راز بی‌فرهنگی مالیاتی و رد شدن از قانون چیست؟

به گزارش نما - ابتکار نوشت: توسعه یافتگی به طور قطع با فرهنگ مالیاتی ارتباط مستقیمی دارد. پرداخت مالیات در کشورهای توسعه یافته نه تنها از ابعاد اقتصادی که به لحاظ اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذار است.

در کشور ما درآمدهای نفتی سبب شده تا فرار مالیاتی به عنوان یک امرعادی جریان پیدا کند. موضوعی که نه تنها با روح اقتصاد مقاومتی در تعارض است که تبعات مخرب تری را بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت. اهمیت مالیات در کشورهای توسعه یافته آن قدر اهمیت دارد که فرار از آن می تواند حتی محبوبیت سیاسمتداران و یا ستاره های ورزشی و هنری را نیز تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که طی روزهای گذشته نماینده مجلس شورای اسلامی به عنوان عضوی از یک قوه قانون گذار تنها به دلیل انتصاب یک مدیر علیرغم میل باطنی اش، مردم را به گریز از قانون دعوت می کند.

کاظم دلخوش نماینده مردم صومعه سرا طی روزهای گذشته در اعتراض به انتصاب مدیر اداره مالیات استان گیلان گفته بود: از مردم گیلان می خواهم با اداره امور مالیاتی همکاری نکنند چراکه اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد و دارایی به علت انتصاب یک مدیر از مرز افغانستان و پاکستان داده نشود ممکن است دفعه بعد از خود افغانستان و پاکستان برای این استان مظلوم مدیر وارد کنند. این در حالی است که دولت مدت هاست در اجرای طرح جامع مالیاتی با مشکلات فراوانی مواجه است.

از طرفی افزایش در آمد های مالیاتی موضوعی بوده که همواره دولت ها در صدد تحقق آن بوده اند. این افزایش هرچند از دیدگاه عرفی مورد پسند نبوده و گاهی امری ناحق تلقی می شود، اما باید دانست که اساس توسعه اقتصادی و سیاسی یک کشور بر پایه مالیات است. در کشوری که مردم مالیات می پردازند می توانند از دولت ها مطالبه داشته و به نوعی از حق پرسشگری بیشتری بهره مند شوند. اما در ایران به واسطه وجود منابع نفتی، دولت ها نیازی به پاسخگویی در برابر چگونگی هزینه کرد درآمد های عمومی احساس نمی کنند.

به طور قطع فرهنگ فرارمالیاتی موضوعی است که در کشور، با ترفندهای مختلف اجرا می شود و البته با برخوردهای چندان قاطعی نیز مواجه نمی شود. در حالی که درآمد مالیاتی کشور سوئد بیش از نصف درآمدهای این کشور را تشکیل می دهد و درآمد کل و درآمد مالیاتی این کشور به ترتیب 49.30 و 98.32 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور هستند.

در آلمان نیز نیمی از درآمد کل این کشور در سال 2013 از محل درآمدهای مالیاتی تامین شده و درآمد کل و درآمدهای مالیاتی این کشور به ترتیب 44.47 و 7.22 درصد تولید ناخالص داخلی آن است.

باید در نظر داشت که جراحی اقتصادی در بحث افزایش درآمد های مالیاتی یک اتفاق اجتناب ناپذیر است که علیرغم تبعات آن باید به اجرا درآید.

رابطه مالیات و دموکراسی

برخی از نظریه پردازان معتقدند که هرچند ممکن است ارتباط مستقیمی بین مالیات گیری و دموکراسی وجود نداشته باشد ولی این یک واقعیت است که هر وقت دولت , به طور اساسی به درآمد های مالیاتی تکیه داشته باشد , تقاضا برای دموکراسی یک امر اجتناب ناپذیر خواهد بود.

