به گزارش نما - روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: زمان زیادی از هیاهوی بهراهافتاده درباره آنها که قبرستان را بهعنوان پناه شبانه انتخاب میکنند، نمیگذرد؛ ماجرایی که تا چند روز فضای رسانههای رسمی و غیررسمی را تحتتأثیر قرار داده بود. مردم واکنشهای مختلفی به تصویر آدمهای زنده ولی در گور خوابیده داشتند که یکی از آنها، مطالبه برای بازشدن درهای مساجد بود.
خيليها ميگفتند وقتي در هر محله چندين مسجد وجود دارد و اين مساجد هم اغلب به لطف بودجه و البته توجه مردم، از اوضاع خوبي برخوردار هستند، چرا بايد کساني را ببينيم که از گزند سرما به قبر پناه ميبرند؟ اين مطالبه بيشتر از هرجا در شبکههاي مجازي ديده ميشد و همانجا هم بحثهاي زيادي بر سر امکان اسکان افراد بيخانمان و کارتنخواب در مسجدها درگرفت اما واقعا نظر خود کساني که بيشتر از هرکس در جريان امور جاري در مساجد هستند و شرايط مسجدها را از نزديک ميبينند درباره اين موضوع چيست؟ آيا آنها امکان چنين کاري را فراهم ميبينند؟
بدون ضابطه ممکن نيست
حجتالاسلام محمد کريمي، امامجماعت مسجد امام حسين(ع) است؛ مسجدي در محدوده خيابان 17شهريور که در خيابانهاي اطرافش شبي نيست که يک نفر مچاله در خودش در حال تلاش براي خوابيدن و زندهبيدارشدن نباشد. او درباره اينکه چقدر امکان پناهدادن به کارتنخوابها در مسجدي که او امام جماعتش است، وجود دارد، ميگويد: «فکر نميکنم بتوان درهاي مسجد را در تمام ساعتهاي شبانهروز باز گذاشت. بالاخره مسجد متعلقاتي داشته که امکان سرقتشان وجود دارد. مردم به مساجد فرش و وسايل روشنايي اهدا ميکنند؛ البته بنده نميخواهم به تمام کساني که بيخانمان هستند انگ بزنم اما بههرحال بازگذاشتن در مساجد، آن هم بدون هيچ ضابطهاي براي متوليان مسجد ممکن نيست.»
او فکر ميکند براي اين کار نياز به زمينهسازي و ايجاد سازوکارهاي قانوني است و ميگويد: «اگر قرار باشد درهاي مساجد بهروی بيخانمانها باز شده، بايد در تعريف وظايف مسجد چنين کاري گنجانده شود و برايش متولي در نظر بگيرند تا آنها را ساماندهي کند. متولي مسجد کارهاي زيادي براي انجامدادن دارد و نميتواند يک وظيفه شبانه را هم به عهده بگيرد. بايد ديد ساماندهي امور افراد بيخانمان و کارتنخواب با چه نهادهايي است، بعد اين نهادها با مساجد وارد همکاري بشوند و در يک قاعده و قانوني از ظرفيتهاي مسجد کمک گرفته شود.»
مسجد جاي خواب نيست
حجتالاسلام حسين اکبري، امامجماعت مسجد المهدي است و مسجدش حوالي راهآهن قرار دارد؛ جايي که مسافرخانه زياد بوده اما مسافر بيخانه هم همينقدر زياد است. او ميگويد: «اول بايد اين نکته را بگويم که خوابيدن در مسجد کراهت دارد؛ يعني اينطور گفته شده که افراد بايد ملاحظه کنند و در مسجد نخوابند اما در کنار اين قاعده، يک قاعده ديگر هم داريم که ميگويد ميتوان در مساجد به ابنسبيل يعني کساني که در راه ماندهاند و جايي براي ماندن ندارند، جا داد اما اينها بايد استثنا باشند، آن هم در شرايط فعلي شهري مانند تهران. شرايط تهران با تمام شهرها فرق ميکند، اينجا يک کلانشهر است و ميليونها نفر جمعيت دارد که خيليهايشان مهاجر و آسيبپذير هستند. در چنين شرايطي بايد هر کاري در شهر، متولي مخصوص داشته باشد.»
