به گزارش نما به نقل از مشرق، دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب که هفته گذشته در برابر جمعی از طرفدارانش در سین سیناتی سخن می گفت، تاکید کرد که قصد دارد تغییرات بزرگی در سیاست خارجی آمریکا اعمال کند. او که در تور قدردانی از رای دهندگان غرب میانه به سر می برد گفت: «ما یک سیاست خارجی جدید را دنبال خواهیم کرد که در آن از اشتباه های گذشته درس گرفته شده باشد. ما دیگر به دنبال ساقط و سرنگون کردن دولت ها نخواهیم بود...ما در تعامل خود با سایر کشورها تا حد امکان منافع مشترک را دنبال خواهیم کرد...»
اگر این واقعا سیاست خارجی پرزیدنت ترامپ باشد، تغییری مطلوب در مسیر ویرانگری است که دو دولت پیشین پیموده اند. چنین سیاست خارجی ای در مسیری قرار دارد که ما را ایمن تر و مرفه تر خواهد کرد و از طریق آن احتمال حملات «واکنشی» توسط عوامل خارجی را به شدت کاهش خواهیم داد و میلیاردها دلار ناگفته را صرفه جویی خواهیم کرد.
با این حال همانطور که ما در سیاستمداران سراغ داریم، معمولا بین اظهارات پیش از تصدی آنها در سمت هایشان و اقدامات پس از آن شکاف بزرگی وجود دارد. چه کسی می تواند وعده های سیاست خارجی جرج بوش را در زمان نامزدی ریاست جمهوری اش در 16 سال پیش از یاد ببرد؟ او در مقام نامزد ریاست جمهوری گفته بود: «من چندان مطمئن نیستم که ایالات متحده باید در اطراف جهان به راه بیفتد و بگوید «این راهی است که باید رفت...» اگر ما ملتی متکبر باشیم آنها از ما منزجر خواهند شد، اگر ملتی فروتن اما قدرتمند باشیم، آنها از ما استقبال خواهند کرد.»
متاسفانه جرج دبلیو بوش به محض ورود به کاخ سفید سیاست خارجی به کلی متفاوتی را در پیش گرفت و با اصرار نئوکان هایی که در مصادر قدرت کاخ سفید و وزارت امور خارجه اش قرار داده بود، به کشورهایی چون عراق حمله کرد.
برخی می گویند که «پرسنل همان سیاست است» و این را درباره سیاست خارجی ترامپ از کسانی که برای کار در دولتش منصوب کرده می توان پیش بینی کرد. اینجا جایی است که ما باید دلیلی برای نگرانی داشته باشیم. مثلا ایران را در نظر بگیرید. در حالی که ترامپ می گوید می خواهد سرنگون کردن دولت ها را متوقف کند، در مورد ایران هم خود این نامزد ریاست جمهوری و هم منصوبان اخیر او دیدگاهی بسیار متفاوت دارند.
ترامپ، مایکل فلین را به سمت مشاور امنیت ملی خود انتخاب کرد که درباره ایران گفته است: «به باور من ایران نماینده یک خطر روشن و حاضر در منطقه و در نهایت جهان است» و «تغییر رژیم در تهران بهترین راه برای متوقف کردن برنامه سلاح های اتمی ایران است.»
مایک پمپئو فرد منتخب ترامپ برای ریاست سیا درباره معامله پرزیدنت اوباما با ایران گفته است «رژیم ایران قصد دارد کشور ما را نابود کند. اینکه چرا رئیس جمهور این مسئله را درک نمی کند قابل فهم نیست.»
و فرد منتخب ترامپ برای وزارت دفاع یعنی ژنرال جیمز ماتیز حتی از این هم رفتار تهاجمی تر داشته و می گوید: «رژیم ایران در ذهن من یگانه تهدید پایدار برای ثبات صلح در خاورمیانه است... ایران دشمن داعش نیست. آنها از آشوب هایی که داعش در این منطقه به وجود آورده منفعت های بسیاری برده اند.»
به نظر نمی رسد سخنان دونالد ترامپ در سین سیناتی با دیدگاه های کسانی که او در مناصب عالی گماشته همخوانی داشته باشد. دست کم وقتی پای ایران به میان می آید.
اگرچه من امیدوارم که شاهد باشیم پرزیدنت ترامپ در مورد سیاست خارجی بتواند به وعده خود عمل کند، اما فکر می کنم که ما نیز باید حرف هایش را به او یادآوری کنیم، به خصوص سخنان دلگرم کننده اش در هفته گذشته را. آیا رئیس جمهور آتی توانایی آن را دارد که اعضای ستیزه جوتر کابینه اش و سمت های تحت امر آنها را مهار کند؟ ما می توانیم از یک چیز اطمینان داشته باشیم: اگر ترامپ به نئوکان ها اجازه دهد وزارت امور خارجه را تصرف کنند، برای ترامپ عمل به وعده های خود درباره سیاست خارجی اش بسیار دشوار تر خواهد شد.
نویسنده: ران پل[1]
منبع:
http://www.thenewamerican.com/reviews/opinion/item/24770-trump-s-promised-new-foreign-policy-must-abandon-regime-change-for-iran