هادی حق شناس استاد دانشگاه و اقتصاددان در گفت و گو با «ابتکار» می گوید: مالیات نه در اقتصاد ایران بلکه در همه اقتصادهای پیشرفته دنیا کاربردهای متفاوتی دارد که یکی از آن ها تامین هزینه اداری کشور است ولی کاربرد مهمتر از آن بحث پاسخگویی دولت ها در خصوص نحوه اداره کردن کشورهاست. به عبارتی وقتی یک فرد از جامعه یک واحد مالیات می پردازد به دنبال آن است که این مبلغ چگونه هزینه شده و هزینه صورت گرفته به اندازه کافی منتج به افزایش کارایی در اداره کشور خواهد شد یا خیر. در کشورهای توسعه یافته نسبت مالیات به تولید ناخالص ملی گاهی تا 30 درصد هم می رسد؛ اما در اقتصاد ایران این نسبت به سختی تا 7 یا 8 درصد می رسد.

وی می افزاید: مشکل این است که درآمدهای نفتی را طی این سال ها جایگزین مالیات کرده ایم. در چشم انداز 20 ساله کشور که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده بود تاکید بر این داشت که هزینه های جاری کشور از محل مالیات ها تامین شود. در حالی که در همین سال جاری کمتر از 50 درصد هزینه ها تامین شد. بخشی از این موضوع به این بر می گردد که دولت و مردم تصور می کنند در صورت نپرداختن مالیات درآمدهای نفتی آن را پوشش خواهد داد. در حالی که طی یکی دو سال گذشته پول نفت هم جوابگوی هزینه های جاری کشور نبوده است. در سال جاری حداکثر پول نفت در بودجه عمومی کشور 70 هزار میلیارد تومان است و حدود 100هزار میلیارد تومان مالیات که مجموع آن تا حدود 213 هزار میلیارد تومان فاصله بسیار زیادی است.

چرا مالیات در کشور سبک گرفته می شود؟

این نماینده پیشین در مجلس شورای اسلامی می گوید: به نظر می رسد یکی از دلایلی که مالیات در ایران سبک گرفته می شود و حدود 40 درصد اقتصاد ایران دارای فرار مالیاتی است همان زمینه های دریافت درآمدهای نفتی است که باعث به وجود آمدن آسیب های جدی در سایر بخش های کشور می شود.

وی تصریح می کند: اگر مردم به معنای واقعی احساس می کردند که پل، راه، فرودگاه و پروژه های زیرساختی از محل مالیات آن ها ساخته می شود، آن وقت شاهد طولانی شدن اتمام این پروژه ها در کشور نبودیم. فرهنگ مالیاتی در اقتصاد ایران جدی تلقی نشده است بنابراین در برنامه های 5 سال گذشته هدف این بوده است که هزینه های جاری از محل مالیات تامین شود که این اتفاق رخ نداده است. به این مشکل باید رفتار و اظهار نظرهای برخی مسولان کشور را نیز اضافه کرد که پدیده فرار مالیاتی را دو چندان خواهد کرد.

خطر ورشکستگی دولت

حق شناس در پاسخ به این سوال که جراحی اقتصاد در بخش مالیات چه هزینه هایی برای کشور خواهد داشت؟
می گوید: هر چند جراحی اقتصادی در بخش مالیاتی با عوارضی همراه است، اما باید درنظر گرفت، که اگر این جراحی صورت نگیرد اقتصاد کشور با بن بست مواجه خواهد شد.

وی تصریح می کند: در نیمه ابتدایی امسال بودجه عمرانی که برای کشور در نظر گرفته شده است حدود 5 هزار میلیارد تومان است و به طور کامل تخصیص پیدا نکرده است. اما بودجه جاری به طور کامل اختصاص یافته چرا که حقوق کارکنان دولت باید پرداخت شود. وی می افزاید: اگر این روند ادامه پیدا کند به معنای واقعی دولت ورشکسته تلقی خواهد شد. بدهی های دولت به شرکت ها، بانک ها، بانک مرکزی و صندوق های بازنشستگی عدد بزرگی در حدود 500 هزار میلیارد تومان است. در حالی که کل در آمدهای مالیاتی و نفتی و غیره به 250 هزار میلیارد تومان هم نرسیده است. بنابراین جراحی دولت در بخش درآمدهای مالیاتی به طور کامل اجتناب ناپذیر است.

۱۳۹۵/۸/۱۳

اخبار مرتبط