او ادامه ميدهد: «در گذشته شهرها کوچک بودند و مساجد همهکاره شهر محسوب ميشدند. بعضا ائمه ما امور مسلمين را در مساجد سامان ميدادند اما الان اوضاع تا حد زيادي متفاوت است؛ البته هنوز هم مساجد بايد پايگاه فعاليتهاي مردمي باشند اما نميتوان از آنها توقع داشت که مسئوليت ساير نهادها مانند شهرداري و بهزيستي را انجام بدهند، آن هم با بضاعت کمي که براي امور خودشان دارند. ما قطعا معتقد هستيم که اگر فردي به محلهاي وارد شد و جايي براي رفتن نداشت، نياز داشت که يک شب را سر راحت بر بالين بگذارد، ميتواند به مساجد مراجعه کند و براي چنين مراجعاتي، پيشبيني هم کردهايم اما اينکه چنين کاري به يک رويه تبديل شود، واقعا شدني نيست. تصورش را کنيد که بخواهيد هر شب در مساجد به صدها نفر جاي خواب بدهيد، کاربري مسجد عملا عوض ميشود.»
او فکر ميکند شرايط مساجد فعلا براي پذيرش کارتنخوابها مناسب نيست و ميگويد: «متأسفانه بسياري از کارتنخوابها و هموطنان بيخانمان از درد اعتياد رنج ميبرند و قبل از اسکان، نياز به اقدامات درماني دارند. آنها بعضا بيماريهايي هم داشته يا در زمينه رعايت نظافت مشکلاتي دارند که به همه اينها بايد توجه شود. متوليان مساجد نميتوانند همه اين کارها را انجام بدهند، اصلا تخصصي در اين امور ندارند. در چنين شرايطي به نظر ميرسد توقعداشتن از مساجد براي تبديلشدن به محلي براي اسکان کارتنخوابها، بيشتر احساسي باشد تا عقلاني و منطقي.»
شرايطش باشد آمادهايم
حجتالاسلام محمدرضا اکبري هم که امامجمعه مسجدي در شرق تهران است، به اندازه بقيه به وضعيت کارتنخوابها اشاره ميکند و ميگويد: «نميخواهم خشکهمقدس باشم و بگويم مسجد جاي هرکسي نيست، اتفاقا فکر ميکنم ما در جايگاهي نيستيم که بتوانيم بگوييم جاي چه کسي در مسجد است و چه کسي نبايد به مسجد بيايد. درهاي خانه خدا بايد به روي همه باز باشد اما درشرايطيکه نقش اصلي مسجد بهعنوان جايي براي عبادت و فعاليتهاي مذهبي غيرقابل ايفا نباشد.»
او به نکتهاي اشاره ميکند که از ديد بقيه پنهان بود يعني تأثيري که مسجد ميتواند بر کساني که به آن پناه ميآورند، داشته باشد و ميگويد: «قطعا بازشدن پاي کساني که آسيب ديدهاند به مساجد ميتواند برايشان منشأ خير و برکت باشد. شايد در معرض نيروي عبادت قرارگرفتن کاري کند تا آنها قدم در راهي بگذارند که براي دنيا و آخرتشان بهتر است اما بايد اين کار، طبق شرايط خاصي انجام بشود؛ برای مثال، شرايطي ايجاد شود که مزاحمتي براي نمازگزاران بهوجود نيايد. بپذيريم يا نه، بسياري از کارتنخوابها اعتياد دارند و بههميندلیل هم نميخواهند به گرمخانهها مراجعه کنند چون در آنجا اجازه همراهداشتن موادمخدر يا مصرف ندارند. حالا شما فکر کنيد مسئولان مسجد ميتوانند يا اختيارات قانوني کنترل اين موضوعات را دارند که خداي نکرده مسجد، محلي براي استعمال دخانيات نشود؟ اگر مسئولان يا خود مردم به راهحلي برسند يا براي اينگونه مشکلات روشي پيدا کنند، بايد گفت، ميتوان در بخشي از مساجد به کساني که از نعمت سقف محروم هستند، حداقل در شبهاي سرد سال پناه داد.»
