«شرایط آلودگی هوا در تهران در حالت هشدار قرار گرفت»، «تمامی مدارس تهران در نوبت صبح به علت آلودگی هوا تعطیل است» و...؛ این جملاتی است که در سالهای اخیر نه تنها برای تهران، بلکه برای بسیاری از کلانشهرهای کشور تکرار شده و حالا دیگر پدیده آلودگی در شهرهای بزرگ ایران به موضوعی عادی تبدیل شده است(!) و در عمل نیز شاهد اقدامات عاجل و مؤثری در این زمینه نیستیم، جز وعدهها و اظهارات بیحاصل که هر بار آلودگی به اوج میرسد، رسانهای میشود و وقتی باد و بارانی از راه میرسد و هوا را تلطیف میکند، همه آن حرفها فراموش میشود تا دوباره توده آلودگی و سیاهی بر شهر سایه افکند و نفسها را تنگ کند! یک چرخه بیپایان و بینتیجه که در حاشیه آن فقط و فقط جنجالهای سیاسی و جناحی را شاهد بوده و هستیم! اما واقعیت ماجرا این است که عادی شدن و تکراری شدن موضوع آلودگی به هیچ وجه از آثار مخرب این پدیده نمیکاهد و در آینده نه چندان دور هزینه فراوانی را بر مردم و کشور وارد خواهد کرد، که سادهترین و روشنترین آنها در حوزه سلامت جامعه ایران است! آلودگی تنها در شهر تهران، سلامت بیش از ۱۰ میلیون نفر را تهدید میکند و بیتردید آثار جبرانناپذیری را بر سلامت افراد میگذارد. چنانکه بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت هشدار دادهاند در سالهای آینده، شاهد یک سونامی ابتلا به بیماریهای تنفسی در کلانشهرها خواهیم بود که افزون بر درگیر کردن خانوادهها و افراد با درد و رنج بیماری، هزینه فزایندهای را به بخش دارو و درمان کشور تحمیل خواهد کرد و نیاز به تختهای بیمارستانی، واردات دارو و... میتواند یک بحران را در کشور رقم بزند. با همه این تفاسیر، آیا وقت آن نرسیده است که مسئولان در همه نهادها به جای بازی سیاسی با مسئله آلودگی هوا، به یک اقدام جدی و جمعی در این زمینه دست بزنند؟!