام پسران ابن سعود بنيانگذار سلسله حاكم بر عربستان سعودي پيچيده تر خواهد شد.
رويتر با اشاره به اينكه يك پنجم منابع نفت جهان در اختيار عربستان سعودي است و اين رژيم يكي از محورهاي اصلي سياست آمريكا در خاورميانه محسوب مي شود، نوشت: ملك عبدالله در سال 2011 وعده داد كه رقمي نزديك به 130 ميليارد دلار را براي اصلاحات و برنامه هاي اقتصادي هزينه كند. هدف اين برنامه ها جلوگيري از بروز تنش و اعتراضات سياسي در كشور بود. ولي حاكمان عربستان هيچ تحول و يا اصلاحات سياسي را در دستور كار قرار نداده اند و اعتراضات سياسي رو به گسترش است.
در ادامه اين گزارش آمده است: پيامدهاي جنبش هاي سياسي سال گذشته در كشورهاي عربي باعث شد كه تعدادي از رژيم هاي عربي كه متحد عربستان سعودي بودند سرنگون شده و يا به شدت تضعيف شوند. به همين خاطر موقعيت عمومي اين كشور در مقابل رقيب اصلي خود يعني حكومت ايران و محور نيروهاي سياسي همسو با آن تا حدي تضعيف شده است.
در همين حال تحقيقات تازه كنگره آمريكا نشان مي دهد دولت عربستان در سال جاري ميلادي به تنهايي نيمي از تسليحات فروخته شده توسط آمريكا (400/33 ميليارد دلار از مجموع 300/66 ميليارد دلار) را خريداري كرده است.
به گزارش روزنامه هاي نيويورك تايمز و استار تريبيون، فروش تسليحات از سوي آمريكا به نسبت سال 2011 سه برابر شده و از 400/21 ميليارد دلار به 300/66 ميليارد دلار رسيده كه افزايش خارق العاده در دوره ركود اقتصادي وسيع در آمريكاست. طبق اين گزارش «آمريكا در سال جاري 78 درصد فروش كل تسليحات در جهان را از آن خود كرده و ركوردي بي سابقه را در تاريخ خود بر جاي گذاشت. اين در حالي است كه ركود اقتصاد جهاني باعث افت فروش اسلحه در دنيا شده است».
هر چند رژيم سعودي هزينه نجات كمپاني هاي آمريكايي از ورشكستگي را از جيب ملت مسلمان اين كشور تأمين مي كند اما با اين حال برخي مقامات آمريكايي و اسرائيلي با توجه به وضعيت لرزان سياسي رژيم سعودي، نگراني سرنوشت سلاح هاي صادره به عربستان هستند.
موسوي جو زده بود و فكر مي كرد جنبش مثل رنگ پاشيدن به ديوار است
عضو متواري مركزيت گروهك - ملي مذهبي ضمن تبرئه گروهك خود، موسوي و كروبي و ديگر فعالان تندروي فتنه سبز را متهم به جوزدگي و ناداني كرد.
تقي رحماني كه در پاريس اقامت دارد، در مصاحبه با يكي از وبلاگ هاي اپوزيسيون موسوم به «كارزار همبستگي» علت شكست فتنه 3 سال پيش را اين گونه توضيح داد كه، «مطالبه محوري لايه هايي از جنبش به سوي براندازي رفت. موسوي بايد راه گفت وگو با حكومت را باز مي كرد. مهندس سحابي مي گفت شعار عليه حكومت بدهيد اما آقايان موسوي و كروبي كلي حرف مي زدند. اين نشانه جو زدگي اين بزرگواران بود. بعد از روز قدس، با طرح شعار «جمهوري ايراني»، حكومت چند ترفند زد. با يك استراتژي حساب شده پليس را به ميدان فرستاد، نه نظامي ها را. با چوب و چماق تعداد كمتري كشته مي شدند و تعداد زيادي مجروح. ديگر اين كه با طرح شعار «جمهوري ايراني» تفرقه و تفكيك سياسي ايجاد كرد. نشانه رفتن كل نظام شعاري بود كه هماهنگي با توان و امكانات جنبش نداشت، اما احساسات را راضي مي كرد. هزينه حضور در خيابان بالا رفت. نتيجه آن شد كه از عاشوراي 88 به بعد، ديگر امكان حضور خياباني وجود نداشت.
اين اظهارات در حالي است كه گروهك هاي نفاق خود عامل اصلي فريب و سقوط برخي عناصر لجوج و ساده لوح در ميان اصلاح طلبان بودند و آنها را شريك بدبختي هاي خود كردند.
وي مي افزايد: وقتي خواسته هاي مدني مطرح مي شود، ظرافت بيشتري دارد اما اين ظريف كاري در توان سران جنبش نبود. وزارت اطلاعات با پليس تقسيم كار كرده بودند. پليس هزاران نفر را شل و پل كرد و 500 پرونده قضايي درست كرد. وزارت اطلاعات نيروهاي سابقه دار سياسي را كه فعال شده بودند گلچين مي كرد. شبكه ها توسط گروه هاي سياسي فعال شده بودند، اعم از سازمان مجاهدين انقلاب، ملي -مذهبي ها، نهضت آزادي، چپ هاي سياسي مدني شده، و... عملا با دستگيري فعالان، نفس شبكه ها گرفته شد. در صورتي كه مهندس موسوي فكر مي كرد مثل طرح و نقاشي است كه به ديوار مي پاشي و شكل مي گيرد. ما از مطالبه محوري به كلان محوري رفتيم و كل نظام نشانه رفت. شعارها تفكيك نشد و خستگي ايجاد كرد. ناهماهنگي ميان اصلاح طلبان هم تبديل به يك مانع شده بود.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه درباره دولت خاتمي و بي توجهي به زندگي مردم گفت: انتقاد ما به خاتمي اين بود كه تيم اقتصادي ايشان دست كارگزاران بود، اما دولت احمدي نژاد سعي كرد به اقشار زحمتكش رفاه بدهد و اين جلوي فراگيري جنبش را گرفت. من در زمان انتخابات به بسياري از روستاها رفتم و ديدم هزينه هاي دولت تاثير خودش را گذاشته است. آنها مي گفتند برخلاف دولت هاي قبلي بودجه ها را نخورد و چيزي هم به ما داد.
