با پيروزى انقلاب اسلامى، مردم ايران از شرّ استبداد و ستمها و نكبتهاى آن رهايى يافتند و با پناه آوردن به نظام مردمسالارى دينى و تشكيل جمهورى اسلامى به دستيابى به آيندهاى درخشان و نويدبخش و عارى از فساد اميدوار شدند. آن اميد، واهى نبود و در ٣8 سال گذشته گامهاى ارزشمندى براى اعتلاى كشور برداشته شدهاست؛ البته متأسفانه جمهوری اسلامی نیز از آفات عمومى مردم سالاريها در امان نماندهاست كه در اين يادداشت به يكى از مصاديق مهم مبتلابه آن اشاره مىشود:
ما مىدانيم كه در نظامهاى مردمسالارى ادارۀ امور كشور به دست مردم انجام مىگيرد كه از طريق انتخاب نمايندگان براى تشكيل مجلس و شوراهاى مختلف ، اعمال مى شود. در مجلس شوراى اسلامى هيئت وزيران انتخاب مىشوند و رأى اعتماد کسب میکنند. نمايندگان مجلس مطابق آييننامهاى كه خود مستقلاً تصويب مىكنند بر عملكرد وزرا نظارت مىنمايند و از ابزارهايى نظير تذكر و سؤال و استيضاح مى توانند استفاده كنند. در شوراى شهر نيز شهردار انتخاب مىشود و قاعدتاً طبق ضوابط مصوب آن شورا بر عملكرد شهردارى نظارت مىشود. قوت و ضعف آن نظارتها وابسته است به جزئيات ضوابط و اتقان آييننامههاى داخلى مجلس و شوراها كه معمولاً دقيق يا قابل بهبود است. مشكل از آنجا آغاز مىشود كه ، بدون توجه به اهميت عملىِ استقلال قوای مقننه و مجريه ، بين برخى نمايندگان مجلس و مسئولان قوۀ مجريه مناسبات و وابستگيهاى ویژهای برقرار مىشود : نمايندگانى كه براى انتخاب شدن قولهايى به مردم حوزۀ انتخابيۀ خود دادهاند و خود را مديون آنها مىدانند و براى تجديد انتخاب نيازمند وفاى به عهد و خوشقولى اند ، چون خود امكانات اجرائى لازم و کافی را ندارند ، ناگزير به مسئولان دولتى مراجعه مىكنند و توقعاتى را ابراز مىنمایند تا با استفاده از امكانات بيتالمال و نفوذ مقامات اجرائى به تحقق اهداف خود نائل شوند؛ آن دسته از مسئولان اجرائى نيز كه باقى ماندن خود را در سمت دولتى وابسته به رأى نماينگان مىبينند براى تضمين ابقاء خود فى الجمله تن به اجابت خواستههاى آن نمايندگان مىدهند. با این تعامل ویژه، مقدمات راضى شدن دو طرف از یکدیگر و مدیون شدن متقابلشان فراهم مى شود اما نه به نيت ايفاى امانتِ اعتلاى كشور و مراعاتِ مصالح عمومى بلكه براى نوعی ویژهخواری و طعمهطلبی با حفظ منافع شخصى و تدوام نمايندگى يا مسئوليت دولتى. همين فرآيند بين برخى اعضاى شوراها و مسئولان شهردارى نيز مشاهده مىشود كه در نهايت به فدا شدن حقوق شهروندان مىانجامد. خبر دستگيرى برخى نمايندگان يا اعضاى شوراها و آلوده شدن مسئولان اجرائى دولت و شهرداريها در دنيا، به جرم اختلاس و تدليس و ديگر مفاسد مرتباً در رسانه ها مطرح مىشود؛ در كشور ما نيز متأسفانه چنان انحرافاتى رخ دادهاست كه هرچند عموميت ندارد ولى حتى موارد نادر آن نيز برازندۀ شأن جمهورى اسلامى نيست. ما همگى بايد نسبت به اين جلوۀ فريبندۀ دنياطلبى كه معارض ويژگى دينى مردمسالاريمان است، بويژه با امر به معروف و نهى از منكر ، اهتمام نشان دهيم و مگذاريم آنچه ديگر مردمسالاريها را بزشتى گرفتار كردهاست ما را نيز به صورت نهادينه آلوده كند.