نماز در کنار نيکي
نماز مغرب و عشا تازه تمام شده و نمازگزاران در حال عبور از حياط مسجد رسولاکرم(ص) هستند؛ مسجدي در محله نازيآباد که يکي از مساجد جنوبشهر تهران است. آنها درباره پناهدادن به بيخانمانها در مساجد چه ميگويند. سيدکريم، پيرمردي است که تقريبا هر شب براي نماز به مسجد ميآيد، صبحها هم همينطور فقط نماز ظهر را در مسجد بازار ميخواند. واکنش او به اين سؤال تند است و ميگويد: «مسجد که جاي معتاد نيست. مردم در خانه خدا نماز ميخوانند. نميشود مردم، يک طرف نماز بخوانند و در طرف ديگر، يک نفر خوابيده باشد. مگر ميتوان اينها را هنگام نماز صبح از مسجد بيرون کرد. اين حرفها حرف سوسولهاست. يک روز بشود دو روز، اينجا غلغله ميشود. يکي، دو تا که نيستند خيلي زياد هستند و ديگر جا براي خود نمازخوانها نميماند. مردم ميآيند مسجد که آرامش بگيرند نه اينکه با مشکلات مختلف روبهرو شوند.»
جوانترها که احتمالا همان سوسولها هستند، اينطور فکر نميکنند. مجتبي که هفتهاي چند روز به مسجد ميآيد و عضو بسيج هم هست، ميگويد: «اگر همه ما به مسئوليتهاي اجتماعيمان عمل کنيم، ميبينيم که ميتوان از همه ظرفيتها براي پاکشدن چهره شهر از بيخانمان و کارتنخواب استفاده کرد اما به شرط اينکه مردم هم همکاري کنند. الان در هر محله چندين مسجد است. اگر هر مسجد بگويد به ميزان بضاعت و جايي که دارد، کارتنخوابها را اسکان ميدهد، مشکل حل ميشود. مثلا همين مسجد خودمان؛ يعني نميشود پنج نفر شبها اينجا بخوابند و بعد صبح مسجد را ترک کنند؟»
زنان هم رويکرد مثبتتري دارد. فاطمهخانم که از قديميهاي مسجد است، ميگويد: «ما نبايد از فقيرها بترسيم. اگر پاي آنها به مسجد باز شود، مردم نميگذارند همينطور زندگي کنند و خواهيد ديد که آنها جمع ميشوند و زندگي فرد را تغيير ميدهند. ميشود به خود جوانان مسئوليت داد؛ برای مثال، از بسيجيها خواست هر شب چند نفر براي مراقبت از کارتنخوابها به مساجد بيايند. اينطوري يک حرکت اجتماعي شکل ميگيرد و خواهيد ديد که پاي جوانان زيادي به مسجد باز ميشود. نميشود که ما زير پتوي گرم و نرممان بخوابيم و يک نفر ديگر بيرون خانه ما از سرما بلرزد. حالا نميخواهيم غريبهاي را به حريم خانهمان راه بدهيم اما در خانه خدا را که نميتوانيم روي آنها ببنديم.»
صورتمسئله را پاک نکنيد
حجتالاسلام کرمي که معاون فرهنگي سازمان امور مساجد است، قبل از هر چيز تأکيد ميکند که حرفهايش مواضع سازمان نيست اما خودش فکر ميکند اينکه مساجد را مأمور ساماندهي کارتنخوابها و بيخانمانها کنيم، به نوعي پاککردن صورتمسئله است. او ميگويد: «بههرحال، بايد توجه کنيد که اين کار، وظيفه شهرداري و نهادهاي ديگر است که در محلات پرآسيب به تعداد کافي گرمخانه استاندارد درست کنند نه امور مساجد؛ البته مسجد جاي همه است اما نميشود گفت وظايف نهادهاي مختلف را هم بايد انجام بدهد. اين کار از نظر فرهنگي هم صورت خوشي ندارد.»
او در ادامه میگوید: «اگر يک نفر، يک شب در محل اسکان متولي مسجد را بزند و بگويد که جايي براي خواب ندارد، فکر ميکنيد او را رد ميکند؟ قطعا نه اما اينکه درها را به روي همه کساني که به دليل مشکلات مختلف مانند اعتياد، کارتنخواب شدهاند باز کنيم، آسيبهاي زيادي بهدنبال خواهد داشت و کنترل امور را از دست مساجد خارج خواهد کرد.»