تقي رحماني همچنين به تقليد از تبليغات صهيونيستي مدعي شد «حكومت ايران مي خواهد بمب اتمي بسازد اما مي خواهد آن را بر سر چه كساني بياندازد؟ به جاي اسرائيلي ها، فلسطيني ها هم هدف بمب اتمي واقع مي شوند»! رحماني اخيرا خواستار ارتباط با اسرائيل و به رسميت شناختن اين رژيم نامشروع شده بود.
الله اكبر شعار ما نيست هرچه مي كشيم از همين الله اكبر است!
سلسله افتضاحات به بار آمده از سوي گروهك موسوم به شوراي هماهنگي سبز موجب پنهان شدن اين گروهك پشت نام برخي سايت هاي زنجيره اي شده است.
در حالي كه برخي عناصر ضددين در اين سايت ها لانه كرده اند، شبكه مذكور در اقدامي نخ نما مدعي سر دادن شعار الله اكبر به قصد عرض اندام آشوبگران شد اما همين نبوغ ويژه باعث گرديد كه توپخانه ميرزا آغاسي سبزها دوباره از جبهه اپوزيسيون تلفات بگيرد و دور تازه اي از جنجال و فحاشي ميان دو سر اپوزيسيون- منافقين و ملحدين- آغاز شود.
تركيب گروهك شوراي هماهنگي سبز به سياق سازمان مجاهدين، فولكسي است و آنها با زرنگي منحصر به فردي سعي كرده اند ضمن راه اندازي انواع وبلاگ ها و سايت ها خود را پر جمعيت نشان دهند. به همين دليل هم اين بار به جاي ريسك مستقيم شوراي مذكور، بيانيه اي با امضاي مشترك سايت هاي كلمه، جنبش راه سبز(جرس) نداي آزادي، نداي سبز آزادي، سحام نيوز و نوروز و امروز منتشر شد.
در همين حال ادعاي منافقانه دعوت به شعار الله اكبر باعث شد طيفي از فعالان رسانه اي ضد انقلاب به اين جماعت حمله ور شوند. سايت صهيونيستي بالاترين ضمن انتشار دعوت سايت هاي ياد شده، مطالب تندي را نيز عليه اين دعوت منتشر كرد و از جمله نوشت:
«الله اكبر شعار ما نيست. اصلاح طلبان بار ديگر از سوراخ ها بيرون خزيده اند. ما هرچي مي كشيم از همين الله اكبري است كه باعث انقلاب شد. حال به ما مي گويند فرياد بزنيد الله اكبر! اين شعار مال ما نيست، شعار حكومت اسلامي است. ما بايد عليه خود اسلام و جمهوري اسلامي شعار بدهيم. مرگ بر اين اصلاح طلبان بوقلمون صفت و دروغگو! از اين شعارها جمهوري اسلامي بيرون مي آيد.
-خودتان را بگذاريد به جاي بهائيان. اگر شعار الله اكبر بشنوند، چه مي انديشند؟ آيا گمان مي كنند اينها دنبال سكولاريسم هستند يا حكومت اسلامي؟ ما براي رها شدن از اسلام، بايد قضيه كربلا و يا حسين و الله كبر را رها كنيم و اصل اسلام و حكومت را نشانه برويم.
- من الله اكبر نمي گويم. ما مي خواهيم عليه جمهوري اسلامي شعار بدهيم نه شعار جمهوري اسلامي بدهيم. جمهوري اسلامي با شعار الله اكبر است كه سه دهه حكومت كرده و ماندگار شده. همين شعار بود كه رژيم را روي كار آورد. ما كه نمي خواهيم از موسوي و كروبي حمايت كنيم، مي خواهيم اسلام نباشد.
يادآور مي شود شعبده بازي هاي مجازي از مبدأ لندن و بروكسل و پاريس و واشنگتن و تل آويو در حالي است كه اين مبارزه كنندگان مجازي غير از روش «كليك كليك، بنگ-بنگ» حاضر نيستند زحمت هيچ مبارزه ديگري را به جان بخرند و در واقع به تحميق مخاطبان خود اقدام مي كنند و بامزه تر اينكه مخاطبان مجازي اين رسانه ها نيز با گذاشتن كامنت هاي شجاعانه و حيثيتي(!) متقابلا تلاش مي كنند گردانندگان اين سايت ها را «شير» كنند و اصطلاحا اين فضاي تعامل حسابي شير تو شير شده است.
سايت هاي ياد شده در گاف منحصر به فرد ديگري از مخاطبان خاص خود خواستند يك صفحه فاخر را امضا كنند تا فهرست امضاها به عنوان اغراض تقديم مقامات خارجي شود و جالب اينكه به مخاطبان خود اعلام كرده اند اين صفحه كاملا امن است»!
برخي كمپين هاي مشابه طي سال هاي اخير، موقعيت خوبي براي شناسايي و شكار بقاياي شبكه فتنه در داخل بوده و به همين دليل افرادي نظير امير ارجمند و مزروعي به غلط متهم شده اند كه براي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي ايران كار مي كنند، در حالي كه نامبردگان به سرويس هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل وصل شده اند.