پس از بدعهدی آمریکا نسبت به برجام، مسئولان دولتی و برخی جریانهای سیاسی حامی دولت مواضع ضد آمریکایی از خود بروز دادند و تا توانستند علیه بدعهدی آمریکا سخنوری کردند؛ این سخنان در حالی بیان میشد که گویا آنان نبودند که رابطه با آمریکا را حلال مشکلات ایران میدانستند و هرگونه ابراز نگرانی در زمینه رابطه با آمریکا را ناشی از دلواپسی میدانستند. در این شرایط با نگاهی به مواضع آنها اهدافی قابل شناسایی است؛
۱- درصددند همانگونه که پرچمدار مذاکره بودند، پرچمدار انتقاد از آمریکا نیز باشند تا گروهها و جریانهای رقیب به گونهای کنترل شوند که نتوانند جنبههای مختلف رفتار آمریکا با ایران را برای مردم بازگو کنند. ۲- دولت و جریان حامی دولت این رفتار را صرفاً به بخشی از مسئولان آمریکایی منتسب میکنند و بقیه را از این رفتار مبرا میدانند. ۳- جریان غربگرا به دنبال آن است که رابطه با اروپا و گسترش ارتباطات با آنها را برای تغییر رفتار ترامپ دنبال کند، این در حالی است که اروپا نمیتواند رفتار تأدیبی با آمریکا داشته باشد و تاکنون رفتار آنها به صورت مالک و برده بوده است. ۴- درصدد هستند مذاکرات و چانهزنی با ترامپ در زمینه برجام را نیز توجیه کنند؛ زیرا با وضعیت فعلی امکان هرگونه مذاکره نشان از عقبنشینی ایران است. ۵- به دنبال آن هستند که شکست در برجام را تقسیم کنند و از برعهده گرفتن این شکستها سر باز زنند. گفتنی است، دولت تاکنون برجام را ماحصل دیپلماسی خود میدانست. ۶- قصد دارند جریانها و گروههای منتقد برجام را مقصر معرفی کنند؛ زیرا رفتار آنها در عرصههای داخلی و بینالمللی زمینه بیاعتمادی آمریکا را فراهم آورده است. ۷- درصددند نتیجهگیری برجام را به چهار سال آینده منوط کرده و اعلام کنند تاکنون دولت درگیر مقدمات برجام بوده است و میوه برجام در آینده قابل برداشت است.
به هر حال، برجام بازی بسیار پیچیدهای است که دولت ادعا میکند سایر رفتارهای آمریکا با ایران در قالب برجام گنجانده نمیشود؛ اما به گفته آمریکاییها این بازی بیش از ۱۵ سال ادامه دارد و امید است که نتایج آن بهتر از شرایط فعلی باشد.