به گزارش نما ، امیرحسین ثابتی در کانال تگرامی خود نوشت: دیروز آقای حداد عادل در یک نشست سیاسی با جمعی از فعالان اصولگرا گفته است: «اصولگرایان در انتخابات 96 دو برنامه دارند؛ اولی ساز وکاری برای رسیدن به وحدت و دوم ساز و کاری برای رسیدن به یک فرد واحد که اصولگرایان هر دوی این برنامهها را دنبال میکنند.»
فارغ از اینکه اصولگرایی باید بازتعریف شود و جا داشتن یا نداشتن افرادی مثل ولایتی، لاریجانی و ... در آن مشخص شود، بعید می دانم با این نوع نگاه اتفاق خاصی در سال 96 بیفتد. اگر تمام فهم ما از شکست یا پیروزی در یک انتخابات مبتنی بر مساله «وحدت» باشد، پس چرا در انتخابات مجلس دهم در تهران، لیست واحد اصولگرایان که اتفاقا برای به وحدت رسیدن درباره آن ماه ها جلسات متعدد نیز برگزار شده بود، 30 بر 0 به لیست گمنام اصلاح طلبان باخت؟
چرا غلامعلی حداد عادل با سابقه 4 دوره حضور در مجلس و یک دوره ریاست آن، مسعود میرکاظمی با سابقه تصدی بر وزاتخانه های نفت و بازرگانی، مهرداد بذرپاش با سابقه معاونت رییس جمهور، و ده ها چهره ی دیگر از لیست واحد اصولگرایان در نهایت حریف مطهری و کواکبیان که هیچ، حریف فریده اولاد قباد و طیبه سیاوشی و داوود محمدی و ده ها چهره گمنام دیگر هم نشدند؟
علت در وحدت یا عدم وحدت نبود! اتفاقا در برابر لیست امید هم یک لیست مشخص از اصولگرایان وجود داشت اما اصولگرایان در تهران در کمال ناباوری 30-0 شکست خوردند چون «گفتمان» آنها برای مردم فاقد جذابیت و حرف نو بود. آنها نماد وضع موجود بودند و چه با یک لیست و چه با 3 لیست وارد انتخابات می شدند، تاثیری در نتیجه نهایی انتخابات بوجود نمی آمد.
سال 96 هم خیلی متفاوت از این فضا نخواهد بود. مهم تر از وحدت یا عدم وحدت در مصادیق و کاندیداها، «وحدت گفتمانی» در نفی وضع موجود و نه گفتن به حسن روحانی و اقدامات ویران کننده دولت یازدهم است. اگر قرار باشد امثال باهنرها از امروز درباره بودن یا نبودن روحانی فکر کنند و به فکر معامله پشت پرده با این دولت باشند و امثال لاریجانی و ولایتی امتداد روحانی را بهتر از رفتن او بدانند و تریبون تبلیغ دولت فعلی باشند، روحانی بدون تردید 8 ساله خواهد بود.
راز 4 ساله کردن روحانی؛ وحدت گفتمانی برای «نه به روحانی» است؛ حتی با مصادیق متعدد!