چه كسانی،كلیپ مصاحبه های خنده دار مردم كم اطلاع با صداوسیما را در اختیار شبكه های اجتماعی می گذارند

به گزارش نما - شهروند نوشت:کلیپ‌هایی با عنوان سوتی و مصاحبه‌هایی که هیچ‌گاه از تلویزیون پخش نشد، در شبکه‌های مجازی پخش شده‌اند.

مصاحبه‌هایی که دست‌اندرکارانش قطعا برای ساخت برنامه‌شان از صداوسیما مجوز دریافت کرده‌اند، اگرچه هیچ‌گاه قابلیت پخش از رسانه ملی را نداشتند اما چه اتفاقی افتاد که سر از شبکه‌های مجازی درآوردند؟ این در حالی است که قسمت های غیر قابل پخش مصاحبه های تصویری در زمان بازبینی و نهایی کردن فیلم به اصطلاح «اوت» می شوند.

این فیلم‌ها که تنها در دست عوامل ساخت و گزارشگر قرار دارد چطور و از طریق چه باگی از آرشیو فیلم‌های صداوسیما خارج می‌شوند؟ فیلم‌های چند دقیقه‌ای و شسته‌رفته‌ای که پشت‌به‌پشت هم قرار می‌گیرند و برای خنداندن مخاطبان از مسخره‌شدن یک نفر ابایی ندارند.

امیر تاجیک، مدیر سابق شبکه مستند که نه‌تنها تجربه مدیریت یک شبکه تلویزیونی را در کارنامه‌اش دارد، بلکه به واسطه حرفه‌اش با قوانین مستندسازی آشناست در رابطه با این موضوع به «شهروند» می‌گوید: «در عرصه رسانه روال کاری همه گروه‌های تولیدی مستندسازی در سطح بین‌المللی این است که وقتی یک برنامه‌ای را ضبط می‌کنند بعد از اتمام کار فیلم نهایی را به فردی که قرار است چهره و صحبت‌هایش پخش شود، نشان می‌دهند تا با رضایت او این کار انجام شود، حتی گاهی برای این‌که از صحبت‌های یک نفر در برنامه‌های مستند سوءبرداشتی نشود، چندین بار مورد بازبینی قرار می‌گیرد و بعد از رد شدن از این فیلترها به پخش برنامه منجر می‌شود. این کار درواقع یک روش بین‌المللی است که یک فرد باید در جریان نقشش در برنامه‌ای که قرار است از یک رسانه پخش شود، قرار بگیرد. حالا اگر در بحث‌های خبری و مصاحبه‌هایی که روال کارشان از مستندسازی متفاوت است، مصاحبه‌شونده‌ای به دلیل لکنت‌زبان، هول‌شدن یا نداشتن دانش کافی در یک زمینه خاص نتواند به سوال‌های گزارشگر به درستی پاسخ دهد، باز هم نباید فرق چندانی وجود داشته باشد. به این معنی که برنامه‌سازان و گزارشگران در مقابل مردمی که وعده می‌دهند مصاحبه‌شان قرار است از تلویزیون پخش شود، آنها را ترغیب به مصاحبه می‌کنند. این درحالی است که این مصاحبه‌ها به دلایلی از تلویزیون پخش نمی‌شود و بعدها به صورت یک کلیپ طنز در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود و این کار یک عمل غیراخلاقی است.»
مالک تمامی مصاحبه‌ها و برنامه‌هایی که در جریان تولید با مجوز و لوگوی یک شبکه ثبت و ضبط می‌شوند، رسانه ملی است. اگر یکی از عوامل تهیه برنامه‌ها خارج از محتوایی که برنامه تهیه شده است، برنامه‌ای با یک محتوای متفاوت را منتشر کند، قطعا شخص تهیه‌کننده، کارگردان یا گزارشگر مسئول این اتفاق هستند، چراکه بخشی از اموال رسانه ملی را در رسانه‌های غیررسمی یا بدون‌اطلاع مسئولان منتشر کرده‌اند. تاجیک معتقد است برای ساختن یک برنامه دوربین، خودرو و همه لوازم موردنیاز برای تهیه یک فیلم متعلق به رسانه ملی است و وقتی یک برنامه خارج از محتوایی که برای آن مجوز صادرشده از مجرایی غیر از رسانه ملی منتشر می‌شود، در این‌جا رسانه ملی نیز باید مدعی باشد و این موضوع را پیگیری قانونی کند.
برداشت آخر
آیا ویدیوها و فیلم‌های شخصی و غیرشخصی لورفته، تنها باید جنبه غیراخلاقی داشته باشند تا جامعه متلاطم شود؟ فیلم‌های لورفته تنها باید صحنه‌های تراژیک فلان هنرپیشه زن یا یک ورزشکار را نشان دهد تا احساسات مردم را برانگیزد و آنها برای دست‌به‌دست نکردن این‌گونه فیلم‌ها به صورت خودجوش کمپین تشکیل دهند و خواستار پیگیری قانونی و برخورد با عوامل انتشار فیلم شوند؟ البته که بازی با آبروی آدم‌ها جرم است اما آیا تنها کلیپ‌ها باید محتوای غیراخلاقی داشته باشند؟! یعنی «بیژن» و امثال او که کلیپ‌های‌شان در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود، چون تصویرشان مضمون هنجارشکن و غیراخلاقی نداشت، ‌باید قربانی شوند؟
با این تفاسیر باید گفت حرف‌های اشتباه و لکنت‌زبان‌هایی که از آنها به‌عنوان سوتی‌های مردم در مقابل دوربین‌های خبرنگاران یاد می‌شود، یک اتفاق عادی است. کلیپ‌هایی که عمدتا مردم حاشیه‌نشین و فقیر تهران و شهرستان‌های محروم را نشانه رفته، همان مردمی که به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی‌شان نتوانسته‌اند ادامه تحصیل دهند، دانشگاه بروند، باسواد و سخنور شوند و مثل ما پشت‌ گوشی‌های هوشمند و تبلت‌های‌شان بنشینند و به درد مردم بخندند. آنها زبان‌شان مثل دل‌شان می‌گیرد، دوربین که می‌بینند هول می‌شوند، فکر می‌کنند این دوربین آمده تا مشکلات‌شان را به گوش مسئولان برساند و هرگز نمی‌دانند نه آب به محله‌شان خواهد رسید، نه آبرو.

۱۳۹۵/۷/۲۸

اخبار مرتبط